آرشیف

2016-7-26

علم عبدالقدیر

قرآن وراز های خلقت

 

درنگی بر راز های خلقت الهی در قرآن.

(هو الذی جعل الشمس ضیاء و القمر نورا و قدره منازل لتعلموا عددالسنین والحساب ما خلق الله ذلک الا بالحق یفصل الایات لقوم یعلمون )5 یونس

ترجمه(اوست که خورشید را دارای روشنایی و ماه را نورانی قرار داد و برای ماه در مسیرش منزلهایی نهاد تا شما حساب عدد سالها را بدانید، و خدا این نظام را جز به حق نیافرید، و این آیات را برای گروهی که بدانند، شرح می دهد)

توضیح قبل از تفسیر: گرچه قرآن كتاب علوم نيست و به منظور مسايل علمي نيز نازل نشده است و منظور و هدف قرآن هدايت و رهبري جامعه بسوي سعادت دنيا و آخرت است ولي در عين حال قرآن در بسياري موارد از اين گونه مسايل در راه هدف خاص خود بهره برده است و از آنها به صورت نشانه‌هايي از قدرت لايزال الهي ياد كرده است. لذا در موارد متعددي، اشاره به بسياري از اسرار خلقت نموده است. اين امر خود نشان دهنده آن است كه قرآن از سوي كسي نازل شده است كه احاطه كامل به اسرار طبيعت داشته است و او كسي نيست جز آفريننده طبيعت. در زير سه مورد از اين اسرار را كه در قرآن آمده است، به اختصار بيان مي‌نماييم:
نخستین آیه مورد بحث اشاره به قسمت هائى از آیات عظمت خدا در جهان آفرینش کرده مى گوید: (او کسى است که خورشید را ضیاء و روشنى و قمر را نور قرار داد) (هو الذى جعل الشمس ضیاء و القمر نورا).
خورشید با نور عالمگیرش نه تنها بستر موجودات را گرم و روشن مى سازد بلکه در تربیت گیاهان و پرورش حیوانات سهم عمده و اساسى دارد، و اصولا هر حرکت و جنبشى در کره زمین وجود دارد حتى حرکت بادها و امواج دریاها و جریان رودها و آبشارها – اگر درست دقت کنیم از برکت نور آفتاب است ، و اگر روزى این اشعه حیاتبخش از کره خاکى ما قطع شود در فاصله کوتاهى تاریکى و سکوت و مرگ همه جا را فرا خواهد گرفت .
مهتاب با نور زیبایش چراغ شبهاى تار ما است ، نه تنها شب گردان را در بیابانها رهبرى مى کند بلکه روشنائى ملائمش براى همه ساکنان زمین مایه آرامش و نشاط است .سپس به یکى دیگر از آثار مفید وجود ماه اشاره کرده مى گوید: (خداوند براى آن منزلگاه هائى مقدر کرد تا شماره سالها و حساب زندگى و کار خویش را بدانید) (و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب ).یعنى اگر مى بینید ماه از نخستین شب که هلال باریکى بیش نیست رو به افزایش مى رود تا حدود نیمه ماه و از آن پس تدریجا نقصان مى یابد تا یکى دو روز آخر ماه بعد در تاریکى محاق فرو مى رود و بار دیگر به شکل هلال ظاهر مى گردد، و همان منزلگاه هاى پیشین را طى مى کند، این دگرگونى عبث و بیهوده نیست ، بلکه یک تقویم بسیار دقیق و زنده طبیعى است که عالم و جاهل مى توانند آن را بخوانند و حساب تاریخ کارها و امور زندگى خود را نگهدارند و این اضافه بر نورى است که ماه به ما مى بخشد.
سپس اضافه مى کند این آفرینش و این گردش آفتاب ومهتاب سرسرى و بیهوده نیست (خداوند آن را نیافریده است مگر به حق ) (ما خلق الله ذلک الا بالحق ).و در پایان آیه تاءکید مى کند که (خدا آیات و نشانه هاى خود را براى آنها که مى فهمند و درک مى کنند شرح مى دهد) (یفصل الایات لقوم یعلمون ) آ نا نیکه با خدا وایمان عناد وتنفر دارند نه حوصله دقت وتعمق را دارد ونه هم به آیات قدرت الهی توجه میکنند.

ضیاء ونور: ضیاء روشنی ذاتی ونور اکتسابی است آنجا ئیکه خداوند ج میفر ماید که خورشید را نورانی و مضی ء قرار دادو برای ماه نیز ازضیاء خورشید نوری  بخشید، تا اشعه نورانی آفتاب را  مطابق زمان ومکان باز تاب دهد چون مهتاب از خود نوری ندارد و آنگاه می فرماید: برای ماه منازلی قرار داد واین منزل گاه ها روز ها وما ها را میسازد، چون مکان و شکل ماه هرشب در آسمان تغییر می کند و می فرماید، علت این ا مر این است که شما بتوانید با آن حساب روزها و ماهها، وسال ها را بشناسید و حساب نمایید و آنگاه می فرماید: این نظام دقیق تنها براساس حق خلق شده است ، یعنی نتیجه و غایتی از خلقت این نظام منظور بوده که حق است ، زیرا نتایجی بر این امور مترتب می شود که همه حقیقی هستند و در سراسر خلقت نظام هستی نه لغو ی درکار است ونه غرض باطل و گزافی و نه براساس تصادف و اتفاق ایجاد شده است . لذا خدای متعال اگر این نظام را آفریده برای آن بوده که شئون حیاتی ما راتدبیر نموده و امور معاش و معاد را اصلاح کند و به همین دلیل او خالق مدبرعالم است که جز او پروردگاری نیست . و در آخر می فرماید: خداوند این آیات آفاقی را به حسب تکوین و وجودخارجی و یا به حسب بیان لفظی ، بیان نموده ، برای افرادی که اهل دقت و اندیشه هستند و در عظمت خلقت تدبیر می نمایند 

«الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبان‏»[ آیه­ی شریفه در بیان حرکت ماه و خورشید و كره­ی زمین نیست، بلكه بیان آیه اینست كه حساب روز، شب، ماه و سال از ابتدای خلقت عالم تا انقراض آن با ماه و خورشید نگه داشته مى‏شود و این نعمت بسیار بزرگی است كه هیچ محاسبه­ای بدون وجود خورشید و ماه معلوم نمى‏شد. علت اینکه خورشید بر ماه مقدم شده، چون خورشید علاوه بر حساب ماه، سال و… حساب فصول را نیز تعیین می­کند. مثلا ماه در شب اول هلال باریكى است که در شب­های بعدی تا نیمۀ ماه بزرگتر شده و به صورت قرص کامل درمی­آید و از نیمه­ی ماه به بعد، تدریجا نقصان یافته تا اینکه یك یا دو روز آخر ماه در تاریكى محاق فرو مى‏رود؛ سپس دوباره به شكل هلال ظاهر مى‏گردد که این دگرگونى بیهوده نیست؛ بلكه یك تقویم بسیار دقیق و طبیعى است كه مردم حساب تاریخ امور زندگى خود را نگهدارندقرآن کریم در بیان چرخش و نظم خورشید و ماه، و روز و شب در عالم می­فرماید:

وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿38﴾                                                                          

ترجمه :و خورشيد به [سوى] قرارگاه ويژه خود روان است تقدير آن عزيز دانا اين است (38)

 وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿39)                                                                                                                 و براى ماه منزلهايى معين كرده‏ايم تا چون شاخك خشك خوشه خرما برگردد (39)

لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿40﴾

نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد و نه شب بر روز پيشى جويد و هر كدام در سپهرى شناورند (40)

پیام های تفسیری:

1- شب، از نشانه‏هاى قدرت و حكمت الهى است. (آيه لهم الليل)

2- يك برنامه ثابت در طول تاريخ، آن هم بدون خلل نشانه‏ى وجود حسابگرى

حكيم و عليم است. (ذلک تقدير العزيز العليم)

3- پيدايش شب و روز تصادفى نيست، كار خداست. (نسلخ منه النهار)

4- مدار حركت خورشيد و ماه طورى طراحى شده كه هرگز به يكديگر برخورد

نمى‏كنند و در ايجاد شب و روز خللى وارد نمى‏شود. (لا الشمس ينبغى لها ان

تدرک القمر)

5- بر خلاف نظريه ثابت بودن خورشيد، قرآن خورشيد را داراى حركت

مى‏داند، آن هم حركت جهت دار. (تجرى لمستقرّ لها)

6- در نظم حاكم بر هستى احدى نمى‏تواند اخلال كند. (تقدير العزيز…)

7- تشبيهات قرآن كهنه شدنى نيست. حركت ماه به حركت خوشه خرما تشبيه

شده است. (عاد كالعرجون القديم)

8- تمام كرات در مدار خود در حركتند. (كلّ فى فلک يسبحون)

9- حركت كرات در مدار خود با سرعت است. «(يسبحون» يعنى شناى سريع)

 10- این جهان آیت و نشانه ی اوصاف الهی است  .

11- هر خیر و کمالی در جهان از خیر و کمال خداوندی که آفریننده ی آن است سرچشمه گرفته است  .

12- انسان و جهان نشانه های حکمت ، قدرت ، علم ، رحمت و … الهی است  .

آنا نیکه بزرگ می اندیشند وقدرت اندیشیدن وتفکر را داشته باشند میدانند دنیا خالق مدبری دارد  واین جهان بیهوده وبی حساب  افریده نشده…