آرشیف

2015-1-25

محمد سرور انوری غوری

درسالهای 1351 و 1352 در غور چـــه گذشت؟

 

غور یک ولایت کوهستانی بوده که عمومآ دریا ها، کاریزها وچشمه سارهای آن منظر برف و باران میباشند و اگر کدام سال برف ویا باران نشود یگانه ولایت است که مردم آن زودتر آسیب پذیرمیشوند.چراکه مردم مواد خوراکه خویش را از زراعت ومالداری بدست می آورند بنا اگر برف وباران نشود نه مردم به کشت وکار دست رسی پیدامیکنند ونه به مالداری چراکه زمینهای آبی آب ندارند وزمینهای للمی (دیمه)باران را نمی بینند وهمچنان بکوه ها علف نمی روید همه مردم حیوانات شان را از دست می دهندوبعد روی می آورند به مزدوری بطرف قندهار،هرات ویا ولایت دیگری وحتی کشورایران واز مزد که در طول سال بدست می آورند فقد می توانند نان خشک را تهیه وفامیل ها را از مرگ نجات بدهند که این افتخار نصیب فامیل های میباشد که دست یار دارند.اما در سالهای 1351 و 1352 که سالهای قحطی بود اولین ولایت که رنج بیشتر کشید غور بود که ارتفاع غور از سطح بحر بلند میباشد وسطح آب زودتر پاین می افتد.

بنآمردم از هیچ علوفه بخاطر زنده ماندن شان دریغ نکردند که نخورده باشند مانندعفل های ذیل(لگر، کدوگک، جقشک، کولگن، گندمک، استق، سیچ، خالکک، کامبول وغیره) علف های کوهی را جمع آوری ومی خوردند تا زنده بمانند .غذا هایکه در آن زمان آماده میگردید تنها در خانه های بعضی ها نان خشک گندم روی سفره های شان یافت می شد ودر بعضی خانه ها نان جواری وجو ودرزیادتر خانه ها در دیگ های کلان مسی ویا المونیمی به تعداد اعضای فامیل آب را می انداختن ودیگ را پر آب می نمودندزمانیکه آب به جوش می آمد کمی آرد را علاوه کرده وخوب شور می دادند وبعداز جوشاندن آنرا می خوردند که نام این غذا (آهار) بود فقط مانند آب آش را که صاف نموده باشید .این بود زندگی مردم غوردر سال 1351 ودر سال 1352 مردم ناتوان ترشده وحتی به ترک ولایت واز فروش اولادهای شان هم در برابر یکسیر آرد ویا بطور رایگان دریغ نکردند .که این فاجعه انسانی به اثربی توجهی دولت وقت درغور بوده ولی ناگفته نماند که یک مقدار گندم هم از طرف دولت برای مردم بطور رایگان توزیع گردید ولی ناچیز بوده وخرچ یک ماهه یک فامیل هم نبود.بنآ از مرگ ومیر انسانها وحیوانات نمی خواهم چیزی بنویسم تا وحشت بیشتر متوجه شما نگردد ولی حرفی را که میخواهم بگویم این است که در قرن (21) تغیراتی به زندگی مردم از طرف خود شان رونماگردیده اما چشم گیر نیست همه مردم دست بدعا اند که خدا خواسته باشد تا باران شده ومردم اقلآ آب آشامیدنی وافر داشته باشند .ولی بنده یاد آوری می نمایم تا مسولین وضع زندگی مردم رااز نزدیک بررسی ودر مورد شان نظر به چشم دید شان اجرات دلسوزانه واخلاقی نمایند تا نشود حادثه بد تر از سونامی بوجود بیآید چراکه از همان سالها به اینطرف مردم چنان ناتوان شده اند که خیلی بمشکل به نفس کشیدن دست رسی پیدا کرده اند .به ارتباط ثبوت حرفم می توانم یاد آوری نمایم ولایت که دست رسی به سرک،زراعت،مالداری ،تجارت،شفاخانه،دوا،داکتروغیره کارهای عام المنفعه نداشته باشد طبعآ آینده تاریک دارد. یاد آوری از من وتوجه از مسولین امور.

 

وسلام
محمد سرور(انوری)غوری
کابل
30/4/1392