آرشیف
خزان آمد بهار دلستان رفت
محمد نصير توكلي
خزان آمد بهار دلستان رفت
بهار از دست طوفان خزان رفت
تبر ، چون بردو دست خویش برداشت
ز ترس او چمن رفت و چمان رفت
چلیپا را به برگ ارغوان زد
به ناکامی ز جورش ارغوان رفت
کند محکوم ، هردم شاخ و برگی
چنین غارت چرا بر خاکیان رفت؟
مرا یک شاخه و یک دسته گل بود
ز بعض او همین رفت و همان رفت
به خاک چغچرانم آخر آمد
اول از خاک پاک چغچران رفت
چوپان و گله و قیماق مسکه
پنیر و شیر همراه چوپان رفت
صدای نعرة پاییز بشنو
که چون بُمبٍی به تاراج و زیان رفت
بنازم تفریح و سیر بهاران
که جشنی بود و چون آب روان رفت
چرا نرگس کنار چشمی بنشست
چرا برگ شقایق بی گمان رفت؟
ندارد این جهان پیر ، عشقی
کنون دیدی ز چنگال جوان رفت؟
توکلی/2 عقرب/1391
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
Reconnect to YouTube to show this feed.
To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور