آرشیف

2014-12-22

علم عبدالقدیر

خا ئنن ملی یعنی چه؟

مسلما آنهائیکه بخیانت ملی متهم میگردند گناهی به وسعت بزرگی ملتها وارزشهای نهفته در گسترۀ حیات فرهنگی، اجتماعی وسیاسی جامعه وملت شان مرتکب شده اند..خیانت ملی گناه کوچک وسادۀ نیست،  خائنین ملی حقوق ملتهارا تلف ، شخصیت ملت را ترور وحیثبت وإعتبار ملت وکشور را فدای منافع شخصی  شان میسازند خیانت وبی توجهی به سر مایه های ملی، ارزشهای ملی ،منافع ملی، أهداف ملی  وغرور ملی عناصر وأجزائی خیانت ملی را تشکیل میدهندکه از خصلت استبدادی انسانهای خود کامه وخود محور سر چشمه میگیرد..
خیانت ملی در افغانستان سابقه طولانی وعمر کهن دارد اما فرزندان این سر زمین  در آستانه تجاوز آشکار پاکستان بر حریم سر زمین افغانستان وسکوت مرگبار حکومت  رسما در پارلمان این نجوا را بر پا نموده رئیس جمهور وتیم مربوطش را  خائنین ملی خواندند .اگر رابطه ارکان سه گانه کشور همچنان پیچیده وفضای سیاسی پرتنش باشد بایست منتظر تحولات گسترده وشگفتی باشیم تحولات در سیمای قیام وانفجار، تحولات در شکل وشمائل خشم ملتها بخاطر بیرون راندن دلقکان بی خاصیت از کاخ حاکمیت و محاکمه خائنین ملی.این وضعیت را میگویند (رسیدن کارد به استخوان) یعنی دیگر هیچ متاع جزء نقد جان بخاطر قربانی نمانده ،جانیکه در زیر ساطور استبداد خائنین ملی در حال بیرون شدن از قالب تن وآشیانه عنصریست…بحران، شور وانقلاب ذوق وسلیقه نه که زاده جبر، ظلم ،استبداد ،خیانت وفشار است ومسئولیت پیامد های خونین واسفبار بدوش ستمگران بی احساس تاریخ خواهد بود.
 
انگیزۀ طرح واژه خیانت ملی در پارلمان:
هرچند نا بسامانیهای زیادی نهال خیانت ملی را  در کشوربار ور ساخته اما تجاوز پاکستان بخاطر داشتن ریشه بیرونی به ملت ومردم جرأت بیشتر داده تا سکوت حاکمان ورهبران شانرا در برابر تجاوز آشکار پاکستان وکشتار زنان واطفال بیگناه در شرق وجنوب کشور را خیانت ملی  إعلام نمایند ورنه موارد زیاد وجود دارد که بر مستبد بودن و خائن بودن دستگاه حاکم در کشور شهادت میدهد.بلی خنده های زهر آگین استبداد را توجیح نمیکند تک محوری قانون شکنی وبی إعتنائی بخواست نمایندگان ملت همه نمونه های خود کامگی واستبدادی نظام حاکم در کشور است.از توضیح استبداد این مستبد خنده رو میگذاریم وبه توضیح خیانت ملی می پردازیم که درین روز ها جزء اجندای نمایندگان ملت شده است..درین نوشته نخست به شرائط زمانی حمله پاکستان وبی إعتنائی آن به إعتراضات مردم ونهاد های جامعه مدنی افغانستان اشاره میکنیم وبعدا جلوه های خیانت را که ملی است یکی پی هم بر میشماریم.    
                     
هدف وشرائط زمانی حمله پاکستان
پاکستان دو حرکت بخاطر دو هدف انجام داده است.درست در شرائطیکه انتقاد ها نسبت موجودیت رهبر القاعده در خاک پاکستان علیه آن کشور به اوج خود رسیده بود وتحلیلگران انزوای سیاسی آن کشور شریر را پیبینی میکردند.در استانۀ این التهاب واضطراب سیاسی  انگلیس بمثابه پدر مهربان به مقامات اسلام آباد دستور داد تا رئیس جمهور افغانستان را دعوت نمود وبا اعزاز واکرام ازوی إعتراف دوستی وبرادری را گرفته وی را بسکوت وادارند  چنانچه حامد کرزی بعد از برگشت  پاکستان را دوست، برادر صادق ودلسوز به افغانستان خواند وبجای همکاری آن کشور بخاطر اعاده ثبات وامنیت در کشور از لقمه چرب ومهمان نوازی ومجلس آرائی یاد آوری کرد. .پاکستان با این مهمان نوازی فر مایشی زبان رئیس جمهور وتمام تیم حاکم را که باوی همراه بودند لال ساخت .اما باقیماند شخصیت های سیاسی وفرهنگی وجامعه مدنی. که گاهی اراضی آنطرف خط دیورند را ادعا داشتنداینبار با راکت پرانی بخاک افغانستان توجه روشنفکران وسیاسیون افغان را به داخل افغانستان معطوف ساخت طوریکه دیگر از موجودیت مراکز ترورستی در خاک پاکستان وادعای اراضی آنطرف خط دیورند خبری نیست بلکه بزرگترین دغدغه بخطر افتا دن تمامیت ارضی واستقلال سیاسی افغانستان است که توسط نظامیان پاکستان نقض شده. وروشنفکران وسیاسیون هم بجای آنطرف خط دیورند کلیمه خاک پاکستان را به کار می بنندند .یعنی پاکستان با این ترفند هم مسئله موجودیت رهبران القاعده را در پاکستان بفراموشی سپرد وهم از سیاسون وحکومت مردان کابل إعتراف گرفت که آنطرف خط دیورند خاک پاکستان است دیگر ادعای بنام بنام باطل بودن خط دیورند وجود ندارد.ودر نهایت کمیسیون تشکیل میگردد تا نمایندگان دو کشور خطوط مرزی را مشخص و مصئونیت های مرزی را تضمین وبپای توافق نامه مهر وامضا نمایند..
 
رئیس جمهور وخیانت ملی:
جلوه های خیانت آن هم به سطح ملی از گفتار ها وکردار های رئیس جمهور مشهود است.از نقض قانون اساسی شروع تا إهانت به ملت وارزش های ملی، بی حرمتی به سر زمین وبی إعتنا ئی به سر مایه های ملی ودر هم شکستن ساختار های اداری نظام وحکومت همه بر این گواهی میدهد که حاکمان این سر زمین دارند خیانت های بزرگ ملی را در حق ملت وسر زمین شان مر تکب میشوند.قانون شکنی وبی إعتنائی در برابر مردم وسر زمین ودارائیهای عامه همه خیانت ملی پنداشته میشود بخاطر توضیح بیشتر درین نوشته نوع رابطه وتعامل رئیس جمهور با ملت را تحلیل وتجزیه مینمائیم که آیا واقعا شخصی بنام رئیس جمهور به آبرو وعزت ملت بازی کرده وگناه بنام خیانت ملی را مر تکب شده یا خیر؟
 
رئیس جمهور چگونه مرتکب خیانت ملی ملی شد؟
اول نقض قانون اساسی :  نقض ماده هفتاد ودوم قانون اساسی بخاطر معرفی أعضای کابینه وزیر پا گذاشتن مادۀ هفتاد وپنجم قانون اساسی در امر حکومت داری  ونقض مواد هشتاد چهار، هشتاد وپنج وهشتاد شش قانون اساسی در مورد شورای ملی .این موارد خیلی اشکار است که به یک نگاه سطحی هر کس میداند که گاهی هم رئیس جمهور دربرابر مواد قانون اساسی احساس تکلیف والتزام نکرده است. نحوه انتخاب أعضای شورای ملی و بر گزاری انتخابات آزاد از طریق کمیسیون مستقل انتخابات.(مستقل) یعنی بدون مداخله دو قوۀ دیگر اجرائیه وقضائیه.وتدقیق این پروسه از طرف کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی در قانون اساسی تسجیل شده اما رئیس جمهور چه کرده است.؟
الف: رئیس جمهور أعضای کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی را به نظر وامضای خود تعین نمو .چون نتائج به میلش نبود خارنوال را دستور داد تا این پروسه را  به چالش بکشد.حال سوال این است وقتیکه خارنوال حق نظارت ومداخله را داشت به تشکیل کمیسیون پر مصرف سمع شکایات انتخاباتی چه نیازی بود؟ در حالیکه ماده هشتاد ششم قانون اساسی صراحت دارد تدقیق مسائل انتخاباتی کار کمیسیونهای انتخابات است نه خارنوال..وقتیکه کمیسیون انتخابات مستقل خوانده شد چرا از قوه إجرائیه وقضائیه اطاعت کند؟ چون میکانیزم شفافیت توسط کمیسیون سمع شکایات طبق قانون کافی دانسته شده بود ولی رئیس جمهور با استفاده از نام نظام ریاستی جزء نظر مشاورین تاریک بین وخود محوذ خویش هیچ قانونی را برسمیت نمی شناسد..
ب :  استفادۀ ابزاری از نهاد های عدلی وقضائی : رئیس جمهور به این هم اکتفاء نکرد دست به تشکیل محکمه اختصاصی بر رسی تخطی ها زد یعنی استقلالیت که در قانون اساسی برای کمیسیونهای انتخابات پیشبینی شده بود به امر رئیس جمهور ازبین رفت وحال قوه مقننه باید به تأئید واشارۀ رئیس جمهور شکل گیرد کسی را خواست برنده اعلان کند وکسی را که نخواست بازنده..
ج: خیانت وأهانت به ملت: از زمان آغاز کار پارلمان تا هنوز یک فیصله پارلمان عملی نشده ،اگر پارلمان مشروعیت نداشت چرا کار را آغاز کرد.رئیس جمهور همانطوریکه به تشکیل محکمه غیر قانونی امر صادر کرد میتوانست امر انحلال پارلمان نیز صادر نماید.تااز نمایش یک پارلمان غیر مشروع جلو گیری میشد.اینجاست که گفته میتوانیم رئیس جمهور وتیم مربوطش تصمیم اهانت وریشخند زدن به نمایندگان ملت را داشته.صدائی ملت بگوش رئیس جمهور مثل سرنای بی اثر است.رئیس جمهور وقتی به یک مسئله مداخله میکند باید موضوع را حل کند نه اینکه دامنه نفاق وشقاق را از مرکز تا آخرین ده وقریه توسعه بخشد.امروز نیمی مردم با دائر نمودن اجتماعات بر محکمه اختصاصی نفرین میفرستند ونیمی دیگر حمایت شانرا  را اعلان میکنند.این را میگویند نفاق ملی که حاصل دسترنج رئیس جمهور خارنوال وکمیسیونهایش میباشد.
د: إهانت به محکمه اختصاصی: رئیس جمهور فیصله های محکمه اختصاصی را نیز عملی نمیسازد تنها به حربه بودن آن اکتفاء میکند.تلاش رئیس جمهور این است تا شورای ملی را دچار بحران ساخته توسط جرگه انتصابی اش تصامیم بزرکتری را به تصویب برساند که هم عمر حکومتش طولانی شود وهم قرار داد ها طبق میل خودش به امضا برسد.بعد از پنج ماه محکمه اختصاصی 62 تن را متقلب خواند : فرض کنیم وکلای معترض حق داشتند تا محکمه اختصاصی به عرایض شان رسیده گی کند آیا مسئله به همینجا ختم میشود؟ نه خیر نمایندگان که متقلب اعلان شده اند مجددا شاکی میشوند که صندوق های آراء شان بدون حضور نمایندگان شان باز شده وشمارش قاضی های غیر مسلکی در غیاب نمایندگان خلاف قانون انتخابات است.باز جناب رئیس جمهور میفر ماید خیر است برای شما هم یک محکمه اختصاصی تعین میکنم واین موضوع تا ختم دور دوم پارلمان ادامه پیدا کند. این یک إهانت آشکار نسبت به رأئی ملت ونمایندگان ملت ویک رکن مستقل کشور است این بازی به آبروی ملت را خیانت ملی مینامند..رئیس جمهور بخاطر بی إعتبار ساختن ملت کوشش میکند باز هم کمیسیون را مؤظف کند تا دوسیه انتخابات ونمایندگان طور غیر مشروع همچنان ملتوی ومجهول نگهدارد وجرگه عنعنوی خودش بدیل باشد برای شورای ملی…
افتضاح بزرگتر این بود که رئیس جمهور ازبین 62 تن نام هفده تن را به کمیسیون مستقل انتخابات سپرده تا من حیث برنده وکامیاب إعلان کند.یعنی پیروزی وشکست یک نماینده مربوط به تأئید ویا رد رئیس جمهور است نه کمیسیون انتخابات ، نه کمیسیون سمع شکایات ونه هم محکمه اختصاصی..این رئیس جمهور است که به رأئی مردم إهانت میکند مصارف هنگفت انتخابات را به هیچ میگیرد وخودش نمایندگان مورد نظر خودرا وارد خانه ملت میسازد.این بازی ها همه زاده تک محوری واستبداد منشی نظام است نظامیکه تمام هنجار ها وقواعد حکومت داری را شکسته وکشور را دچار بحران ساخته است.ازین نظر میگوئیم رئیس جمهور بخاطر نقض قانون اساسی وبازی به آراء ملت خیانت ملی را مر تکب شده واین بازی را تا هنوز ادامه میدهد.
شوخی سیاسی رئیس جمهور: رئیس جمهور در مصاحبه أخیر خویش نمایش مشت ولگد در پارلمان وکشیدن سلاح بر رخ یکدیگر را نماد دموکراسی خواند وگفت خوشحال است که دموکراسی در کشور جان گرفته ودر حال پخته شدن است .بلی وقتی راکت ها وتوپها در مقر پارلمان به صدا در آید دران وقت است که دموکراسی پخته تر شده خاطر رئیس جمهور آرام میشود یقینا وی بخاطر رضائیت خاطر پاکستان مسئله را تا این مرز هم میرساند….اینها مشت نمونه خروار اگر إهانت وخیانت به ملت پنداشته شود.
دوم خیانت به سر زمین: رئیس جمهور بر خلاف شعار هائیکه میدهد قبل از امضای پیمان استراتیژیک قسمت های از خاک را به بیگانگان سپرده است که در روز های آینده به تأئید وامضای أعضای از قبل تعین شده جرگه عنعنوی خودش نیز میرساند.واما در مورد تجاوز مکرر پاکستان بر قسمت های شرقی کشور آشکارا میفر ماید که ما هر گز آمادۀ جواب بالمثل نیستیم ونمیخواهیم باعث کشتار مردم ملکی در پاکستان شویم وهم اگر ما اقدام به عمل بالمثل کنیم پاکستان به حمله وتهاجم بیشتر تشویق میشود.این حرف یک رئیس جمهور است که روزی میگفت: گر ندانی غیرت افغانی ام.) مردم محل وحتی والیان کنر وجلال آباد به صفت نمایندگان رئیس جمهور ووزراء دفاع داخله وامنیت فریاد میکشند که پاکستان بیش از هفتصد میزائل بر خاک افغانستان فیر کرده وحدود نود تن را کشته ومردم را مهاجر ساخته اما کاخ ریاست جمهوری میگوید تا هنوز ثابت نیست این حملات کار کی هست؟خوب اینجاست که حرمت حریم سر زمین بنام افغانستان بخاک یکسان میشود.ورئیس جمهور با بی إعتنائی تمام سکوت اختیار میکند.رئیس جمهور اگر توان مقابله بالمثل را ندارد اقلا یک شکایت نامه به شورای امنیت ملل متحد بفرستد ویک کانفرانس مطبوعاتی قوی وپیام روشن به ملت بدهد.نگوید ما به برادر بزرگ خود احترام داریم فرق نمیکند هردو خاک مال خودش هست.
سوم خیانت به حکومت: تشکیل کمیسیونهای شخصی بجای نهاد های حکومتی توهین آشکار به نهاد های حکومتی  ودولتی است.:حکومت مال ملت است ودر خدمت ملت قرار دارد،اما رئیس جمهور با ایجاد ساختار های مشابه وموازی بنیاد حکومت را از بیخ وبن بر انداخته بسیاری از نهاد های دولتی را بحالت بی تکلیفی در آورده است.. افراد مزد گیر وگوش بفرمان را در ؤدس کمیسیونهای مشخص مقرر نموده تا حقایق را وارونه جلوه دهند..کمیسیون بی  ارزه وبی کفایت نظارت بر قانون اساسی، کمیسیونهای مبارزه علیه فساد که مربوط خودش هست نهاد های عدلی وقضادی را بی تکلیف ساخته است.همه افرادی بی کفایت وخائن که از ملت رأئی نگرفته اند در پهلوی رئیس جمهور نشسته اند و در جلسات رسمی شورای وزیران نیز شرکت میکند .این عملکرد رئیس جمهور اول توهین به نمایندگان ملت وثانیا حقیر ساختن وزراء وأعضای رسمی کابینه است. کابینه که از ملت رأئی گرفته در یک صف مساوی وموازی با افراد خائن بی کفایت ،پر خور وتجرید شده  سر تکان میدهند.  حال معلوم نیست درین کشور چه کسی مسئولیت دارد وچه کسی ناظر است..ثانیا وقتی مسئله نظارت بر فساد واختلاس مطرح میشود وافراد وابسته به رئیس جمهور به اختلاس وفساد متهم میشوند.رئیس جمهور دو کمیسیون را به نیابت از محکمه وخارنوالی منظور مینماید تا مسائل را بر رسی وبرائت حامیان واطرافیان رئیس جمهور را إعلان نمایند.مثلا عثمانی من حیث رئیس کمیسیون عالی نظارت بر فساد حیثیت قاضی القضات را دارد وعزیز لودین هم در رأس کمیسیون دیگر نقش لوی خارنوال را بازی میکند.ایشان وظیفه دارند تا افراد مخالف رئیس جمهور را با متهم ساختن به فساد ترور شخصیت نموده وبر گند اطرفیان رئیس جمهور پرده بیاندازند.این شد حکومتداری؟ .در هر کشور وزارت عدلیه وقوه قضائیه دوسیه هارا فیصله مینماید وداد ستان کل وبا نهاد های کشفی موارد ارتکاب جرم ونقض قانون را زیر نظر دارند اما حکومت آقای کرزی بدون إعتنا به نهاد های حکومتی کمیسیونهای فرعی با صلاحیت را منظور میکند تا عسکری باشد در نقش صاحب منصب..
 
چهارم خیانت به دارائیهای عامه:
با آنکه سنگ وچوب وزمین آسمان از گسترش فساد واختلاس در حکومت آقای کرزی صحبت میکنند.رئیس جمهور یک شخص مجهول الهویه و وجدان باخته را بنام عثمانی رئیس کمیسیون نظارت بر فساد واختلاس تعین نموده تا اعلان کند فساد در حکومت آقای کرزی نیست واین خارجی ها اند که مر تکب فساد شده اند.شاید شهادت این دم دلیل برائت روبا نشود.ازان گذشته مسئله مصرف هنگفت پول بخاطر مبارزات انتخاباتی و برداشت بدون پرداخت برادران واطرفیان رئیس جمهور از خزانه کابل بانک وغصب زمین های دولتی ومصرف کمک های کشور های خارجی از طریق دفتر ریاست جمهوری همه موارد اشکار از اتلاف اموال ودارائیهای عامه استکه میشود آنرا خیانت ملی خواند.اگر استبداد نباشد واگر قانون شکنی نباشد چه کسی بر إجرأت عزیز لودین باور دارد کسیکه مسئله انتخابات را به افتضاح کشانید رأئی مردم را به حامد کرزی داد وحالا بالای اختلاس وچور وچپاول برادرانش پرده می اندازد ودیگران متهم میسازد.رئیس جمهور باید بداند که یک ملت آزاد وبیدار این بیعدالتی ها وقانون شکنی را تحمل نمیکند حکومت متشکل از مشت چاپلوس وعاصب.آخر ببین در یک ولایت سالانه بیست ملیون دالر به مصرف نمیرسد ودر برخی ولایات مشابه وهمطراز بالای دو صد ملیون دالر مصرف میشود دیگر کارد به استخوان رسیده است بس است.اگر اینها خیانت ملی نباشد دیگر خائن ملی در جهان وجو