آرشیف

2015-1-25

دکتور احمدسیر مهجور

سازمـــان اخوان المسلمین در آزمــــون سیاست

 

سرنگونی رژیم حسنی مبارک, زمنیه های فعالیت سیاسی را برای همه احزاب و گروه های سیاسی در مصر مساعد ساخت. این تحول نسبت به هر زمان دیگر دروازه های قدرت و سیاست را به روی سازمان سیاسی – مذهبی اخوان المسلمین باز کرد, ؛ اما هر گونه مشارکت سازمان اخوان المسلمین در پروسه تشکیل دولت  و بازسازی سیاسی مصر, شعار های هشتاد ساله این سازمان را به چالش میگیرد.
 
سازمان اخوان المسلمین زیر شعار دعوت اسلامی پا به عرصه وجود نهاد. فرهیختن فرد اسلامی, خانواده اسلامی, جامعه اسلامی و حکومت اسلامی از برنامه های اصلی این سازمان برای تغییر و تحول در جامعه بشمار میرود که طی هشتاد سال گذشته روی آن تاکید صورت گرفته است.
 
در اوایل قرن بیست بود که تصور اسلام سیاسی ظهور نمود تا اسلام را تفسیر سیاسی نمایند. علی الرغم تاکید اخوان المسلمین در هشتاد سال گذشته براینکه؛ اسلام هم دین است وهم دولت، هم سیاست و هم عقیده و با وجود تجربه سرشار و طولانی در عرصه مبارزه سیاسی, در خط مش و طرز العمل این سازمان یک اجندایی دقیق و روشن سیاسی و اقتصادی را برای رهبری یک مملکت چون مصرنمیتوان مشاهده کرد تا موقف اخوان المسلمین را در قبال آینده سیاسی, اقتصادی و فرهنگی مصر مشخص سازد.
 
زندگی سیاسی این سازمان با حوادث گوناگون داخلی و بین المللی گره خورده و زیر حاکمیت رژیم های مختلف با اختناق و استبداد سیاسی تداوم پیدا نموده است, و از آسیاب حوادث جان به سلامت برده است تا اینکه امروز بعنوان نیرومند ترین و منظم ترین کتله سیاسی در جامعه مصر عرض اندام نموده است.
 این سازمان نه تنها در مصر بلکه در همه جهان اسلام اعم از عرب و عجم پیروان  زیادی  دارد, با تحولات درمصر گروه های همفکر اخوان المسلمین در کشور های مختلف جهان چشم امید به این سازمان دوخته اند که برای نخستین بار در آزمون سیاست قرار میگیرد و در بازی قدرت, مصداقیت شعار های هشتاد ساله اش در محک آزمایش قرار خواهد گرفت.
 
با درنظر داشت اساسنامه و مرام این سازمان، بسیار دشوار است که اخوان المسلمین را بعنوان یک حزب سیاسی قلمداد نمود, چنان وانمود میشود که در گذشته, شرکت شان درچندین انتخابات زیرعناوین و نام های مختلف, نه بخاطر احراز قدرت بلکه برای کسب مصداقیت و مشروعیت بیشتر در جامعه مصر به منظور ترویج و گسترش اندیشه ها و برنامه های اسلامی شان بوده باشد. زیرا نخست اینکه ساختار این سازمان اجتماعی- مذهبی به یک حزب سیاسی نمی ماند, ثانیا میکانیزم داخلی این سازمان همچنان چون احزاب سیاسی نیست و ثالثا تطبیق برنامه های این سازمان تقاضای یک چارچوب فرا تر یک دولت حقوقی و یا ملت- دولت را میکند.
 
 امروز نسبت به هر زمان دیگر, اخوان المسلمین در آستانه قدرت سیاسی قرار دارد, اما با چالش های بسیار بزرگ مواجه است.این سازمان بخوبی میداند که بدست گرفتن قدرت سیاسی در مصر موجب زوال یا اضمحلال این جنبش دعوتی هشتاد ساله خواهد شد که برای پیشبرد قدرت سیاسی ساخته نشده است, این سازمان در سال 1928 تأسیس شده و در مقابل رژیم های خود کامه و توتالیتر بعنوان ممثل گرایش اسلامی جامعه مصر موقعیت خود را حفظ و در اجتماع مکانت لازم را با ارایه خدمات اجتماعی و بهداشتی برای طبقات بی بضاعت کسب نموده است. همچنان این جنبش میداند که تا هنوز در آزمون سیاست قرار نگرفته است, رهبری سیاسی, اقتصادی و اجتماعی کشورمصر که چندان سرمایه دار نیست و اقتصاد ورشکسته آن بر صنعت توریسم استوار است, توأم با وابستگی های بین المللی مستلزمات زیادی دارد.
 
با وجود اینکه این سازمان یک حزب سیاسی را زیر نام «حزب آزادی و عدالت» در مصر تاسیس نموده است اما کمتر امکان میرود که اخوان المسلمین به ساده گی خود را مستقیما وارد بازی قدرت سیاسی کنند زیرا هرگونه مشارکت در دولت مصر که اسرایل را برسمیت می شناسد و متعهد به تعهدات بین المللی است, موجب خواهد شد تا این سازمان,بسیاری از دست آورد های گذشته خویش را از دست بدهد. غرب علاقمند است تا اخوان المسلمین را بر صحنه قدرت سیاسی مصر بکشاند تا اندیشه های آنها را با واقعیت بین المللی به چالش بگیرد و همچنان کوله بار میراث ضخیم بحران اقتصادی و اجتماعی مصر را همراه با توفان نا رضایتی بعهده شان بگذارد تا مصداقیت شان را در جامعه زیر سوال ببرد.
 
 این سازمان درست است بر عواطف نسل جدید زیاد نفوذ و نقش دارد اما راه حل کلاسیک اخوان المسلمین نمیتواند خواسته های این نسل که در بطن مدرنیته بزرگ شده اند اشباع نماید. نباید مصر را جون ترکیه تصور کرد, زیرا در مصر اخوان المسلمین همیشه تلاش ورزیده تا از سنت ها در مقابل مدرنیته دفاع کند و مانع ترویج مدرنیته درجامعه مصر شده اند, درحالیکه مدرنیته در جهان به یک واقعیت انکار نا پذیر تبدیل شده است و این موج مدرنیته در همه یی جوامع یکبار سرازیر شدنی است, همچنان نسل جوان بشکل ارادی ویا غیر ارادی قربانی این مدرینته شده اند و باید ازین مرحله عبور کند, زیرا قسمتی زیادی از هویت شان را بر مبنای مدرنیته تعریف میکنند. اما رهبران حزب اسلامگرا حاکم بر ترکیه, با پذیرش مدرنیته, در بطن مدرنیته, حرکت اسلامی خود را براه انداختند, از حیث تیوری از «سنت» عبور نموده با «مدرنیته» همگام قدم میزنند, در حالیکه هیچ پدیده ای از مدرنیته را زیر سوال نمیبرند, ارزش های اسلامی خود را  با در نظر داشت مقتضیات عصر خویش در پرتو مدرنیته تعریف میکنند.
 
 الگوی ترکیه, اکثر حرکت های اسلامی را در گوشه و کنار جهان اسلام به این تفکر انداخته است که آنچه را با دادن شعار تاسیس حکومت اسلامی در طی ده های گذشته بدست نیآورده اند میتوان در سایه یک حکومت مدنی بدست آورد تا از یکسو سیاست غرب را در قبال جهان اسلام به چالش بگریند و از سوی دیگر اهداف خویش را با ارایه یک نمونه خوب از جامعه و دولت چون ترکیه تحقق بخشید. و خود را از مقابله و رویاروی با غرب در امان نگهدارند.
 
رهبران اخوان المسلمین در رد اظهارات آقای خامنه ای گویا که در مصر انقلاب اسلامی جریان دارد, صریحا بیان داشتند که طرفدار تاسیس یک نظام مدنی اند و همچنان راشد الغنوشی رهبر حرکة النهضة در تونس در پاسخ به یک سوال ژورنالیست غربی گفت: چرا ما را با ایرانیها تشبیه میکنید بهتر ما را با جنبش اسلامی ترکیه تشبیه کنید.
 
 بدین تریتب, از اظهارات رهبران اخوان المسلمین چنان بر می آید که آنان با در نظر داشت مقتضیات و شرایط قرن بیست ویک تصمیم دارند تا بعنوان یک شریک واقعی برای تاسیس یک نظام مدنی وارد میدان کارزار سیاست میشوند. و چون ترکیه غرب را با منظق آزادی, عدالت و دموکراسی,  اسیبه چالش بگیرند.
میکانیزم قدرت, دموکراسی, ساختار دولت و نهاد های جامعه مدنی, حقوق شهروندی از اجزائی مدرنیته سیاسی بشمار میرود که اخوان المسلمین در هشتاد سال گذسته فقط توانسته است تا به آن مشروعیت اسلامی پیدا کند اما برای تجربه و هضم آن در اندیشه و عمل راه دور و درازی را در پیش رو دارد که برای جنبش اسلامی مصر مقابله با این چالش در کشورشان, کارآسان نخواهد بود.
 
 
نویسنده : دکتور احمدسیر مهجور
استاد جامعه شناسی در فرانسه
 
فرانسه 9 مارچ 2011