X

آرشیف

ماه خوابید

 

در دیار هجر وغربت، یادم آید آن دیار
دل تپد درسینه ام با ،سوز و آهی بیقرار

یک زمانی نام داشت، آن کابل زیبای او
شهر نو با چنداول و،شاه شهید ،بالاحصار

از هرات تا پکتیا و، فاریاب و جوزجان
عندلیبان می پریدند تا به شهر قندهار

در زمستان  ، شهر اکبر ،جایگاهِ میله بود
زین سبب ما مینمودیم، رو بسوی ننگه هار

بلخ بامی،جشن نوروز، لازم و ملزوم بود
پایکوبی، رقص وشادی، میخروشید در مزار

از شمالی تا به سالنگ، یا زغزنی تا به غور
آسمانش با صفا بود ، آب پاک در جویبار

من بدخشان را ندیدم،لیک لعلش در جهان
نامدار بود ، ماهرویان ، در خریدش بیقرار

شب پرستان آمد آنجا ،روز مردم شام ساخت
ماه خوابید،آفتاب مُرد، آسمان شد تار، تار

آهوان این وطن را ، گرگ وکفتاران درید
ازشغالان زوزه خواهی ، تا بکی، ای کهنه کار!

در گذر است این زمستان ،با یخِ افسرده اش
باد صلح خواهد وزید و، خنده ی فصل بهار

قهر تاریخ گربیاید ، پرسشی در کار نیست
 میرسد آن روز ،بکوبند بر سرت "حداد" وار

مسعود حداد
9مارچ 2019

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.