آرشیف

2015-1-9

خیر محمد جلالی

فـــــرار زنــــان از مـنــزل

حمد وثنا خدای را که مارا به اسلام هدایت واز پیروان این آین مارا قرار داد درود بی گران بر رسول امینش حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم .
اما بعد :چندی قبل وزارت عدلیه افغانستان اعلام کرد که دیگر فرار زنان از منزل جرم پنداشته نمی شود واین خبر از طرف نهاد های حقوق بشر وحقوق زنان استقبال شد ووزارت عدلیه به فکر طرح چنین قانونی شد .
اگر فرار از منزل جرم پنداشته نشود، گراف فرار از منزل و مشکلات خانواده‌گی ناشی از آن، افزایش چشم‌گیری خواهد یافت
شماری از نماینده‌گان مجلس با اظهار این مطلب می‌گویند، تشخیص نوعیت فرار از منزل کار دشواری است، زیرا اجرای چنین قانونی در یک جامعه عاری از فساد امکان پذیر است، بنابراین باید برای حل این مشکل راه مناسبتری را جستجو کرد.
اما شماری از فعالان حقوق زن با رد این گفته‌ها می‌گویند، زنانی‌که از منزل فرار می‌کند، از قانون اگاهی ندارند، بل آنان به دلیل خشونت‌های شدید خانواده‌گی مجبور به فرار می‌شوند، پس اجرای این قانون به هیچ عنوان آمار فرار از منزل را افزایش نخواهد داد در گذشته فرار از خانه عمدتاً برای زنان جرم پنداشته می‌شد. گفته می‌شود که بخش عمده‌یی از زنان زندانی به همین دلیل در زندان به سر می‌برند؛ ولی فعالان حقوق زن و وزارت داخله کشور توافق بر سر تشکیل کمیته برای حفاظت از ‎ حقوق زنان متهم به فرار از منزل خبر داده اند.
پدیده فرار از منزل در این اواخر در اکثر جوامع دیده شده که شاید تاریخ دور داشته باشد یک موضوع زشت و ضد اجتماعی می باشد در قانون جزای افغانستان در این مورد تعریف مشخص نشده اما از لابلای مواد قانون برمی آید که فرار از خانه و اقدام به دوری و عدم بازگشت به منزل و ترک اعضای خانواده بدون اجازه والدین یا ولی قانونی خود می باشد، شاید علما و دانشمندان حقوق تعاریف مختلفی از موضوع داشته باشند.
در اصل فرار از منزل برای یک فرد آغاز بی خانمانی و بی پناهی در جامعه است، این موضوع زمینه ساز یا بستری برای ارتکاب بسیاری از جرایم می باشد. افرادیکه این عمل را انجام می دهند در بیرون از خانه ضرورت به معیشت همانند سایر افراد جامعه دارند که برای بدست آوردن آن و ادامه زندگی مجبور دست به یک سلسله اقدامات مشروع و غیر مشروع بزنند، تعدادی از فراریان به کارهای مشروع رومی آورند که این اعمال شان به دور از مسئله فرار از منزل شان مانع قانونی ندارد اما عده کثیری از این طبقه افراد برای بدست آوردن مواد ضروری به ادامه زندگی آن هم افرادی که فرار از منزل بدون پلان قبلی می نمایند دست به یک سلسله اقدامات نامشروع می زنند. بسیار مواردی مشاهده شده که دختران فراری برای ادامه زندگی اقدام به سرقت، استعمال و توزیع مواد مخدر، قاچاق اموال ممنوعه، فحشا، عضویت در گروه های جنایتکار، همکاری با اختطاف گران، کیسه بری، گدایی گری«اگرچند جرم نیست» و حتی مواردی دیده شده که بعد از فرار در مخروبه ها و اماکن دوردست مسکن گزین شده، در پارک ها و هوتل و یا مسافرخانه و فاحشه خانه ها شب را صبح و صبح را شب میکنند و در محل مشخصی زندگی نمی کنند معمولا در حرکت اند فقط برای اینکه زنده بمانند نه زندگی کنند.
فرار از منزل در واقع نوعی برخورد آگاهانه نسبت به شرایط حاکم به فرد است، که از نظر فرد برایش نامساعد بوده، که به نظر وی غیر قابل تحمل و بعضا تغییر ناپذیر است و راهی به جز فرار ندارد و این عمل معمولا مکانیسم دفاعی به منظور کاهش نارضایتی و خلاصی از محرکهای آزاردهنده و دست یافتن به آرزوهای فردی که قبلا طرح و راه های اجرای آنرا در فرار می دانند. دانشمندان و علمای جرم شناسی عوامل متعدد و موثری را در فرار از منزل یادآوری می کنند که هر کدام در سطوح مختلف و با درنظرداشت وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سطح سواد جامعه قابل مشاهده است، مواردی از قبیل آزادی مطلق، محدودیت بیش از حد، فشار خانوادگی، خشونت در خانواده، تبعیض، تغییر ارزشها، مشکلات اقتصادی، ارتباطات نامشروع ، وسایل ارتباط جمعی بیشتر درا کثر جوامع به عنوان وجه مشترک یا عامل مشترک در فرار از خانه دیده شده است که هر کدام در حالت های گوناگون و تحت شرایط مختلف اثرات خود را دارد و شاید موارد یا عوامل ذکر شده هر کدام در یک شرایط و محیط پیامد خود را داشته باشد و یا هم جمع عوامل متذکره روی یک فرد تاثیرات خود را داشته باشد. تبعیض یا فرق قایل شدن از جمله عواملی است که بسیاری از والدین آگاهانه و یا غیر آگاهانه با فرق قایل شدن بین فرزندان خود، اختلافات را بوجود آورده و باعث دلسردی آنان از خانواده، والدین، اطرافیان حتی تا حدی شدیدتری زندگی می شوند. برخورد غیرعادلانه یا شیوه امتیازدهی بین فرزندان و یا مجازات و مورد سرزنش قراردادن تبعیض آمیز بین فرزندان به دلایل مختلف مخصوصا امتیاز پسر بر دختر و یا عکس آن موجب بدبینی آنان شده و اعتماد به نفس آنان سلب می شود، تعدادی از دختران که از منزل فرار نموده اند دلیل خود را مبنی بر انتخاب فرار نسبت به بودن در خانه همین موضوع را می دانند. به عقیده ما دختران نبست به پسران بیشتر مورد قربانی این موضوع در جامعه ما قراردارند و امتیازدهی به فرزندان بیشتر است البته این موضوع ریشه در زمانهای حتی قبل از اسلام دارد که در جوامع عرب تولد نوزاد دختر را ننگ می شمردند و آنان را زنده به گور می نمودند. خشونت در فامیل همچنان موردی است که در بروز چنین عواملی نقش موثر خود را دارد. بدرفتاری چه از طرف والدین یا دیگر اعضای خانواده روی روح و روان دیگر اعضای خانواده خصوصا افراد خورد سن و کم صلاحیت فامیل تاثیر خود را دارد.
اعمال خشونت های روحی، جسمی از طرف اعضای خانواده علت بسیار مهم و محرک فرار از منزل به شمار می آید، و افرادیکه قربانی این نوع علت می شوند به دلیل ترس از تعمیل کنندگان و آبروی خویش، جرات اظهار مشکلات شان را ندارند، لذا از خانه فرار می کنند و نه تنها فرار از منزل بلکه فرار از چیزهایی که نمی خواهند انجام دهند و هرگز تمایلی به برگشت ندارند. 
طوریکه در برشمردن عمده ترین عوامل فرار از منزل تغییر ارزشها را یادآوری نمودیم، نیز از جمله موارد تحریک کننده ارتکاب عمل فرار از منزل است. تغییر ارزشها خصوصا ارزش های فرهنگی بیشتر روی افرادی که در دودلی و تزلزل فرهنگی به سر می برند و یا شرایط فرهنگی مقید به یک سلسله سنت ها و عقاید زندگی می نمایند که برایشان غیر قابل تحمل است، خصوصا در جوامعی که تازه به آزادی های نسبی دست یافته اند در یک چهارراه سرگردانی و تضاد ارزشها قرار گرفته اند و قوه تفکیک برای گزینش جهت یا سمت مناسب ندارند از یکسو نقطه هایی از جامعه مدرن را مشاهده می نمایند و از سوی دیگر افراد برای رسیدن به این هدف به موانع و بن بست های متعددی مواجه می شوند. در اکثر جوامع خصوصا افغانستان جوانان به بحران هویت روبرو هستند، بعضی اوقات چیزهایی که از جامعه می آموزند با ارزشهای خانوادگی مطابقت ندارد و دچار دوگانگی شخصیت می شوند خصوصا دختران بیشتر دچار درگیری فردی، روحی و روانی می شوند و سعی می کنند برای فرار از منزل از این حالت شیوه های مختلفی چون فرار از منزل را انتخاب نمایند. 
در جامعه ما جملات آموزنده زیادی وجود دارد که نمونه آن جمله «هر چه از حد بگذرد رسوا شود» می باشد به واقعیت هر چیزی که بیش از حد و توان شود قابل تحمل نیست و خرابی در پی دارد. آزادی بیش از حد و مطلق نیز پیامد منفی خود را دارد که از جمله عوامل جرایم متعدد خصوصا فرار از منزل می باشد، توجه بیش از حد معمول و در اختیار قراردادن امکانات مافوق حد نیاز و سنی می تواند زمینه ساز برای جرم باشد، فرزندی که در چنین شرایط خانوادگی بزرگ می شود و همیشه از آزادی های مطلق برخوردار می باشد، توان برای مقابله با ناملایمات روزگار را ندارد به محض ایجاد مشکلات و بحرانها زندگی که در آن امکان تحقق برخی از آرزوهای او سلب می شود و یا حتی در همان شرایط خوب زندگی خواسته های فرزندان به افراط می گراید و والدین با آن مخالفت می نمایند و به آن جواب منفی می دهند، اولاد به نسبت تربیت عاطفی و نازدانگی نه تربیت عقلانی و منطقی، روحیه عدم درک منطقی شرایط، نداشن کمر استقامت، دست به گناه و طغیان می زند، سعی دارد خود را از والدین دور نگهدارد و گوشه گیری را اختیار می کند که رفته رفته علتی برای فرار از منزل می شود. مشکلات اقتصادی عمده ترین زمینه برای ارتکاب جرایم می باشد، که عده ای از جرم شناسان نیز به این عقیده اند و توجه به این موضوع را مهمترین راه مبارزه با جرایم می دانند، عوامل اقتصادی در شرایط کنونی نه تنها در افغانستان بلکه در اکثر کشورهای دنیا در چگونگی زندگی فردی و اجتماعی افراد تاثیرگذار است که این فقر اقتصادی توام با فقر فرهنگی در هر جامعه بسیار مشکل ساز بوده و زمینه ساز انواع جرایم می باشد که در فرار از منزل نیز تاثیرات خود را دارد. در واقع فرار از منزل یک نوع گسیختگی اجتماعی را به وجود می آورد و فاعلین نه خانه را محل امن و آرامی برای زندگی می دانند و نه محل دیگری که به آن پناه ببرند، وقتی که دختری بطور غیر منطقی این مسیر را انتخاب می نماید و از خانه فرار می نماید، خود، خانواده و جامعه خود را در معرض آسیب های اجتماعی قرار می دهد و درسی برای دیگران می دهد، شاید دختران فراری در ابتدا به این پی نبرند که تمامی پل های پشت سر خود را خراب می کنند. 
ارتکاب جرایم خصوصا جرایم جنسی منجر به امراض می شود و همچنان اختلافات روانی را در پی دارد که مواردی دیده شده حتا افراد از این سبب دست به خودکشی و یا خودسوزی می زنند. از پیامدها و عواقب دیگر فرار دختران از منزل فحاشی جنسی است که مصاب شدن به انواع بیماری ها خصوصا HIV ایدز رادرپی دارد، به هر اندازه که دامنه این عمل فراختر گردد به همان اندازه خطر مبتلایان و کشیده شدن افراد به جاده مرگ بیشتر می شود. ضمن اینکه فرار یک عمل فردی است، لکه ننگ برای خانواده به حساب می آید، فرار دختران از خانواده بیانگر نابسامانی خانواده، اختلافات خانوادگی می باشد و گیرآمدن دختران در باندهای جنایتکاران و گروه های فساد اخلاقی از جمله مواردی است که دوباره به خانواده و نمایانگر خانواده وی به جامعه می باشد، بدین لحاظ در بسیاری از موارد خانواده ها بخاطر حفظ آبرو و عزت خویش از دادن گزارش به نهادهای حکومتی خودداری می نمایند و در اول سعی می نمایند وی را پیدا نموده و به واسطه های مختلف به خانه برگردانند و در صورت موفق نشدن به این هدف علت فرار وی را کم عقلی، نابلدی و یا دزدی و چیزی که در این اواخر مود شده اختطاف گزارش می دهند. 
در هر حالت چون دختران فراری درگیر فساد اخلاقی و روحی می باشند کمتر به خانواده برمی گردند طوریکه قبلا تذکر داده شد پل های برگشت به خانه را خراب میکنند، صرف اینکه خانواده تمامی موارد را نادیده بگیرد ولی بهرصورت برگشت دختران فراری به خانواده توام با مشکلات و تحقیرهای فراوانی خواهد بود. اگر فرار از منزل در ابتدا طوریکه گفتیم یک عمل فردی تلقی شود اما آسیب های متعددی در خانواده و اجتماع دارد که موجب ایجاد فضای مسموم کننده ای در جامعه می شود و ضمن لکه دار نمودن حیثیت خانواده و جامعه، مرزهای عفت عمومی، اخلاقی، روحی، روانی و صحی اعضای جامعه را می شکند. 
اما برای مبارزه با این پدیده زشت اجتماعی و برای جلوگیری از فرو ریختن دیوار محکم اجتماعی و اخلاقی چه باید کرد؟ این وظیفه تمامی نهادهای دولتی، مدنی، اجتماعی، فرهنگی و رسانه ها می باشد که نه تنها از آسیب ها و عواقب ناگوار فرار از منزل برای سایر اتباع کشور آگاهی بدهند بلکه در عموم باید تصمیم بر آگاهی مردم از قانون و آسیب های خلاف رفتاری از قانون داشته باشند و مشخصا برای پیشگیری از افزایش فرار از منزل باید چند نکته را یادآوری نمود:
1. ایجاد نهادهای آموزشی و راهنمای خانواده ها برای اصول خوب زندگی کردن.
2. آگاهی عامه از قوانین.
3. احترام به سنت های پسندیده اسلامی و اجتماعی همانند احترام به والدین، به جامعه و افراد جامعه و همچنان اعضای خانواده.
4. توجه به مشکلات جوانان که قشر آسیب پذیر جامعه می باشند.
5. رفع تمامی خشونت های اجتماعی.
6. وضع جزاهای سنگین و عمومی در محضر عام یعنی محکمه علنی مرتکبین برای عبرت دیگران.
در اینجا عواملی راکه طرفداران عدم جرم بودند فرارزنان از منزل تذکر داده اند ذکر میکنیم :
مقدمه
فرار از منزل درلغت به معنی ترک عمدی محل ویا اقامتگاه است که به منظور دفع خطر وصیانتفزیکیدرحالیکه قبلا چنین قصد وپلان نشده باشد صورت میگیرد .
در اصطلاح فرار ترک غیر معمولی منزل ویامحل سکونت بدون توفق ،استیذانویا اطلاع قبلی اعضای خانوده می باشد.
اما دختران وزنانی که از منزل فرار میکنند به مجردی که پا را از منزل به بیرون میگذارند به انواع واقسام مشکلات ونا ساز گاری ها مواجه میشوند ،مردم به آنان به چشم افراد رانده شده از اجتماع مینیگرندومحل امن برای پناه بردن آنها به مشکل پیدا میشود ودر مسیر راه به انواع خشونت وسوء استفاده ها مواجه میشوند ودر جامعه به ایشان به چشم یک مجرم دیده میشود .
بررسی قضایای فرار از منزل گاه از جانب مراجع عدلیوقضایوگاهی هم به وسیله نهاد های مانند وزارت امور زنان ودر اغلب موارد بر اساس فیصله های جرکه های قومی صورت میگیرد .
اگرچه که اغلبا فرار ها به خاطر خشونت های خانواده گی صورت میگیرد اما بعضا به خاطر عشق وعاشقیوعیاشی نیز صورت میگیرد.که در مورد اول در صورتیکه کدام جرمی را مرتکب نگردیده باشد مجرم نبوده اما در موارد بعدی مجرم شناخته میشود.

عوامل فرار از منزل:
هرچند عوامل فرار ازمنزل زیاد اند اما در اینجا ما چندی از آنها را ذکر میکنیم
نامزدی اجباری :
از نظر قانون نامزدی همان وعده به ازدواج است وبه وسیله مرد از زنیکه در عقد نکاح دیگری نباشد صورت میگیرد وبا قبول درخواست از طرف دختر ویا زن موافقت صورت میگیرد .
این موضوع در قانون مدنی در ماده 64 چنین بیان گردیده است :
نامزدی عبارت از وعده به ازدواج است . هریک از طرفین میتوانند از آن منصرف شوند. قانون به طرفین مرد وزن حق داده است تادر جریان نامزدی از این وعده منصرف شوند به این اساس حق امتناع به هر یک از طرفین موجود بوده وطرفدیگرنمی تواند که وی را مجبوربه ازدواج کند .
اما ازدواجها در
فغانستان اکثرا مغایر قانون به شکل اجباری صورت میگیرد.
ازدواج های اجباری :
ازدواج از جمله عقود مدنی وشرعی بوده که متضمن توافق واراده طرفین بوده ودارایشکلیات ،ارکان وشرایط خاصی خود میباشد واز خود اثرات ونتائجی را به بار می آورد . ودارایارکانی میباشد که عبارت از ایجاب وقبولمیباشد.وماده 70قانون مدنی سن ازواج مردان را 18 واز زنان را 16تعین کرده است که پائین تر از آن را موکول به ازدواج توسط پدر صحیح التصرفومحکمه با صلاحیت نموده است .در غیرآن جواز ندارد .
اختلاف سن زوجین :
در دین مقدس اسلام بر کفو بودن زوجین در عقد نکاحصراحتی وجود دارد که شامل برابری سن نیز میگردد. بر علاوه درتماممعاملات اگر برابری نباشد اختلافات بروز میکند همچنین در عقد ازدواج .
فرار ناشی از خشونت :
در اکثر خانواده ها در افغانستان خشونت معمول بوده واز این ناحیه زنان وکودکان رنج میبرند. از الفاظ بد ورکیک گرفته تا لت وکوبوحتی جرح وقتل ادامه پیدا میکند.
که گاهی این عامل سبب فرار از منزل میگردد. وگاهی به خاطر جلوگیر از آبروی ریزی خانواده دست به خودکشی وخود سوزی میزنند.
ازدواج های بدلی :
یک نوع ازدواج در افغانستان بسیار معمول میباشد که آن عبارت از ازدواج بدلی میباشد که از دید شریعت اسلام در صورتیکه مهر هرکدام معین نشود جواز ندارد. وقانون مدنی افغانستان در ماده 69 صراحتا این نوع ازدواج را منع کرده است و برای هرکدام مهر مثل را تعین نموده است.
فرار ناشی از( بد) دادن:
قانون جزای افغانستان بد دادن را مستوجب سه سال حبس شناخته است. اما در کشور ما این نوع از دواج عموما در مناطق که دولت وقانون حاکمیت ندارد انجام میپذیرد. این عنعنه به خاطر فروکش کردن منازعهوجلوگیری از قصاص ودعوی وبا لاخره قتل وجدال بیشتر ، دختران به هر سن وسالی که باشد از خانواده متخلف به خانواده متضرر داده میشود.
فرار از منزل ومسئله طلاق لفظی :
در بعضی موارد فرار از منزل در حالتی به میان می آید که خانم به وسیله شوهرش به صورت لفظی طلاق داده شده واز منزل بیرون رانده میشود. واین مسئله که آیاواقعا شوهر زنش را طلاق داده ویانه مسئله است بسیار پیچیده اما طلاق شفاهی را قانون مدنی در ماده 139پذیرفته است.
اینک اهمیت تشکیل خانواده را از دید شریعت اسلام میبینیم : اسلام مهمترین اسباب خوشبختی وسعادت افراد را در تشکیل خانواده که به اساس حق وعدالت بنا یافته باشد میداند انجاست که خداوند در مورد اهمیت تشکیل خانواده به بالای بنده گانش منت گذارده ومیفرماید: (ومن آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها وجعل بینکم مودةورحمة ان فی ذالک لآیات لقوم یتفکرون ) روم 21
یکی از نشانه های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی را برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید ودر میان شما مودت ورحمت قرار داد دراین نشانه های است برای گروهی که می اندیشند .
بلی در آیات فوق اهمیت همسر را خداوند از جمله نشانه ها وعلایم خود بیان داشته است وارزش آن را در زنده گی اجتماعی واضح نموده است . چنانچه در آیت دیگری زنان ومردان را به مثابه لباس یگدیگر قرار داده است آنجا که میفرماید :(هن لباس لکم وانتم لباس لهن ). لذا اساس روابط خانواده گی دوستی ومحبت است به همین ملحوظ خداوند زن ومرد را به مثابه لباس یگدیگر بیان نموده است . برای پایه گذاری یک خانواده مسلمان مسایل عدیده وجود دارد که پایه های این نظام را مستحکم ساخته وآن را از باد وطوفان جدای نجات میدهد که عبارت از ایمان قوی به خداوند (ج) وپرهیز گاری ومعاشرت نیک وپسندیده میباشند . چه زیبا فرموده پیامبر اکرم (ص): ( رحم الله رجلا قام من اللیل فصلی وایقظ امراته فان ابت نضح فی وجهها الماء رحم الله إمرأة قامت من اللیل فصلت وأیقظت زوجها فإن أبی نضحت فی وجهه الماء ).المسند 2/250 ابو داود 1308 ونسائی2053و ابن ماجه
"خدا رحمت کند بنده ای را که از خواب برخیزد ونماز بخواند وهمسرش را بیدار کند تا نماز بخواند وچنانچه خود داری کند ویا کسالت بورزد آب به صورتش بپاشد ورحمت کند خدا بر زنی که شبانگاه بر خیزد ونماز بخواند وشوهرش را بیدار کند تا نماز بخواند وچنانچه خود داری کند ویا کسالت بورزد آب در صورتش بپاشد ".
این است توصیه به حسن همسرداری وتحکیم بقای زوجیت اما متأسفانه اکثرا زنان که از منزل فرار می کنند از چنین اخلاقی برخوردار نبوده وهمچنان عموما شوهرانیکه زنان شان از منزل فرار می کنند ملبس به چنین لباسی نمی باشند . عدم تقوا وایمان راسخ به خداوند عدم آگاهی از حقوق همدیگر،از دواجهای عرفی وغیر شرعی زیادتر سبب بروز چنین مشکلات در جامعه مان میگردد واگر نه با چنگ زدن به آئین درست اسلام هرگز چنین مشکلاتی به این سطح در جامعه بروز نمیکند که هر روز فرار وقتل ناموسی انجام گیرد.
در باره اینکه چه چیز سبب فرار زنان از منزل میشود دلائل زیادی وجود دارد هرچند خشونت های خانوادگی، عوامل اقتصادی و فرهنگ های ناپسند جامعه از عوامل فرار زنان و دختران از منزل در کشورعنوان میشوند.
به گفته مسوولان حقوق بشر، عوامل دیگر، چون عدم آگاهی از تعلمیات شرعی، مداخلات خانواده ها میان زن و شوهر، انتخاب همسر برای دختران از سوی خانواده و یا نامزدی های اجباری آنان، عدم دسترسی به تعلیم و تربیه، نیز سبب فرار دختران و زنان از منزل می گردد. خداوند درمورد رفتار با زنان میفرماید : ( وعاشروهن باالمعروف فإن کرهتموهن فعسی أن تکرهوا شیا" ویجعل الله فیه خیرا کثیرا).نساء 19.
وبا آنها بطور شایسته معاشرت کنید واگر به جهاتی از همسران خود رضایت کامل نداشته باشید وبر اثر اموری آنها در شما ناخوشایند باشند (فورا تصمیم جدای نگیرید وتا آنجاکه قدرت دارید مدارا کنید زیرا ممکن است شما در تشخیص خود گرفتار اشتباه شده باشید )وای بسا آنچه را نمی پسندید خداوند در آن خیر،برکت وسود فراوان قرار داده باشد.
در این مورد پیامبر اکرم (ص) خطاب به امت خود میفرمایند 🙁 استوصو باالنساء فإن المرأة خلقت من ضلع وإن اعوج شی فی الضلع أعلاه فإن ذهبت تقیمه کسرته وإن ترکته لم یزل أعوج فا ستوصو باالنساء ).بخاری 5186.مسلم 1468.
زنان را به نیکی سفارش کنید زیرا آنها از استخوان پهلو خلق شده اند وخمیده ترین قسمت استخوان پهلو قسمت بالای آن است اگر بخواهی آن را راست کنی می شکند واگرآن را به حال خود واگذارید همیشه کج وخمیده باقی میماند بنا براین آنان را به نیکین سفارش کنید .
ازین حدیث چنین معلوم میشود که زنان همان گونه که در خلقت کج خلق گردیده اند در خلق شان نیز کجی های دارند . بناءپیامبر اکرم (ص) برای تمام شوهران توصیه نموده اند که بازنان رفتار خوب وپسندیده داشته باشند .در این جا حدیث دیگری پیامبر (ص) مبین این سخن است .
لا یفرک مؤمن ،مؤمنة إن کره منها خلقا رضی منها آخر .مسلم 1469.
هیچ مرد مؤمن نباید به خاطر اینکه یک خلق وخوی ناپسند از همسرش می بیند اورا برنجاند وناراحت کند زیرا اخلاق دیگری دارد که مورد پسند اوباشد .
این حدیث اشاره دارد به اینکه زن را باید از طریق توصیه ونرمی به گونه که مبالغه نشود مطیع گردانید .
خداوند میفرماید :ولاتضاروهن لتضیقوا علیهن .طلاق 6.
"وبدیشان زیان نرسانید تا در تنگنا یشان قرار دهید "
همچنان رسول اکرم میفرمایند : خیرکم خیرکم لاهله وأنا خیرکم لاهلی .ترمزی 3892.ابن ماجه 1977.ابن حبان 1312.
"بهترین شما ،بهترین تان برای خانواده اش میباشد ومن نسبت به خانواده ام از همه بهتر ام "
این همه آیات واحادیث راکه ذکر کردیم در مورد رفتار مردان بازنان بود که مردان باید مطابق این آیات واحادیث حرکت کنند واز مسیر تعین شده منحرف نشوند . اما خداوند ورسول وی رفتار زنان را در مقابل شوهران شان نیز تعین کرده است چنانچه رسول کریم (ص) میفرمایند : اریت النار فإذا اکثر اهلها النساء یکفرن قیل أ یکفرن باالله قال یکفرن العشیر ویکفرن الإحسان لو أحسنت إلی إحداهن الدهر ثم رات منک شیئا قالت ما رایت منک خیرا قط .بخاری 5197.
"آتش جهم به من نشان داده شد (ودیدم ) که اکثر جهنمیان زنانند که کفر ورزیده وحقیقت را پوشانده بودند "گفته شد: آیا به خدا کفرورزیده بودند ؟ فرمودند : "نه ،بلکه به خانوادهء خود کفر ورزیده بودند ،زیرا اگر با یکی از آنا ن {همسرت } روز گار طولانی نیکی کنی سپس کار (نا پسندی ) از تو سر بزند ، گوید هرگز خیری از تو ندیدام ".
گرچه دلایل راکه ذکرکردیم دلالت واضحی بر جرم بودند فرار زنان از منزل ندارد اما ضمنا این مطلب را بیان میدارد که زنان نباید بدون اجازه شوهرانشان از خانه های خود بیرون شوند که در حقیقت سرپیچی از امر شوهر بوده از نگاه دینی اشکال دارد .
چنانچه خداوند میفرماید :وقرن فی بیوتکن .احزاب 33.
ازین آیت بعضی از علماء استنباط نموده اند که زن باید در خانه بماند. اما علماء این را نیز جواز داده اند تا زنان کمتر از سه شبانه روز سفر کنند ودر صورت نافرمانی خداوند اجازه داده تا آنها را زد چنانچه میفرماید : والاتی تخافون نشوزهن فعظوهن واهجروهن فی المضاجع واضربو هن فإن أطعنکم فلا تبغوا علیهن سبیلا.نساء 34.
"وزنانی که از سرکشی وسر پیچی ایشان بیم دارید ،پند واندرز شان دهید و( اگر مؤثر واقع نشد ) از همبستری با آنان خود داری کنید ( اگر بازهم مؤثر واقع نشد) آنان را بزنید پس اگر شما را اطاعت کردند راهی برای (تنبیه ) ایشان مجویید (وبدانید که ) بیگمان خداوند بلند مرتبه وبزرگ است ".
اما از ین آیت اکثرکسانیکه با زنانی شان خشونت را روا میدارند تعبیر سوء نموده فکر میکنند که خداوند برای شان اجازه لت وکوب به اندازه که منجر به قتل ایشان گردد را داده است . اینجااست که در جامعه خشونت ها روز به روز افزایش می یابد .
فرار زنان در قوانین افغانستان :

با اينکه قوانين افغانستان فرار از منزل را به مفهوم مجرد آن جرم ندانسته اند؛ اما در عمل اين موضوع در ادارات عدلي و قضايي افغانستان برعلاوه این موضوع در قانون وضاحت ندارد، رسيدگي به آن را به حکم ماده 130و131قانون اساسي محول ميکنند. در این ماده، قضیهء فرار از منزل به شریعت اسلامی رجعت داده می شود بغیر از آن در قوانین دیگر کدام موادازقانون به این پدیده توجهی نکرده است
به خصوص در قانون جزای افغانستان در این مورد تعریف مشخصی نشده است
واتکا به همان مواد قانون اساسی که در فوق تذکر رفته است اکتفاگردیده است اما مواردی مشابهی در قوانین افغانستان وجود داردکه به صورت ضمنی به حالات مختلفی که میتواند به فرار زنان ویا دختران از منزل رابطه داشته باشد ، روشنی انداخته است. این موارد قرار ذیل اند:
1 – فرار به مقصد ازدواج ماده 425 قانون جزا چنین صراحت دارد: "هرگاه شخصی دختر راکه سن 16 سالگی را تکمیل کرده باشد بمنظور ازدواج از محل اقامت اش با خود ببرد در صورتیکه به رضا ورغبت قانونا با وی عقد ازدواج کند این عمل اختطاف شمرده نمی شود . رفتن به محکمه بمنظور نکاح واخذ نکاح خط جرم نیست."
دراین مورد ماده 70 قانون مدنی هم ضمنا میتواند مورد استفاده قرار گیرد
وماده 80 قانون مدنی نیز دراین مورد صراحت دارد : "هرگاه عاقله رشیده بدون موافقه ولی ازدواج کند. عقد نکاح نافذ ولازم میباشد."
2- فرار به مقصد ارتکاب جرایم اخلاقی :
درصورتیکه فرار زن از منزل به هدف ارتکاب جرایم اخلاقی صورت گیرد این موضوع بر اساس ماده 427 قانون جزای افغانستان بررسی گردیده که چنین آمده است :
"شخصیکه با مونت زنا یا لواط ویا با مذکر لواط نماید حسب احوال به حبس طویل محکوم میگردد."
دیگر جنبه های فرار از منزل به شمول فرار از خشونت در قوانین افغانستان منعکس نگردیده است.
اما در ماده 29 قانون جزا شروع به جرم را در صورت محقق شدن جرم ، جرم دانسته است.
اما اینکه چرا تا به حال عاملان این عمل مجرم شناخته میشدند وزیر عدلیه میگوید : عدم فهم درست نهاد های عدلی ووزارت امور داخله از مواد قانون باعث جرم تلقی شدند این عمل گردیده است واگر نه نفس گریز از خانه در صورتیکه کدام جرمی را مرتکب نشده باشد جرم تلقی نمیگردد چونکه عموما به اثر خشونت های خانواده گی زنان به خاطر نجات جان شان از دست شوهرانشان فرار میکنند که این فراردر واقع فرار از مرگ میباشد که ما شاهد چنین قضایای در افغانستان هستیم برای مثال قضیه بریدن گوش وبینی زنی در ولایت ارزگان وهمچنان بریدن زبان زنی توسط شوهرش در ولایت بلخ اگر به این قضایا توجه کنیم میبینیم که در این موقع فرار زنان ازمنزل شباهت زیادی به دفاع مشروع دارد که اگر قضیه چنین باشد از نگاه قوانین جزای جرم تلقی نمی گردد .
این بود پاره از مسائل در مورد فرار زنان از منزل که به حدی تلاش گردیده است تا جوانب آن مختصرا برسی گردد
مراجع:
1- قانون مدنی افغانستان ج .اول. وزارت عدلیه .ج.ا.ا.
2- قانون جزای افغانستان .از مجموعه 12جلدی .جلد 7 .وزارت عدلیه .ج.ا.ا
. 3- قانون اساسی یک جلدی .وزارت عدلیه .ج.ا.ا
4- نظری بر قضایای فرار ازمنزل .نهاد تحقیقاتی زنان واطفال.چاپ 1385.مطبعه تعلیمی پوهنتون نبر اسکا-کابل افغانستان
5- خانواده خوشبخت واختلاف زوجین. دکتر صالح بن عبدالله بن حمید.ترجمه .اسحاق بن عبدالله دبیر العوضی.
 

 

خیر محمد جلالی
محصل فاکولته شرعیات پوهنتون کابل