X

آرشیف

 

نګاهی به حقیقت و واقعیت از یک زاویه و ګوشهٔ ديګر و به این بهانه باز کردن مباحث انتخابی معدودی! 

مینویسند: 

«میتوان  حقیقتی را دوست نداشت، اما نمی توان منکر آن شد. روسو»

 

يا روسو خطاء کرده و یا ما در افاده عدم دقت داریم و خطاء کرده ایم! 

حقیقت و واقعیت  دومقولهٔ فلسفی أند که در نظر عدهٔ از ما عین چیز أند. اما چنین نیست و هردو کلمه و اصطلاح از خود تعریف دارند. 

هر حقیقت حتمی نیست با واقعیت منطبق باشد!

ګذاشتن مثلا ده رنګ پهلوی هم و نګاه کردن به آن از فاصلهٔ دور ، حقیقت را برای من نشان خواهد و تصویری را خواهیم دید که با واقعیت منطبق نباشد.  

در دشت ، ریګزار و  آفتاب سوزان  در فاصلهٔ دور  حقیقت چشمهٔ زلال ( سراب) را خواهیم دید که  در واقعیت   ( چشمهٔ) زلال نباشد. 

لذا منظور شما و ژان ژاک روسو  مبنی بر پذیرش واقعیتهای عینی و یا حقیقت هاب موجود خارج از دوست داشتن و دوست نداشتن ما به نحوی میلنګد و نمی توان آنرا یکسان پذیرفت. به این ترتیب  منکر شدن از حقیقت هایکه   

مطابق  واقعیتها نباشند، نه تنها که ممکن أند، بلکی ضرورت هم  أند! 

این تأکید و تفصیل من را به قول امام شافعی ( رح ) میبرد که میګفت« اګر از خدانمی ترسیدم، ستون چوبی مسجد را برای تان طلایی ثابت میکردم».

 

و آما واپس به فیلسوف ما و تأکیدش: حال که  فیلسوف ژان ژاک روسوی  در بین ما نیست و تلاش دارند نشان دهند و ګفته است که حقایق را باید قبول کرد، ګفتن میخواهم که در ماحول ما حقایق أند که با واقعیت های   مطابقت ندارند، برماست  آنچه برای ما رسیده  و یا میرسانند، بلا استثناء سبک و سنګین کنیم و خود راه خود را بیابیم. درین میان توانایی های لازم مسلکی درین فنون هم ضرورت أند و اګر با پنج حواس قاصر و مخدود بشری خود، همه مفاهیم و ازرشهای بشری را، درآن دیدن بخواهیم و محدود کنیم. دیدن به ګوش ( کراته بازان پیشرفته این حواس را تقویت یافته دارند.) فرق و تفاوت بصر  و بصیرت و … دهها موارد أند که حال قادر به درک عمق آن و حواس پنجګانهٔ بشری کما حقه نیستیم!  و حال ازیک ګوشهٔ دیګر : 

تصور و برداشت حرکت طالب ازدین در موارد قابل ملاحظهٔ  با واقعیت ها مطابقت ندارند و دین اسلام را روخوانی و با برداشت ظاهر النص، در موارد در فهم و خلاصه کردن صفات الله تعالی در جبار و قهار و افراطیت،  ساخته أند و حتی در موارد فراموش کرده اند که در ۲۱۶ مورد تمام سوره ها را به الله متعال با صفات رحمن و رحیم آغاز کرده و در هر أمری به خواندن بسم الله الرحمن الرحیم ، أمر شده ایم. 

تعجب درین هم است که از دین رحمت و پیامبر اسلام محمد (ص) ما صرف چرا به حلال کردن، تعدی، تجاوز، کشتن، بستن، انفجار و انتحار منحصر مانده و یا آنرا درین بخش منحصر ساخته أند؟ در صورتیکه به تأکیدات قبول این حقایق تلخ موجود خارج از ذهن ما مجبور به پذیرش و قبول شويم، درست خواهد بود؟ مسلم که نه! و شاید منظور ژان ژاک روسو قبول واقغیت های باشد تا خقیقتها؟ اما روسو دیکر زنده نیست که به وی مراجعه کنیم و باید روسوی عصر خود شد! 

این برداشت افراط و این حقایق را که با واقعیت ها مطابقت ندارند، نباید که پذیرفت، بلکی مبارزه و قیام علیه چنین افکار وجیبه است! 

آنهایکه این تخلفات را  با چهره و روی اعتقاد و باور کاملا خود شیفته و حق به جانب هم پیکش دارند، قبل از دیګران، تأسف به حال خود شان برمیګردد! 

ایشان دارند و تمثیل میکنند، « کسب علوم خو مباح أند…»، در حالیکه بدون تردید و قرار نصوص متعدد،  کسب علوم در موارد فرض عین و در موارد فرض کفایی أند. اګر مثلا برای طبابت  أناث عدهٔ با داشتن مسؤولیت  فرض کفایی پیدا نه شد و این وجیبه مانند فرض کفایی اجراء نه شد، این فرض از کفایی به فرض عین مبدل میګردد! 

و ها اګر ګروه مجهز به سلاح ها و به زور نیروهای امنیتی خارجی بر خانهٔ مشترک مسلط شد و ما این را مانند حقیقت  قبول و در برابر تمامیت خواهی مبارزه نه کنیم و مطابق هدایت رسو، تسلیم شویم  که مسلط أند، کار درست و به جا است؟ مسلم که نیست و ما باید در جانب واقعیت قرار ګیریم که این وطن از همه است و یګ ګروه مسلط حاکم حق تسلط بر افکار و جان و مال همه و لو مانند حقیقت  ندارند، چون  

واقعیت چیزی دیګر است و واقعیت این وطن مربوط همه، اصل غیر قابل انکار است! 

افغانستان وطن ما همه افغانهاست و تمامیت خواهی و تیرانی مردو و غیر قابل قبول است! قیام در برابر حقیقت تیرانی فکر و تمامیت خواه مطابق امر الهی و عدالت الهی و انسانی وجیبه است! انقیاد و تأکید به انقیاد روسو دزین موارد عدم مطابقت حقیقت با واقعیت وجیبه است، وآن هم خاصتا که  حقیتیکه حاکم به تحمیل أمر حرام و ګرفتن حق مسلم تحصیل از اولاد من را ګرفته ومانع کسب نفقهٔ حلال اولادم شده است! 

بلی:  حال  این برداشت طالبی ( عدهٔ مسلط بر أمور در طالبان)  به تصور و برداشت حقیقت است با واقعیت مطابقت ندارد، باید نه تنها که قبول نه کرد، بلکه علیه چنین افکار به  امر الهی مبارزه و قدعلم هم کرد. این دیګر واقعیت عینی، و موجود موجود خارج از ذهن ما نیست که باید پذیرفت و غیر فعال بود و غیر فعال ماند!این و لو حقایق اند، باید نه پذیرفت و منطق سخن را عام ساخت که قیام در برابر چنین افکار وجیبه است. طالبانیکه مخالف چنین فهم أند ولی اطاعت میکنند، نیز مسؤول حالت و چنین جهالت اند! 

لذا پذیرفتن هر حقیقت حتمی نیست و فرصت درست کردن شناخت خود و مبازرهٔ مؤثر و به نحوی خوب  در برابر ناروا وجیبه و ادای رسالت انسانی  و اسلامی هم است! 

و ها 

کشور و مردم ما در حالت بس خطر ناک قراردارند، برماست این وضع را به صورت عینی درک کرد و برای تغیر این حالت دست به دست هم داد و متحد در یک پلاتفورم و چتر وسیع ملی دست به کار شد! 

مدافعان منافع ملی مانند یک چتر و حرکت غیر حزبی با شخصیت های بارز و شناخته شدهٔ ملی برای چنین نجات کار میکنند! تا دیر نه شده باید ادای رسالت کرد! 

دوکتور صلاح الدین سعیدی 

۰۴/۰۵/۲۰۲۳

۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸

 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد
کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.