آرشیف

2014-12-12

استاد جان محمد واثق

دلم گرفته

دلم زاوضاع این دنیا گرفته 
زمام کار مافیا گرفته

طناب خیمه ی چترسعادت 
چرا ببریده وازما گرفته

ندارند بینوایان سرپنایی
ولی دلال،صد ماوا گرفته

به هرسوی دواندمرکب ظلم
دل ازاندیشه ی فردا گرفته

ضرردیدیم زآب پای دیوار
که جای دوست را اعدا گرفته

چوتیغ دامکلس برملت زار
به ترس ورعب امریکا گرفته

شدیم شهمات شطرنج حریفان
زما هم سود وهم سودا گرفته

شدی مفتون فرهنگ اوروپا
که فیشن سبقت ازمعنا گرفته

سرمارا بجای کب دانش
غرور ونخوت بیجا گرفته

چی مینازی که بابایم چنان است
ترا همت مگر بابا گرفته ؟

به خون هموطن مست وملنگ است
که فند ازاین و ازآن تنها گرفته

کنون با با ترا گوید که برخیز
که در کشورافساد با لا گرفته

طرب عنقا صفت نایاب گشته
وطن را سوز و واویلا گرفته

جوانان وطن با شید آگاه
فسون هریمن برما گرفته
****