آرشیف

2015-1-14

محمد حنیف قاضی زاده

خــــــــــروج نيروهاي خـــارجـــي و هـــراس افگني سرد

هرچند در مورد مشروعيت حضور نظاميان خارجي به سركردگي ايالات متحده امريكا، نحوه ي عملكرد و عمليات هاي صورت گرفته از سوي آنها، شك ، ترديد، گمانه زني ها ودر نهايت مخالفت هاي آشكار و پنهان وجود داشته است. در مدت يازده سال حضور قوت هاي خارجي در افغانستان ، همواره مورد مخالفت هاي طالبان به صورت عملي و رو در رو، انتقادهاي نهاد هاي مذهبي- اجتماعي و حتا در مورد هاي خاصي چون عمليات شب هنگام ، ريس دولت افغانستان ، همواره موضع گيري هاي شديدي داشته است.
در برخي مورد ها مردم در ولايات مختلف با راه اندازي راه پيمايي هاي گسترده ، مراتب انزجار و مخالفت هاي شديد شان را نسبت به اين عملكرد ها نشان دادند.
با وجود اين همه، ضروت است كه در مورد حضور خارجي ها و نيز خروج احتمالي آنها پس از سال 2014 با در نظر داشت واقعيت هاي موجود در افغانستان و شرايطي كه بر ما وارد است، همه جانبه قضاوت شود. اينكه عمليات شب هنگام نظاميان خارجي ، كشتارهاي مرموز و يكجايي مردم ملكي و بي گناه، عدم مشوره ي آنها با ارگان هاي امنيتي افغانستان و ديگر مورد ها به هيچ وجه قابل توجيه نيست ، و اما مي بايست شرايط امنيتي، تهديدهاي قابل پيشبيني و موجود در افغانستان از جانب مخالفان دولت، ظرفيت پايين ارگان هاي امنيتي افغان، عدم برخورداري منابع و زير بناهاي قوي اقتصادي و ديگر موردها به خوبي مي رساند كه حضور آنها علي الرغم مخالفت ها و حدس و گمان هاي به شدت منفي، به نحوي به منفعت صلح، امنيت، شكوفايي و ارتقاي ظرفيت هاي نظامي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي افغانستان است.
ظرفيت سازي ، تعليم و تجهيز پوليس وارتش ملي افغانستان، راه اندازي عمليات مشترك عليه دهشت افكني، كمك هاي مالي ولوژستيكي و غيره موارد مهم از جمله ي مسووليت هاي مهمي نيروهاي خارجي طي سالهاي حضورشان در افغانستان بوده است. با در نظر داشت همه ي اين مسايل و با در نظر داشت مسووليت هاي كه بر عهده ي اين نظاميان گماشته شده است. مهم تر از همه اينكه اين نظاميان از فرسنگ هاي دور با تقبل خطرهاي قابل پيش بيني براي تامين صلح و آرامش عمومي به افغانستان آمده اند.
ده ها هزار افراد غربي در طول اين سالهاي جنگ در افغانستان جان هايشان را از دست دادند. در حدي قابل تامل و خالي از هدفمندي نيست. پس به اين نتيجه ميرسيم كه حضور اين نيروها خالي از هدفمندي نبوده ، در پس اين جنگ جاري سياست گذاري ها واهداف دراز مدت در سطح منطقه مطرح است.
نه نشان دادن مخالفت ها به گونه ي افراطي آن و نه واگذاري نيروهاي خارجي به حال خودشان كه به گونه ي خودسرانه كه هركاري كه دلشان خواست انجام دهند، راه حل پاياني حل بر قضيه ي افغانستان نيست . در چنين برهه ي مردم افغانستان بايد با حوصله مندي تمام و با تكيه بر خرد و تعقل انساني، ضمن در نظر گرفتن جو حاكم فرهنگي و درزهاي موجود پس از ساليان دراز جنگ و اختناق در افغانستان، در اين مورد ها قضاوت واقع بينانه داشته باشند واز هر نوع پيش داوري و قضاوتي كه منجر به فروپاشي ذهنيت ها در مردم شود، خود داري كنند. اين نوع پيش داوري ها در واقع زاينده ي مشكل هاي وافر فرا روي مردم رنجور افغانستان خواهد شد واين موضوع به ويژه در چنين برهه ي حساس زماني ، در حاليكه مردم با اميدواري توام با نگراني به آينده ي مبهم خويش نظاره گرند، كار درستي نيست.
و اما حرف بسيار مهم اينكه در اين اواخر آوازه هاي زيادي در مورد خروج نيروهاي نظامي غربي از افغانستان زبانزد رسانه ها و نيز افكار عامه از سبب پوشش گسترده و رسانه يي شدن اين موضوع نيز به شدت به اين موضوع دامن زدند و در واقع روحيه عمومي را تا حدي خدشه وارد كرده است.
و اما مردم افغانستان كه ساليان دراز مورد هجوم و تاخت و تاز قدرت ها و موضع گيري هاي جبهات داخلي قرار گرفته است، در واقع خاطره ي نا خوشي از چند دهه ي اخير در ذهن دارند. بهتر است بگوييم كه مردمي كه ساليان دراز رنج و محنت جنگ و اختناق را با خون و پوست خود لمس كردند. درد ها وآلام فراوان دارند كه مدت هاي زيادي ميتوان به سادگي تصور كرد كه تا ساليان دراز اين محنت هاي ذخيره شده بسنده ي زندگي آنهاست.
رسانه و سازمانهاي اطلاع رسان ديگر مامور به آوردن اينگونه ذهنيت هاي منفي نيستند. بل مسووليت هاي زيادي ديگري بر عهده ي انها بار نهاده شده است كه مي بايد به آنها بپردازند ، نه اينكه بدون در نظر داشت جو حاكم اجتماعي و بدون برخورداري از مطالعات محيطي يك جغرافيا، ذهنيت ها ي منفي را به خورد مردم بدهند و يا انگيزه هاي منفي را بر روان مردم تزريق كنند.
در نتيجه ميتوان گفت كه دلهره آفريني وتخريش افكار عامه از جانب رسانه ها خلاف مقتضيات اخلاق رسانه ي و كار عبث و واهي است. و اين در واقع راه اندازي جنگ سرد در ميان مردم ماست.

نام: محمدحنیف فرزند محمدظریف محصل صنف سوم دپارتمنت رادیو- تلویزیون