آرشیف

2014-10-19

nnasrat

در سوگ استاد مدهوش

خوش هوا آمد که شد آگنده از عطر بهار
میرسد اندر مشام جان کنون از هر کنار

عندلیبان معارف در گلستان ادب
نغمه ها سر میدهند چون کبک در کهسار

درمحاط لیسه سلطان غنوده مدهوشم
جمله اساتیذ وتلامیذ هستند سوگوار

تربت استاد را چون گل همه بومیکنند
دست ها اندر دعا دارند دایم استوار

وادریغا! که عزیزانت همه غمگین شدند
روح تان شاد باد فردوست شود دارالقرار

لوح مزارت مزین گشته با اوصاف خوب
خاطرات ارجمندت باد دایم یاد گار

نصرت مسکین ندارد جزدعای روزوشب
تا نماید بر مزارت جمله را یک سر نثار

محمد نصیر (نصرت)
23/07/1393
شهرفیروزکوه