آرشیف

2015-1-25

محمد سرور انوری غوری

غم ســــــر غم!

 

در ولایت غور خشک سالی،بد امنی،بیکاری،بی سرکی،بی غذایی،بی دوایی ،بی داکتری وبی بندوباری کم بود که به تعداد (133) گروپ مسلح غیر مسول از مردم که به این همه مصیبت ها گرفتار اند از آنها بشکلی از اشکال باج میگیرند وبطور گروپ مان تقاضای غذاهای فوق العاده را از آنها بنوبت دارند .شما منحیث بشر سر بگریبان کنید کسی که به سفره اش نان گندم را چه میکنی حتی نان جواری وجوهم یافت نمی شود پس از کجا کند نان فوق العاده را برای عده مفت خور. ای کاش آنها بخاطر تامین امنیت مردم سلاح را بشانه میکردندواگراز مردم باج هم میگرفتند ارزش داشت درصورتیکه همه بد بختی ها در محیط مربوط به آنهاست ومردم بیچاره وبی دفاع از ترس آنها صدای خود را هم بشکل لازم آن چه میکنی که بطور آزادانه تنفس کرده هم نمی توانند. پس بیاید ازین نوده پیوند کنید. که دوست مردم کیست ؟ودشمن مردم کیست؟به عوض اینکه ما در رابطه به پیشرفت ها فکر کنیم مردم را از بد بختی ها نجات بدهیم ودست شانرا بگیریم همیش درجستجوی منافع خویش از پوست واستخوان مردم میباشیم این است قضاوت عادلانه ،عاقلانه وعالمانه . پس شما فکر کنید که در حدود(ده هزار) نفرکه اعاشه آنها بالای مردم غریب باشد بحال آنها باید گریست. در رابطه به نجات آنها دیگر چاره نیست جز روی آوردن به خدا چراکه آنها بالای سفره کسی نشسته ولقمه های کلان می بردارند که اولاد های شان بخاطر یک لقمه نان اشک در چشمان شان خشکیده وفقط ناله کنان یک لقمه نان می گویندوبس.در صورتیکه نه پاپوش دارند ونه کالای برای پوشیدن واگر با کسی روبرومی شوند خدا میداند از شرم کالای کهنه شان چقدر خود را جمع مینمایند وچشمان شان طرف جانب مقابل خیره شده که متوچه کجای ما خواهندشد.حالاکه آب از زانو بالاشده وبه گلورسیده پس به گفته شاعر دقت نماید(بعد ازین رحم مکن بر دل دیوانه ما …آنچه غم است بفریست به غم خانه ما)هرچه که شدباداباد.

 

باالتماس دعا
محمدسرور(انوری)غوری
کابل
17/5/1392