آرشیف

2015-5-27

علم عبدالقدیر

قومی که حقش را نمیشناسد

قومیکه نه حقش را میشناسد ونه هم گرفتنش را میداند: عبدالقدیر علم
بر خی از شخصیت های سیاسی ، فعالین اماتور وقوم گرایان کج بین وتنگ نظر شنا سائی خظ دیورند را  من حیث مرز رسمی بین افغانستان وپاکستان  را خیانت نا بخشودنی فکر میکنند ادعای ارضی تا پل اتک را  در محافل خصو صی وغیر رسمی طورعامیانه مطرح میکنند که در حقیقت جز صحنه سازی ودرامه بازی هیچ سود برای افغانستان ندارد . عدم شناسائی  معا هدۀ دیورند  از زمان صدارت داود خان به کیش شخصیت  وعلو همت بدل شده است یعنی کسانیکه خط دیورند را بر سمیت نمیشناسند خود راوطن پرست، قهر مان و حافظ منافع ملی افغانستان  پنداشته وآنا نی را که خط دیورند را بر اساس تعهدات قبلی وقوانین بین المللی قبول دارند خا ئن ، وطن فروش ومزدور پاکستان  می پندارند.واگر پرسیده شود دلیل  عدم شناسائی معا هدۀ دیورند چیست شاید به چند فرضیه مجهول  روی آورند که درین نوشته بگونه مثال خدمت خوانندگان محترم  ارائه میگردد.

  1. فرضیه اول : خط دیورند را بر سمیت نمیشناسند بخاطر اینکه انگلیس ها به زور این مرز را بر عبدالرحمن خان تحمیل کرده اند.

در پاسخ باید گفت آنا نیکه خط دیورند را به اساس استدلال فوق برسمیت  نمی شناسند باید بیاد داشتها ونوشته های  امیر عبدالرحمن خان مراجعه کنند که نوشته من  در خانه خود وبرضا ورغبت خود این پیمان را امضا میکنم واگر این کار را نکنیم مرز های کنونی افغانستان را نیز از دست خواهم داد وهر حاکم طائفه وقوم ، مناطق زیر تصرف خودرا به بیگانگان میفروشند ویا ملحق میشوند که دیگری کشوری بنام افغانستان وجود نخواهد داشت واقعیت هم همین بود چون بعد از امیر عبدالرحمن خان دیگر هیج مردی قادر بگرفتن یک متر از مرز های از دست رفته افغانستان نشده. وهمچنین امیر حبیب الله پسر عبدالرحمن خان وبعدا امان الله غازی که استقلال افغانستان را با همین حدود گرفت که بنام استقلال افغانستان یاد میشود معاهدۀ دیورند را تا ئید ومرز های بین المللی افغان پاک را برسمیت شناختند وبعدا نادر شاه خان وظاهر شاه هم  قبول کردند وتنها داود خان بود که یک روز ماجرا جوئی میکرد وروز بعد معذرت میخواست وتاوان میداد مثل زمان حاکمیت حامد کرزی که سفارت پاکستان را آتش زدند وبعد تاوان دادند ومعذرت خواستند..

  1. فرضیه دوم :مخالفین برسمیت شناختن خط دیورند میخواهند بگویند باید مناطق پشتون نشین آنطرف خط دیورند من حیثپشتو نستان آزاد از بدنه پاکستان جدا و پشتونها خود مختاری داشته باشند:!
     در پاسخ  باید گفت اینکه پشتونها آزادی ویا خود مختاری میخواهند چشم بخیل کور واما این ادعارا باید خود پشتونهای آنطرف مرز داشته باشند نه افغانها…آنها خودرا پاکستانی میگو یند وبه پاکستانی بودن افتخار میکنند و ایالت مستقل در جغرافیائی پاکستان بنام پشتونخواه دارند ، لذا  نه پشتونهای آنطرف مرز ادعای جدائی واستقلالیت دارند ونه هم مارا وکیل مدافع  خود تعیین کرده اند. این ادعا ی ما برای پشتونها ئیکه از ما ثروتمند تر، مرفه تر واز لحاظ علم ودانش با افتخار تر اند اگر توهین نباشد افتخار هم نیست .درست است که ما آنهارا دال خور میگو ئیم و گاهی قدامت تاریخی خودرا برخ جهان میکشیم.. این را هم باید بدانیم که در جهان معاصر اگر پر خوری وعدم یاد گیری از تاریخ عیب نباشد افتخار هم نیست.

  2. فرضیه سوم:مخالفین معا هدۀ دیورند میخواهند بگویند مرز های قبل از امضای معاهدۀ دیورند جزء خاک افغانستان بوده وحالا هم باید مربوط افغانستان باشد…پاسخ این فرضیه رابا نوعیت ادعا وپیامد ها باید دقیق نوشت ..باید اذعان کرد که با این اندیشه افغانها با پاکستانی ها مشکل ارضی دارند وافغانستان میخواهد از چترال تا بولان شمال وجنوب وشرقا تا پل اتک جزء خاک افغانستانباشد درینصورت دشمنی بین افغانستان وپاکستان انکار نا پذیر است . امامدعیان این ادعاتا هنوز نه این ادعارا کرده اند ونه همنمیدانند چگونه میتوانند این حق را بدست آورند و بکدام بنگاه حقوقی مراجعه کنند مثلابه دفتر ملل متحد ، کانفرانس کشور های اسلامی، ویا کانفرانس کشور هایغیر متعهدویا جای دیگر؟ویا اینکه میخواهند به زور این منا طق را به افغانستان بر گردانند.

پیامد این ادعا برای افغانستان چیست؟
 قبلا عرض شد که حالا معیار وطن دوستی  تنها دشمنی با پا کستان است  همه سر مایه ملی را چور کنید قصر ها ومارکیت ها بسازید اما دشمنی با پاکستان را فراموش نکنید درانصورت همه عیب های شما زیر این شعار پوشیده خواهد ماند چنانچه  عده ای از سیاستمداران ما از دیر زمان  بدینسو از برخی سوژه ها  مانند ادعای پشتونستان ورد معاهدۀ  دیورند بخاطر کیش شخصیت  سازی استفاده کرده اند تا خودرا بین عوام الناس وسیاسیون عاطفی ومزاجی قهر مان وحافظ منافع ملی کشور جلوه دهند .اگر به تاریخ درامه پشتونستان نگاه شود به این حقیقت میرسیم که در هیچ جای این شعار منافع ملی افغانستان نهفته نیست .علاوه ازینکه هیچ منفعت نداشته وندارد افغانستان را قربانی این میدان نا کام نموده است  .تنها منافع فردی وشخصی زیر این شعار پنهان است برخی افراد تلاش دارند  ازین شعار استفاده ابزاری کنند  مثلا در گذشته داود خان ازین سوژه بخاطر شخصیت سازی استفاده  میکردوحالا حامد کرزی داعیه داراین ادعای دروغین وخطر ناک است و مانند اجداد خود طور مقطعی گرم وسرد میشود ونبض مردم را میگیرد . اگر ما علیه پاکستان ادعای ارضی داریم  وادغام آنطرف خط دیورند را به افغانستان  میخواهیم نباید در محافل شب نشینی وعروسی ونشست های خصوصی مطرح کنیم  باید  این ادعارا طور روشن، مستدل وقانونی در یکی از مراجع قانونی مطرح سازیم  اگر در مراجع قانونی مطرح نشود مسلما یک شعار دروغین بخاطر اغفال ملت خوشباور افغانستان است وما باید ملت را فریب ندهیم ومنافع ملی حتی تما میت ارضی افغانستان را  قربانی این درامه سازی های بیمورد نکنیم.
بر داشت پاکستانیها ازین ادعا:  افغانها  با این ادعا از دید پاکستانی ها متجاوز ومداخله گر اند ودر پرتو همین اندیشه ودید گاه تجاوز به افغانستان وضعیف ساختن آنرا  عمل بالمث  وحق خود میدانند ومیگویند مداخلۀ  ما متا ثر از ادعای تجاوز آمیز افغانستان بر خاک ماست. ادعائیکه میتواند در دراز مدت  منجر به اشغال پاکستان توسط افغا نها شود.  تا وقتیکه  افغانها  ازین شعار وادعای غیر قانونی دست بر ندارند پاکستانی ها جمع پشتو نخواه آرام نمی نشیند وافغانستان را تا  آخرین رمق حیا ت آزار میدهند و میگویند جواب تجاوز، تجاوز است وپاسخ مداخله هم مداخله  واین مسئله را پرویز مشرف رئیس جمهور دیکتاتور پاکستان حین سفرش  در کابل نیز اشاره کرد وگفت : شما میگوئید پاکستان مداخله میکند وما میگوئیم افغانستان مداخله میکند. این موضوع باید در مذاکرات روشن شود..حال اختیار وقضاوت از افغا نهاست .اگر برای خود حق میخواهند باید روشن بگویند چه میخواهند وبخاطر چه وباید این ادعا را به مراجع قانونی مطرح کنند..والا پاکستان این ادعارا هم مداخله وهم تجاوز میداند وبه همین دلیل هم مداخله میکند وهم تجاوز خودرا مشروع میداند چون افغانستان قوی تا آنطرف دریای اتک چشم دوخته است پس باید ضعیف شود.بحران نا امنی ومشکل افغانستان را نه امریکا حل میکند ونه روس وانگلیس مشکل افغانمستان زاده ای همین ادعای افغانستان وعدم شنا سائی خط دیورند است که درین روز ها به زبان ودهان چند تن  افتیده از ارگ تا پارلمان نشخوار میکنند تا بحران کشور عمیق تر وشرائط بهره گیری به نفع خودرا آسانتر بسازند. ورنه راه معقول این است تا خود پشتونهای آنطرف مرز تصمیم بگیرند که تا بعیت کدام کشور را قبول دارند .افغانها ازین وکالت  دست بر دارند.