X

آرشیف

رنج زنده گی

خدنگ تیر مژگانت شده این سینه‌ی تنگم
به خون آغشته شد چون لاله‌ی صحراست همرنگم

بکش مطرب نوای خوش دمی آسوده گی یابم
هوای بزم یارانم، خراب ساز و آهنگم

ز جور خوب رویان جهان آهم به افلاک است
خدا یا هر یکی از سنگ دلی ها میزنند سنگم

ز هر عضوم صدای ناله می خیزد بیا بشنو
به گوش آید نوا چون تار تنبور و یا چنگم

چنانم مو دماغم کرده رنج زنده گی آخر
به حرف خوب هم با از خود و بیگانه در جنگم

مرا بی باده مخمورم نموده چشم جادویت
نمی دانم کجا خواهد توانم برد چشم مست افرنگم
 

با حرمت
محمد اسحاق ثنا
ونکوور – کانادا

 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.