آرشیف
قلبی که می شکست
نبی ساقی
می خوانم ازبرای تو یک شعرِ نیم مست
محمکم جوان! توباری بزن، دست، دست، دست!
[تک تک…دوباره تک تک وتک]می زدم به ،در
مردی زدور گفت: « بلی؟آمدم کی هست؟ »
آمد، سلام کردم وگفتم که . . . خانگی ست ؟
دروازه را به قهر بزد محکم وببست
دختر ز شرق بامِ اتاقی طلوع کرد
خورشیدِ زرد ، آن طرف آهسته می نشست
گفتم زراهِ بام بیایم کنار تو
اماکوزینه وطناب وکو قلاّب و دار بست
گفتی: « شکست، عینکِ من بود؟ » باد گفت نه
قلب عزیزی بود که از جور می شکست
بی زنگ بی پیامک ومسکال گم شدی
« این چند مین شب است که خوا بم نبرده ا ست»
مثل همیشه بازغزل نیست ، این غزل
( تقلیدهای مضحک وتکرارهای پست )
فیروزکوه
10/7/ 87
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
Reconnect to YouTube to show this feed.
To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور