آرشیف

2014-12-22

علم عبدالقدیر

سر طان نفاق ونا امنی بر پیکر غور

 

هدف از باز گشائی  دریچه روشن جام غور این بود وهست تا با باز تاب واقعیت ها، رخداد ها وحوادث اثر گزار بر سر نوشت مردم غور من حیث  نمایه وتصویر واقعی  وپیام دهنده به نمایش گذاشته شود تا خوانندگان محترم  عوامل محرومیت، مظلومیت،  وفقر بی پایان را درچهرۀ آژده زدۀ این عجوزۀ کهن بخوانش گرفته در جهت هموار سازی وبر داشتن چین  های کلفت ونامرادی از صفحه روی زیبایش طرح ها وپیشنهادات سالم ومؤثر ارائه دهند.اما دریغ که فرزندان این سر ز مین با بی تفاوتی وسهل انگاری از نقل وبازگوئی تلخ ترین پدیده ها ورخداد ها،  وهنجار شکنی ها وبخصوص نا امنی فزاینده که مادر ومنبع همه نا بسامانیها ست طرفه رفته اند.توسعه وگسترش حاکمیت سیاه جهل ومدنیت ستیزی در لباس طالب وجنگجویان خود کامه از مصیبت های است که  هر روز بر مصیبت های مردم ما می افزاید.اگر در برابر سرطان نا امنی وگسترش حاکمیت گروپ های مسلح همچنان ساکت وبی تفاوت باشیم.دیگر از حاکمیت قانون وتوسعه وباز سازی ومدرسه ومکتب نباید سخن گفت. با تأسف که ولایت غور با وجود فرصت ها وچانس های بدست آمده  دوباره اسیر پنجه غول نا امنی ومرض نفاق گردیده و هیچ تحرک وتکانه برای نجات ازین وضعیت أسفبار بچشم نمیخورد.
 
أهمیت امنیت واثرات بد نا امنی
امنیت وآرامش بخاطر حرکت مطمئن وسامان بخشیدن به زندگی از نیاز های ابتدائی ضروری  وحیاتی انسانهاست . امنیت است که فرصت گام بر داشتن بسوی رفاه وترقی را نصیب انسانها میسازد. شعار کار وفعالیت، پیشرفت وترقی، باز سازی وإعمار مجدد، عدالت وقانون مداری بدون موجودیت یک بستر امن شعاریست بیهوده و عاری از حقیقت.اثرات نا امنی در یک محیط شبیه اثر خورد کنندۀ یک مریضی مهلک در وجود انسان است. همانطوریکه وجود انسان از اثر حمله تب وملاریا ضعیف وناتوان میگردد وتا سرحد مرگ تهدید میشود با گسترش مرض نا امنی در گستره زمین تمام ارزش های مادی ومعنوی آن  به نابودی کشانیده میشود  .به همین تر تیب تردد نور مال وسائل نقلیه در خطوط مواصلاتی یک منطقه شبیه جریان خون در شاهرگ های وجود انسان است اگر خون در بدن جریان نداشته باشد انسان فلج میشود پس حالت ولایت غور با مسدود بودن شاهراه ها توسط تفنگداران به تن میماند که جریان خون در شاهرگ هایش به سختی در حرکت است وادامه وضع این چنینی از رفتن بکام مرگ حکایت دارد. .با آنکه یافته ها وداشته های نا گفته ما در مورد وضعیت غورخیلی زیاد تر از آن است که در أخبار میشنویم ومیخوانیم  اما بخاطر جلو گیری از سوء تفاهم نوشته حاضر را به استناد اخبار وگزارشات رسانه های دیگر ادامه میدهیم که به نقل از خبر گزاری پژواک:درصدر نخستین صفحه جاب غور با گردش سریع  واما هولناک چشمهارا از حدقه بیرون میکشد  واز سقوط زود هنگام غور در پرتگاه نابودی شهادت میدهد. فرار قاضیان از دفاتر محاکم ابتدائی، تسلط هفتاد فیصدی طالبان در برخی ولسوالی ها تهدید کار مندان صحی مسدودیت معارف وإعدام های صحرائی باج گیری از مسافرین و.
 
نبود امنیت به معنی توقف باز سازیست
حاکمیت قانون، رفاه اجتماعی، توسعه اقتصادی ، باز سازی وانکشاف در یک بستر امن ومطمئن امکان پذیر است.اگر ولایت غور از لحاظ امنیتی در پائین ترین سطح قرار داشته باشد اثر مسقیم بر حاکمیت قانون تأمین عدالت ،رشد معارف وپروسه باز سازی وانکشاف پروژه های عمرانی دارد.در شرائط فعلی حدود شصت فیصد اراضی ولایت غور زیر حاکمیت مخالفین مسلح وتفنگداران خود سر قرار داشته وراه های مواصلاتی عمده در کنترول تفنگداران ومخالفین دولت است. مسافرین تجار وأهل کسبه در چندین  چوب بندی وپسته باج میدهند تا اموال شخصی وتجارتی را به منزل مقصود برسانند نبود امنیت با آنکه مسئولیت مسئولین را کاهش داده اما زندگی عام مردم را سخت به مشکل مواجه ساخته.
مسدودیت راه ها توسط تفنگداران باجگیر زمینه جهش وحرکت را از مردم گرفته است .در غوریکه مناطق نا امن وراه ها تحت تأثیر تفنگداران باجگیرباشد نمیتوان از توسعه وپیشرفت وباز سازی سخن گفت. دروازه مکاتب بروی بسیاری شاگردان مسدود ، مراکز صحی جزء مراکز ولسوالی ها قلج وکار مندان مؤسسات تحت تهدید مرگ و قضات محاکم در حال فرار است وهفتاد فیصد مناطق ولسوالی های تیوره، پسابند، دولینه، شهرک وچهارسده زیر حاکمیت تفنگداران امارت طالبی قرار دارد، پس انکشاف وباز سازی در کجا ی این ولایت قابل تطبیق خواهد بود؟ شاید پاسخ این باشد که در مرکز ولایت تعمرات دولتی در حال افتاح وبهره گیری است.باید عرض شود که إعمار دفاتر دولتی در مرکز یک ولایت به معنی توسعه وانکشاف وخدمتگذاری به مردم نیست بلکه هر وزارت برای خود آدرسی ساخته است تا مراجعین جهت رفع مشکلات خود به آن مراجعه کنند. صد ویا هشتصد تن مأمور در مرکز ولایت بخاطر خدمت گذاری ورفع مشکلات هشتصد هزار نفوس غورمؤظف شده اند که در تمام ساحه ولایت غور زندگی میکنند اگرسائر مناطق را بدست تفنگداران غیر مسئول بسپاریم إعمار تعمیر های دولتی در مرکز ولایت بمثابه آرایش روی مرده خواهد بود.
 
خال کوبی بر تن مفلوج
اگر مرض نا امنی تمام ساحات غور را فرا گرفته باشد إعمار تعمیر های دولتی در مرکز شهر بمثابه خال کوبی بر سر و صورت تن مفلوج ومعلول است که از حرکت باز مانده وتنها رویش را آرایش میدهند. ساحه سه کیلو متری شهر چغچران ویا فیروز کوه نمایندگی از کل غور نمیکند وادارۀ این ساحه  آن هم با ترس وهراس مسئولیت اداره  کل غور را از دوش مسئولین بر نمیدارد.. فرض کنیم این تعمیر ها بمثابه خال کوبی در صورت مرده جالب باشد در صورت نبوذ امنیت مردم چگونه  میتوانند خودرا به دروازه مجلل حاکم برسانند؟ واگر با پرداخت حق العبور به تفنگداران مسیر راه توفیق مواصلت به دربار را یافتند با نبود حاکمیت وامنیت  کار مندان حکومت من حیث خادمان ملت چگونه میتوانند به مشکل مردم رسیده گی کنند؟.به هر حال نمای بد اوضاع امنیتی حکایت از آن دارد که دیگر هیچ فرصت وزمینه برای باز سازی وتوسعه در خارج از مرکز ولایت وجود نداشته  عنان اداره مردم به تفنگداران سپرده شده است ولسوال صاحبان با أخذ معاش بدون رسیدگی به مشکلات مردم صرف از اسناد ومدارک دولتی حراست وپاسداری میکنند وبس.
 
داغ های سیاه در ورق سال پار تاریخ غور
1- إهانت به حاکمیت قانون وحقوق بشر:آنگاه که رسانه  دره کوبی یک زن را در ده کیلومتری مرکز ولایت غور توسط یک فر ماندۀ محلی به نمایش گذاشتند.ونماد مستند شد از نقض حقوق بشر وزن ستیزی در کل افغانستان.
2-کشته شدن شخصیت های مؤثر در مبارزه با تروریزم وتأمین امنیت چون رئیس سلام خان وغلام یحیی علمزاده در بین شهر وحومه شهر .
3- باز ماندن فارغان طبقه اناث از اشتراک در امتحان کانکور بدلیل نا امنی در مسیر راه ولسوالیها تا مرکز ولایت .
4- تسلط  مجدد طالبان بر هفتاد فیصد مناطق ولسوالی های تیوره، پسابند، دولینه، شهرک وچهار سده ومسدودیت مکاتب بروی شاگردان.
5- کشته شدن یک سیاح آلمانی در مسیر جادۀ عمومی چغچران دولتیار یکی از نزدیک ترین ولسوالی ها به مرکز ولایت.
6- بی توجهی به کشتار ها وچپاول پیهم در مسیر راه هرات غور ومناطق چهل گزی وگرماب وسیاچوب وغیره.
7- حمله مکرر مخالفین بر مرکز ولسوالی های تیوره، پسابند وچهارسده و وقتی مخالفین بر مرکز یک ولسوالی حمله میکنند مناطق اطراف را به کنترول خود دارند.
اما روز یک تاریخی وافتخار آفرین روز إعتصاب دسته جمعی اصناف وشهر وندان شهر چغچران که حکام کابل را مجبور به زیارت شان ساخت و بخواست مشروع شان لبیک گفتند بلی گر فتن حق با سر دادن فریاد وگرفتن گلوی ظالم ممکن است نه عذر وزاری.
سوء تفاهم از آن نقطه آغاز میشود که عدۀ واژه ها واصطلاحات را نادرست وغیر واقعی به تعریف نشسته  روشنی روزنه اطاق نشیمن خودرا آفتاب .ساحه اطاق خواب ودفتر را ولایت، انارشیزم را دموکراسی، زور گوئی را جهاد ،جهل گرائی را ایمانداری، کودتا را انقلاب، چور را غنیمت، تخریب نقشه  را تعدیل ، بی کفایتی را مدارا ومرگ تدریجی جامعه را عافیت می پندارند.غور تنها مرکز ولایت ودفاتر ولسوالیها نیست بلکه ولایت غور با داشتن 36479 کیلومتر مربع مساحت وبالای هشتصد هزار نفوس از اثر مرض نا امنی  مرض نا امنی پیکرش  زخمی وروح باشندگانش خسته وخاموش است.اگربا آفت ومرض نا امنی طور قاطع منسجم وهدفمندانه مبارزه نشود مصروفیت  های اضافی در دفاتر ادای مسئولیت نخواهد بود .
شما اگربجای ساحه سه کیلو متری شهر چغچران غورا از مرز های فارسی تا  دشت کرمان واز الله یار تا سینی وکندالان واز سنگ مزار تا آخرین قریه چهار سده معرفی کنید شعاع وساحۀ امنیتی را چند فیصد به نفع حکومت ومردم در میابید ؟ اگرما امنیت یک سیاح خارجی را که بعد از سالها قصد دیدن چهرۀ غبار آلود منار تاریخی جام را کرده بود در مسیر جاده عمومی مرکز ولایت وولسو الی دولتیار گرفته نتوانیم ، چگونه  افتخارات تاریخی خودرا به جهان معرفی  خواهیم کرد وما از کدام اخلاق وتمدن افتخار آمیز صحبت خواهیم نمود.
 
معارف غور
نسبت نبود امنیت مکاتب در بسیاری از مناطق نعطیل است .در سر زمینکه دروازۀ مکاتب بروی اطفال بسته باشد از ایندۀ سعادتبار خبری نیست که نیست.سال گذشته بطور نسبی در مکاتب درس وتعلیم بود واما دریغ که نسبت نا امنی دختران نتوانستند در امتحان کانکور شرکت کنند وتعداد بی نتیجه ها هم نسبت به سالهای گذشته چشمگیر بود اما امسال بر خلاف گزارشات اداری  هفتاد فیصد مکاتب در ولسوالی ها مسدود است واطفال دوباره هم آغوش رمه وگله وکار های اجباری شده اند.نه از مکتب خبری است ونه از معلم ومدرس ونصاب درسی…اگر ادارۀ معارف غور واقعیت را به مرکز اطلاع دهد درآ نصورت تشکیلات معطل بودجه متوقف وسیخ به گلوی چند تا چهار کلاه زده میشود که بگفته خود شان مصلحت نیست وهمین کمک های مواد غذائی یونسف به اطفال غنیمت است . با آنکه مکاتب مسدود است برخی ها بنام نمایندگان اقوام ومحل دراطراف ادارات دولتی پرسه میزنند وازین وضعیت بسیار راضی وخوشحال به نظر میرسند چون به بهانه مشکلات امنیتی بنام نماینده قوم وفر ماندۀ محل تخصیصات مکاتب مناطق خودرا بعد از پرداخت حق القلم نقدا اخذ میکنند  .بلی ازین وضعیت عدۀ محدود سود می برند و وضعیت را برای مردم یک فرصت طلائی معرفی میکنند که خیلی درد ناک ورنج آور است.
یک روز تاریخی دیگر:! از سالها وروز هائیکه گذشت مردم ولایت غور آنهم شهر وندان چغچران یک روز را بنام روز تاریخی واثر گذار در تاریخ زندگی خویش ثبت کردند آنهم  إعتصاب سه روزه دوم میزان تا پنجم میزان 1389 خورشیدی که مسئولین  عالی رتبه دولتی از کابل جهت پاسخگوئی به چغچران آمدند ودر برابر مردم تعهد سپردند. مردم مظلوم وبیدفاع ومحروم غور بدانند که درد ما درد استبداد وبیعدالتی است. تحمل ومدارا در برابر ظلم وبیعدالتی بمثابه اشک کباب بر شعله آتش است. از آنجائیکه مردم در ولسوالی ها وقراء وقصبات نسبت نبود امنیت توان راه اندازی مظاهره را ندارند وبا نبود مطبوعات صدای شان بگوش کسی نمیرسد امید وارم اصناف مختلف شهر چغچران مانند سال پار دست به مظاهره زده از حکومت مرکزی بخواهند تا در مورد  تأمین امنیت ونجات مردم از زیر ظلم تفنگداران چاره سنجی کنند تا چانس برای عرضه خدمات اجتماعی وباز سازی، إعمار مجدد وباز گشائی معارف نیز مهیا گردد واز روشنفکران وفرهنگیان غوری که در کابل هم تقاضا بعمل میاد تا با هم آهنگی با مردم خویش بر پای تظاهرات در شهر کابل صدای مردم غور را بگوش حاکمان کابل برسانند.سکوت فعلی شمارا به لبه نابودی میکشاند.