آرشیف

2015-3-23

محمد ابراهيم آريائي

غور بـایـــــــد سرک داشته باشد

معززین عالیقدر و صاحب نظران گرامی السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته.
میخواهم به عنوان یک غوری چند جمله ای را خدمت شمابه  نگارش در آورم.

انسان یک موجود اجتماعی است و هیچ فردی از جامعه بشری نمیتواند به تنهائی از عهده مشکلات خود برآید و به همین لحاظ از آوان خلقت بشر تا اکنون رابطه بین انسان ها از طرق مختلف برقرار گردیده و به جامانده است . موجودیت دهات وشهر ها یکی از دلایل اشکار این ادعاست .
ملت های مختلف جهان براساس منافع مشترک باهم پیوند خورده اند وبا وصف مشکلات باز هم پیوند های موجود خود را نگهداشته اند . در هر گوشه از جهان اگر جنگ وبرخوردی خصم آلود و خشونت بار رخ میدهد منبع وسرچشمه آن تضاد منافع واختلاف در مشترکات جوامع میباشد.
میدانیم که افغان ها در طول تاریخ با وصف تحمل شداید وسختی ها روابط خویش را باهم حفظ کرده اند. در جریان جنگ ها، اختلافات ،نابسامانی های داخلی ،هجوم چپاولگران خارجی ،پیش آمدن  آفات وحوادث طبیعی و صدها مشکلی که  به وجود آمده باز هم چون دژ استوار ایستاده اند و در برابر کوه های از مشکلات در یک صف قرار داشته اند.
این یک اصل مسلّم و آشکار است که هر جامعه تمام نیازمندی های خود را از طریق تامین مشارکت پایدار ومطمئن به دست آورده میتواند. و این پایداری صورت گرفته نمیتواند مگر با برقراری وحفظ روابط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در جامعه .
به این معنی  که وقتی رابطه ها به وجود آمد به ادامه وپایداری این روابط ضرورت می افتد .
چون خداوند متعال انسان را موجود پر تلاش آفریده و برایش قدرت درک ،احساس وشعور داده وقوه تعقل ومنطق بخشیده است به این لحاظ اومیخواهد زندگی فردی واجتماعی اش روز به روز بهتر شود و خوب میداند که به تنهائی نمیتواند برمشکلات غالب شود واهمیت مشارکت جمعی را بسیار لازمی میداند ومیکوشد از هر طریق ممکن با انسانهای دیگر مرتبط شود و بر اساس منافع ومشتر کاتی که دار ند برای مشکلات خویش را ه حل پیدا کرده و پلان  تهیه نموده  عملاّ داخل اقدام شوند. 
چون بدون ایجاد وحفظ روابط سالم این  افعال و حرکات ممکن نیست  پس بر همه واضح وآشکار است که ارتباطات یک نقش کلیدی واساسی را برای بقای جوامع بشری بازی میکند . مسلّم است که انسان ها بدون با خبرشدن از حال واحوال یکدیگرنمیتوانند برای انجام فعالیت های که میخواهند انجام بدهند تصمیم گیری کنند .
ازقدیم الایام با وصف اینکه جمعیت و نفوس در قریه جات و شهر ها کم بوده به آنهم ارتباطات نقش مهم واساسی خود را داشته است .ارتباطاتی که از قدیم بوده چون  ارتباط فرهنگی ، ارتباط تجاری، ارتباط نطامی، ارتباط سیاسی وغیره … درحیات جوامع نقش داشته است وسر نوشت جوامع بشری را رقم زده است.
خلاصه تمام فعالیت های مثبت ومنفی بشر در گرو ارتباطات نهفته است وهمه میدانند که بدون تامین وحفظ ارتباطات دوام وبقای جامعه زیر سوال حتمی قرار دارد.
غور سرزمینی است که درطول تاریخ نظر به موقعیت خاص جغرافیای خود درگیر مشکلات فراوان بوده ومردم ان رنج های زیادی را متحمل شده اند.دره های صعب العبور و کوهسار شامخ آن جلو هجوم لشکر چنگیز را نگرفت ،موجودیت قله های بلند کوه ها و راه بندان های زمستانی غزنوی ها را از هجوم به غور باز نداشت،ریختاندن کوه ها در مسیر عبور تانک های ارتش سرخ شوروی سابق،موجودیت موانع طبیعی  و سایر موانعی که مردم ایجاد میکردند باعث شکست  مهاجمان نگردید  فقط عزم وثبات آهنین مردم  با شهامت  غور باعث شده بود تا  درقدم نخست کشور گشایان  از هیبت غوری ها برخود بلرزند وبه سرزمین ما هجوم نکنند .
اما در طول تاریخ :ما مردم غور مشکل کلانی که داشته ایم همانا نداشتن راه و مشکل ارتباطات بوده است.درسالهای که موتر نبوده راه های صعب العبور خود را به سواری حیوانات می پیموده ایم و فکر میکردیم برای بیگانگان ومهاجمان هم مشکل خواهد بود به غور بتازند در حالیکه با پیشرفت تکنا لوژی در همه عرصه ها حالا  عبور از کوه ، بیابان ودریا برای بشر مشکل نیست .
اگر ما سرک میداشتیم مردم ما حوادث تلخ قحطی سال 1350 را نمیداشتند و اگر سرک میداشتیم در جریان جنگ های سالین اخیر به این حد خساره مند نمیشدیم واگر راه وسرک میداشتیم مریضی های ساری وفراگیر جان اطفال و مردم غریب مارا به این حد تهدید نمیکرد.
اگر راه ها و سرک های که درین اواخر به کمک برخی موسسات در غور ساخته نمیشد خشکسالی وقحطی که درزمان حکومت طالبان  به وجود آمد خیلی خطر ناکتر از سال 1350 مارا تهدید میکرد.
میدانیم که با وصف سرازیر شدن ملیارد ها دالر از جامعه  جهانی به افغانستان سهم غور کمتر از همه است .
غوری های که در هرات و یا سایر شهر ها زند گی میکنند جهت عیش وعشرت نیامده انداز بد روز گار این جا ها افتاده اند وچاره ای جز این نداشته اند. حصرت حافظ شیرازی میفرماید:

 

 وبنا به قول سعدی شیرازی (رح) که میفرماید:

بنی آدم اعضای یک دیگر اند
که در آفرینش زیک جو هر اند

چوعضوی به درد آورد روز گار
دیگر عضو ها را نماند قرار

 مجبور ومکلف هستیم در ارتباط مسایل  مربوط به غور آرام ننشینیم وتا توان داریم برای بهبودی مردم خویش درتلاش باشیم.
     از چند سال است که موضوع احداث  سرک مرکزی کشور که قرار است طور پخته واساسی  کار شود بحث میشود چون  این شاهراه مهم کابل را با هرات از طریق غور وصل مینماید غور فراموش شده هم مورد توجه قرار گرفته و این فرصت بسیار خوبی است.
برخی میگویند و این شاهراه هر چه کوتاه تر باشد مصرف آن کمتر است ، برخی میگویند این شاهراه باید ولسوالی ها را به مرکز ولایت متصل نماید وعده ای عقیده دارنداین سرک از فلان منطققه نگذرد بلکه از فلان جا تیر شود که اهمیت تاریخی داردوعده ای بنا به ملحوظاتی خاموشی اختیار کرده اندوغیره….روی این موضوع قرار اطلاع چندی قبل جلسات و صحبت های زیادی صورت گرفته است.
خواستم تا در ارتباط این موضوع مهم و حساس  تبادل نظر نموده و صحبت نمائیم مفاد وضرر راه های مختلف را بسنجیم ودر صدد چاره جوئی برآئیم نشود که فردا دیر شود و ما به یک مشکل دیگری دست به گریبان شویم و هی فائیده نداشته باشد.
حضور جامعه جهانی در کشور ما وایجاد فرصت های مناسب برای بهره برداری از کمک ها و همکاری های بین المللی برای رشد وترقی کشورمارا امید وار میسازد تا متوجه حالات بوده و موجویت فضای بحث وگفتگو پیرامون مشکلات عمده اجتماعی مارا وامیدارد تا چنین مباحثی را داشته باشیم.
ما به تجربه دریافته ایم که نه تنها تعصب وخشونت را ه حل نیست بلکه گره های مشکلات کارا سخت تر میسازد وبدبختی های مردم وجامعه ما را بیشتر میکند .
عصر حاضر دوره گفتگو وبه کار گیری مغز واندیشه است  و دراین دوره فرهنگ منطق، استدلال وعقلانیت جای زور،زر،تزویر ، تعصب وجاهلیت را میگیرد و اکثریت جامعه میتوانند رضامندی وعدم رضائیت شان را به موضوعات بیان کنند و در صورت صحت بودن ادعا ومفکره شان دیگران مجبور اند بپذیرند.
موضوعی که همه به آن اتفاق دارند همکاری با احداث سرکی است که شهر هرات را به چغچران(فیروزکو) مرکز ولایت غور وصل میکند اختلاف در بودجه، مسایل  امنیتی ، تخنیکی وغیره نیست و دولت هم موضوع تعین مسیر سرک را به مشوره مردم گذاشته است حالا برخی که نظر به سلیقه های که دارند مربوط به خود شان است و کار سرک هم به خواست الهی امسال نشود در سال  ویا سال های بعد عملی میشود ما باید مشکل مردم خود را بسنجیم ودر نظر بگیریم.
همان قدر که دولت به سرک اهمیت میدهد صد برابر نزد خود ما درخور اهمیت است اگر این سرک شاهراه مرکزی است بُعد مهم واساسی آن نزدیکتر کردن مردم به یکدیگر است . دولت نمیخواهد سرکی  برای استفاده خودش احداث نماید و اگر میخوست با مردم مشوره نمیکرد.
وقتی کسی میگوید ولسوالی های محروم غور اگر دور از سرک بمانند همانگونه در فقر ومحرومیت خواهند ماند برخی دوستان فکر میکنند این سرک نباید طوری کار شود که از مرکز هر ولسوالی بگذرد در حالیکه هدف این نیست که شاهرا ه از مرکز هر ولسوالی بگذرد ومردم هم این  گپ را نمیزنند .
سرک بند سلما الی شهر هرات خواهی نخواهی ساخته میشود برای تامین ارتباط منجنوب ولسوالی شهرک مفید است واز طرف دیگر برای حفظ آثار تاریخی و رشد توریزیم دولت مجبور است پلان های را روی دست بگیرد.
به نظر شخص بنده اگر این سرک از منطقه  چاهک شیندند به سوی ولسوالی فرسی حرکت کرده و از مراکز ولسوالی های تولک ، شهرک ودولینه بگذرد و در آنجا نظر به ترسی که دوستان از برفباری بند باین دارند تغییر مسیر داده و بسوی قریه خواجگان ادامه داده شود در انتهای قریه خواجگان این سال ها سرک نوی ساخته شده که نه تنها برف گیر نیست بلکه مرتفع وبلند هم نیست راه خود را به سوی منطقه شتر خان و آهنگران  باز نماید تا به چغچران  هموار است.
این مسیری است که  تا حدی هموار است وولسوالی های پسابند وتیوره وساغر را هم اند کی به شاهراه نزدیکتر میسازد.
راهی که یاد کردم در مسیر خود دریا ندارد . سیلاب های مدهش در منطقه  صورت نمیگیرد و پلچک بسیار نمیخواهد امنیت آن خوب است برفگیر نیست و مردم زیادی را هم با هم مرتبط میسازد بدون آنکه شا هرا از مسیر خود بگردد ویا مصارف زیادی را در برداشته باشد
تصمیم گیری در مورد مسایل مربوط به جامعه ارتباط به خود جامعه دارد این جا منطق زور گوئی وتهدید جای را نمیگیرد تمام مردم حق ابراز نظر دارند وبدون در نظر داشت منافع وحقوق اکثریت جامعه هیچ مرجعی حق ندارد تصمیم بگیرد.

ابراهیم اریائی – هلمند
1- حمل 1394