آرشیف

2014-12-21

علم عبدالقدیر

ماجراپی سوال وجواب با امام مسجدواستفتاء از علماء

انگیزۀ استفتاء فعلی را ماجرای چند دقیقه زندگی در مسجد تشکیل میدهد که نخست منحیث مقدمه حضور خوانندگان محترم پیشکش میگردد. امروز جمعه بیست وچهارم فبروری 2012 طبق عادت جهت ادای نماز جمعه به مسجد رفتم، البته مسجد که نزدیک خانه ماست از أهل مغرب ویا مراکش است که مردم شان با مذهب حنیفی چندان آشنائی ندارند. روز های اول آنها که بعدا ز ادای دو رکعت  نماز جمعه  بیرون میشدند، ما مشغول ادای چهار تا شش رکعت سنت میشدیم، از ما می پرسیدند چه میکنید؟ میگفتیم سنت میخوانیم! بجواب ما میگفتند  همان کسیکه سنت را بجا گذاشته توصیه فرموده که  سنت ها در خانه ادا شود نه در مسجد، و آخر گفتیم ما حنیفی مذهب هستیم باید همینجا بخوانیم، سر تکان داده بیرون میشدند. سر انجام  ما با  انها وانها با ما عادت کردند، خلاصه أصل ماجرا را که دلیل برای  استفتاء از علمای کرام گردیده حضور شما  عزیزان بعرض میرسانم.

امروز بعد از ادای نماز جمعه، کماکان نزد اما مسجد رفتم و بعد از جور پرسی به امام گفتم دیدید این آمریکایهای جنایتکار باز به قرآنکریم إهانت کردند و نسخه های قرآنکریم را سوختاند که باعث قیام وتظاهرات سر تا سری در افغانستان شد؟

بیدرنگ برایم گفت آمریکائیها لفظ وخط را سوختاندند و شما معنی و إحکام را، ازین  حاضر جوابی ملا خوشم نیامد، گفتم ما چه کردیم؟ گفت منظورم شخص شما نیستید ولی افغانها هم جنایت را با جنایت پاسخ میدهند که کار خوبی نیست مثلا  قتل، کشتار، دزدی  وتجاوز های جنسی و حالا تظاهرات تا کشتن و آسیب رساندن به مردم بیگناه، که کیفری مناسب برای جنایت کار نیست. شما با تظاهرات باز هم بخود اسیب رساندید نه کفار. باز پرسید آمریکائیها قصدآ چنین کاری را انجام داده اند ویا سهوآ؟

گفتم آمریکا ئیهارا نمیشناسید که ضد اسلام اند و چندین بار این کار را کرده اند! گفت بچندین بارش کار ندارم  اول آنها مهمان شما اند و بخواست رئیس جمهوری که مردم بوی رأئی داده اند آمده اند و از حکومت که شما مکلف به اطاعت هستید حمایت مکینند، ثانیا دیروز در تلویزیون الجزیره دیدم که آمریکائیها ازین اشتباه غیر عمدی عساکر خود معذرت خواسته اند، اما افغانها به زدن وکندن ادامه میدهند.

گفتم شما ازین عمل آمریکائیها نا راحت نشدید؟

در پاسخ گفت، از  رفتار مردم افغانستان که با کشتن وخونریزی وچور و چپاول إحکام ومعنی قرآن را لگد مال کرده اند نا راحت ترم ، و از من پرسید شما با نسخه های قرآن که ده ها سال قبل چاپ شده و حالا مندرس وپوسیده است چه میکنید؟

چون نتوانستم بگویم با هفت پوش طور تبرکی سر طاق و یا بالای جوال آرد ها میگذارم، گفتم تا حالا بچنین سوالی بر نخوردم.

 از وی پرسیدم شما چه میکنید؟

گفت، سابق بخاطریکه زیر پای نشود بخاکستر تبدیلش میکردیم و حالا دوباره بفابریکه میرود ازو کاغذ میسازند و قرآن نو چاپ میکنند و شما هم به جای این إعتراض و آشوب آمریکا را وادار بسازید برای شما یک میلیون قرآن با کاغذ زیبا و خط خوانا چاپ کند، قرآن که با سوختن چند نسخه گم نمیشود، کمی از عقل کار بگیرید!.

وقتیکه دید نا راحت شدم گفت نا راحت نشو من شما افغانها را خوب میشناسم، من هم در جهاد  با افغانها بودم، در جاجی میدان قرار گاه داشتم. یک حرف را فراموش نکن رهبران افغانها مزد وثمره جهاد را وقت جهاد میگیرند، بعد از جهاد هیچ بر نامه ندارند و اگر افغانها هزار سال جهاد هم بکنند باز هم بی مهمان نمیشوند، یا انگلیس است و یا روس و یا آمریکا و یا چین. شما از دست خارجی ها خلاصی ندارید چون رهبران شما از خارجی ها مزد میگیرند، برای ساختن حکومت اسلامی وگزاره با انسانها و جهان هیچ بر نامه وجود ندارد. البته مردم افغانستان وسیله خوبی اند برای أهداف قدرتمندان. جهاد شما هم با جهاد پیامبر فرق دارد وگفت: یک وقت مجاهدین سلاح  ومهمات را آوردند به پارا چنار فروختند، من نا راحت شدم گفتم  پیغمبر(ص) گفته خیانت به اندازۀ یک خرما در مال غنیمت موجب آتش دوزخ میشود و شما بی اجازه امیر تان سلاح  ها و تانک ها را میفروشید؟ برایم خندیدند وگفتند (وروره امیر ممیر نشته) حالا هم شما رئیس جمهور را انتخاب کرده اید، با وی بیعت کرده اید، حق مخالفت از امر آنرا ندارید. بگذارید او  وحکومتش با آمریکائیها گپ بزند و تصفیه حساب کند، شما با اینکار هیبت وشوکت حکومت اسلامی را پایمال میکنید، وحدیث خواند که (من بایع اماما فأتاه صفقة یده وثمرة قلبه فلیطیعه إن استطاع) حالا شما رئیس جمهور متخب دارید، فرصت دهید تا او با دوستان و دشمنان شما صحبت کند، و اگر امر تظاهرات و قیام داد باز قیام کنید. این کار های خود سر شما ثواب ندارد.

آیا شما برای این موارد هیچ قانونی ندارید که سوختن قران قصدآ ویا سهوآ و یا عذر خواستن چه حکم دارد، همه چیز را مردم باید فیصله کنند؟

راستی دلم گرفت و زور نداشتم که چند سیلی نثار رویش کنم، سر انجام با وی خدا حافظی کردم و آمدم خانه ولی بیقرار بودم.

وقتی بخانه آمدم، بخاطر کاهش نا راحتی، گوشی تیلفون را گرفتم تا با یک دوستم  درد دل کنم که تحصیلات عالی دینی  را از  جامعه أم القراء سعودی داشت. ماجرای مسجد را بوی باز گو کردم.

این دوستم با خون سردی گفت: برادر خدا میداند پشت این قضیه دست کی هست. آمریکاست، حامد کرزی است، ایران و پاکستان، طالبان و حکمتیار یا کسی دیگر.

گفتم خوب حالا فائدۀ امریکا و حامد کرزی با راه اندازی این درامه خطر ناک و پر تلفات چه هست؟

گفت مسئله سیاست است و احساسات پاک افغانها. باز خنده کرد و گفت گر چه مسئله سوختاندن قران در سعودی عادی است، چون آنها به چیز هایکه بدست انسان ساخته شود هیچ حرمت و قدسیت قائل نیستند، میگویند قرآن های کهنه را میسوزانیم و چندین نسخه دیگه زیباتر و مقبول تر چاپ میکنیم و این لفظ و کاغذ از آسمان نیامده که مقدس باشد. قرآن همان وحی الهی است با احکامش و اما جلد و کاغذ و خط را همین انسانها ساخته و حالا هم میسازند و اگر کهنه هارا نسوزانند، مجبور بزباله دان بیاندازند که خوب نیست شاید، آمریکائها با دیدن این وضع در سعودی و کویت فکر کرده باشند در افغانستان هم عادی است.

باز نا راحت شدم، برایش گفتم تو  هم مثل ملای امام مسجد وهابی هستی، من چه پرسیدم و تو چه فلسفه میگوئی.

گفت نا راحت نشو، عقیده افغانها از عقاید سائر مسلمانان جهان فرق میکند. افغانها به هر چیزی عقیده دارند، حالا میدانید که پیامبر اسلام و أصحابش بیشتر در مکه و مدینه  تا شام  و کوفه بودند، حال یک زیارت در سعودی نیست، در حالیکه در هر کوه و دشت افغانستان زیارت صحابه و معصومین و شاه دوشمشیره و سُم دلدل و قدمگاه پیامبر و موی مبارک. اینها  که مردم بوسه میزنند و سجده میکنند، این مسائل باید در سعودی و کشور های عربی میبود که نیست. نعوذ بالله اگر پیامبر زنده میبود و میدید که امت هایش از زیارت ها خاک میگیرند و موی را سجده و بوسه میکنند چه میگفت؟ لذا افغانستان را بحال خود شان بگذار، همه مست و مدهوش اند، عبادت را ملنگی، قتل را جهاد و چور را غنیمت میگویند، نه معنی جهاد را میدانند و نه شرائط وجوب آنرا حساب کرده اند.

گفتم من به جهاد رفتم و تو به تحصیل حالا حاصلش این شد که زحمات ما را هیچ  که بد هم میگوئی.باز پرسیدم این حرف هارا به افغانستان هم میگوئی؟

گفت نه خیر، سرم را مار گزیده  که خود را به بلا بیاندازم ببین مولانا فضل الرحمن رهبر طالبان افغانستان و پاکستان است، در پاکستان دستمال زرد به سر می بندد و دختر خودش به آمریکا تحصیل میکند، و در پاکستان همه دختر ها سر لوچ درس میخوانند اما وقتی به افغانستان بیاید، از ترس شاگردان خود لنگی میپوشد و رفتن دختران را به مکتب حرام إعلام میکند. لذا ما هم در افغانستان گزاره خود را میکنیم. از طرف دیگر عربستان سعودی از زمان جهاد تا حالا ملیاردها دالر به افغانستان مصرف کرده تا این مردم موحد شوند، ازینکه دست سعودی و آمریکا در یک کاسه است، شاید اینکار به تحریک  سعودی  شده باشد تا معلوم کند افغانها چقدر اصلاح شده اند و تا چه حد احساساتی و جذباتی اند، چون مجتهدین عربستان سعودی به این چیز ها عقیده ندارند. غربیها چندین بار قرآن و پیامبر را إهانت کردند، شما شنیده باشید که عربها خم به ابرو آورده باشند. حتی در سعودی یک حرف علیه این جنایت آمریکا گفته نمیشود، از طرف همین پارلمانی افغانستان که بی جهت و غیر مسئولانه اعلان جهاد میکند آیا درین موارد کدام قانون را پاس کرده اند که مرتکبین این جنایت در پرتو آن مجازات شوند؟

خوب این دیالوگ وگفتگو  من را واداشت تا در مورد مسائل ذیل از علمای کرام استفتاء نمایم. علمای محترم و مفتیان کرام لطفا حکم شرعی و قانونی مسائل ذیل را توضیح فر مائید.

1- حکم سوختاندن قران کریم چیست؟ اگر قصدآ باشد چیست؟ اگر سهوآ و یا اشتباهی  باشد، و یا اگر کهنه شده باشد؟ بخاطر مصلحت که زیر پا نشود آنرا بسوزانند. ویا بکاغذ دیگر تبدیلش کنند؟ با دلائل شرعی بیان فر مائید.

2- عقد پیمان استراتیژیک میان رئیس حکومت اسلامی و کشور های غیر اسلامی جواز دارد و یا خیر؟

3- در مادۀ سوم قانون اساسی آمده است: "در افغانستان هیچ قانون نمیتواند مخالف معتقدات و إحکام دین مقدس اسلام باشد" و در ماده سی و چهارم همین قانون امده است "آزادی بیان از تعرض مصئون است" آیا این بند مادۀ قانون اساسی با أصل أمر معروف و نهی منکر در اسلام مغایرت دارد و یا خیر؟

4- امسال ماه مبارک رمضان با روز های بلند سال مصادف است و در قسمت  های از کشور های  ناروی و فنلند و یا نیم کرۀ قطب شمال و جنوب تاریکی وجود نداردT در چنین فصل وقت نماز و روزه چگونه تنظیم میشود؟ یعنی خیط ابیض و اسود برای آغاز روزه وجود ندارد؟

5- تلفات که از اثر تظاهرات متوجه جان و مال مردم میگردد عبادت است ویا جنایت؟ آیا افغانستان برای همچو موارد قانونی را پیشبینی کرده یا خیر؟ اگر  کدام قانون وجود نداشته باشد فتوای علماء درین مورد چه هست؟

از علمای محترم دین ودانشمندان گرامی صمیمان تقاضا مینمایم تا با در نظر داشت توهمات وسهل انگاری های زماتن در مورد مقدسات و إعتقادات مسلمانان فتوای شرعی صادر فر مایند تا هرکس تکلیف خود را بهتر درک کند.