آرشیف

2016-9-2

علم عبدالقدیر

حکومت های نیمه متمرکز
 
مقدمه:

از آنجا ئیکه افغانستان با جغرافیای شکسته وبهم ریخته و موجودیت اقوام مختلف ، زبانهای گو نا گون وعقب  مانی کم نظیرویژه گیهای بخصوص وغیر قابل مقایسه خود را با کشور های دیگر دارد بهتر است برای اداره وپاسخگو ئی به نیاز های امنیتی، اقتصادی ورفاهی آن نوع نظام بخصوص با ما هیت  نیمه متمکز پیشنهاد گردد  تا کشور را از حالت بسته ومتمرکز آن بیرون آورده راه را برای مشارکت ملی هموار سازد.هر چند نظام های سیاسی متمرکز وغیر متمرکز محاسن ومزیت های بخصوص خودرا دارد اما برای افغانستان که قرنها زیر ادارۀ نظام استبدادی متمرکز بوده  غیر متمرکز سازی بدون مقدمه خالی از زیان نخواهد بود پس بهتر است اول خطوط اساسی حکومت نیمه متمرکز را طرح ریزی کنیم .

چگونه نیمه متمرکز:؟

در این نوع نظام حکومت مرکزی چهار چوب وقا لب سیاست گزاری را در همه امور تدوین می کند و بخشی از اختیارات را  درعرصه إجرائی و مدیریت  به تناسب مسئولیت مسئولین به نهاد های دومی وسومی واگذار میکند به این تر تیب تنها مسئولیت های حکومت مرکزی کاهش میابد نه صلاحیت های ان ، کنترول ونظارت از نحوۀ إجرأت واحد های دومی وسومی  اعتبار حکومت مرکزی را حفظ و استعداد ها ونیروها ی بالقوه را در ولایات وولسوالی ها وحتی قصبات طور بالفعل  در اداره کشور سهیم میگرداند.لذا قبل ازینکه ما روی نوعیت نظام صداراتی وریا ستی وقت ضایع کنیم باید به طرح ها وفورمول های عملی جهت شریک سازی استعداد های خفته در مناطق دور افتاده فکر کنیم. افغانستان حکومت های  شاهی مطلق، شاهی مشروطه ،صدارتی ،ریاستی  وحتی ملوک الطوائیفی را تجربه کرده که ما هیت همه استبدادی وغیر عادلانه بوده و کشور را به بحران کشانده.پس بایست ماهیت نظام ها به نظام باز عدالت شعار تبدیل شود.

نگرانی های باز دارنده: زعمای مستبد ، تمرکز گرا وانحصار طلب همیشه  حفظ وحدت ملی وتمامیت ارضی را وسیله برای سر کوب اصلاح طالبان قرار داده گو اینکه با گر فتن نام تقسیم عادلانه قدرت وثروت کشور تجزیه میشود. کسانی را که طرفدار واگذاری  قدرت وصلاحیت بیشتر به واحد های دومی وسومی اند به تجزیه طلبی و تفرقه اندازی متهم میکنند.در صورتیکه بیعدالتی وعملکرد مستبدانه وتبعیض آمیز حکومت های خود محور ومتمرکز دلیل اصلی دوری وتنفر مردم از یکدیگر است. آنچه مردم را به هم نزدیک میسازد فقط روا داتری وعدالت گرائی بدون تبعیض است و اینکه باور داشته باشیم استعداد های غیر از ما هم وجود دارد.پس ما میگو ئیم تبعیض یعنی جدائی ملیت ها از هم وحفظ قدرت وثروت در مرکز که عملا بستر  تجزیه کشور وتفرقه مردم را هموار میسازد .

حد اقل ها: ملت امروز به حد اقل ها هم راضی است اما حکومت مردان افغانستان اولین کسانی اند که به قانون اساسی پشت میکنند وخودرا نابغه مبتکر ومقدس معرفی  نموده تمام آهرم قدرت با دست ودندان محکم میگیرند در حا لیکه نه از جغرافیا افغانستان آگاهی کامل دارند ونه هم با هنجار های کلتوری وفر هنگی مردم در نقاط مختلف کشور اشنا ند.برای بر داشتن اولین قدم  بسوی حکومت نیمه باز ملت به حد اقل ها هم راضی اند، مثلا تطبیق مادۀ ششم قانون اساسی افغانستان. با آنکه بسیاری ازمواد قانون اساسی کشور قابل تعدیل، تفسیروتجدید نظر است  با آن هم مادۀ ششم قانون اساسی حکم میکنند(دولت به ایجاد یک جامعه مرفه ومترقی بر اساس عدالت اجتماعی، حفظ کرامت انسانی، حمایت حقوق بشر، تحقق دموکراسی، تأمین وحدت ملی، برابری بین همه اقوام وقبائل وانکشاف متوازن در همه مناطق کشور مکلف میبا شد) تمام سعی وتلاش ما این است تا زمینه تطبیق مفاد این مادۀ از قانون اساسی بدون تعلل وکم وکاست در تمام عرصه ها تطبیق گردد.آنهائیکه از احکام قانون اساسی و مزایای دولت داری تنها خزیدن در جال عنکبوتی تمرکز قدرت را آموخته اند باید به ملت پاسخ دهند که کدام بندی ازین مادۀ قانون اساسی را عملا تطبیق کرده اند.

افغانستان دیگر توسط حکومت های متمرکز اداره نمیشود!

در افغانستان نابغۀ وجود ندارد که نیاز های تمام ساکنین کشور را درک و ودرجه بندی کند مشکل وقتی قابل حل است که درک  وتحلیل شود ووسائل وابزار حل از نزدیکیترین محل مهیا گردد.بگونه مثال: بخاطر تا مین امینت نیرو های اعزامی از بدخشان وبا میان بخاطر امنیت هلمند وفراه راه حل نیست چون نا آشنای به اراضی خودش مرگ مفاجات بحساب می اید ومن از مؤ فقیت نیرو های نا آشنا بر اراضی در تمام شرائط جنگی افغانستان تجربۀ مثبتی ندارم چون من در زمان جنگ با طالبان اعزام نیرو از کابل به هرات وشیندند را بیاد دارم وهمچنان اعزام نیرو به جلال آباد وسروبی . لذا برای همه دوستان توصیه میکنم تا  غیر متمرکز سازی نظام را با در نظر داشت ظرفیت ها وشرائط تا سر حد عملی شدن بگونۀ ذیل  شعار دهند .!  

غیر متمرکز سازی  یعنی تقویت نظام از طریق شریک سازی استعداد ها در اداره کشور.

غیر متمر کز سازی یعنی اعتراف کردن به موجودیت استعداد ها در گوشه گوشه کشور.

غیر متمر کز سازی به معنی رفع اهانت به ملت واحترام گذاشتن به استعد اد های خفته.

غیر متمر کز سازی یعنی کم کردن بار مسئولیت از دوش یک نفر یعنی رئیس جمهور.

غیر متمر سازی یعنی پاسخگو ئی سریع به نیاز ها وخواستهای مردم در نقاط دور.

غیر متمر کز سازی یعنی مؤثر سازی نظام سیاسی  ومدیریتی.

غیر متمر سازی یعنی حل به موقع مشکلات در محل ومنطقه. وده ها خوبی دیگر.

تمرکز گرائی یعنی بخل وخود بینی و بی اعتنائی به استعداد ها وظرفیت های موجود در کشور…

افغانستان نیمه متمرکز با سهیم شدن همه استعداد ها در اداره  شکوفا و سر بلند.