آرشیف

2015-1-14

سراج الدین آریا پور

حتی بی خبری از احکـــام قانون عذر پنداشته نمی شود !

 

قانون اساسی افغانستان در ماده پنجاه و شش خویش صراحتا تصریح نموده که : پیروی از احکام قانون اساسی ، اطاعت از قوانین و رعایت نظم و امن عامه وجیبه تمام مردم افغانستان است . بی خبری از احکام قانون عذر دانسته نمی شود .
اما امروز به ولایت غور ما شاهد هستیم که مقامات بلند رتبه از قانون سرکشی می کنند ! آیا قانون تنها به افراد فقیر و بی بضاعت قابل تطبیق است یا اینکه مسولین هم باید تحت یک نظم و دسیپلین مطابق به قانون حرکت کنند ؟ سوالیست که باید مقامات پاسیخ گو باشند مخصوصا کسانیکه در راس قرار دارند و صاحب چوکی های فرمایشی هستند . 
در جامعه وقت سخن از قانون می شود و مفهوم قانون به اذهان ملت رسانیده می شود باید همان قانون خصیصه عمومی بودن را دارا باشد و گر نه بی مفهوم خواهد بود که ما حرف از قانون بزنیم با تاسف که به غور امروز قانون مسخره شده .
به ولسوالی دولتیار شاهد بودم که چندین بار آب جوی خشک شد از طرف یک عده افراد غیر مسول و خود خواه ، با وجود که کشت یکهذار خانه از بین می رفت در اثر گرمی هوا و کم آب بودن ؛ اما وقت به مردم گفتم چرا شکایت نمی کنید ؟ در جواب می گفتند : ای بابا به کی شکایت کنیم ، قانون نیست هر کس واسطه داشت زور داشت ، دعوی به نفعش فیصله می شود . بناء فایده ندارد که چند روز دیگه خود را بیکار کنیم و پشت اد اره والی و محکمه بگردیم وسرگردان شویم . هم چنان زمانیکه سفر داشتیم به طرف هرات وقت به ولسوالی دولینه نزدیک شده بودیم که چند نفر از افراد مسلح غیر مسول موتر را استاده نموده اند و از دریوری که ما سوار موترش بودیم یک مقدار پول می خواستند ا ما دریور با وجود یکه خوش به نظر می رسید مقدار پولی را که خواسته بودند برایشان داد ، من تعجبت کردم و به دریور گفتم چرا به افراد غیر مسول پول می دهید ؟ به جواب گفت : برادر تو مسافر هستی اما راهی ما همین است ، اگر پول نمی دادم دوباره برگشتن محال بو د . مثال های زنده دیگر هم داریم که از حوصله این نوشته خارج است .
علت چیست ؟ چرا قانون مسخره و مردم از آن فرار می کنند ؟ به نظر من چون کسانیکه چوکی های فرامایشی گرفتند به اساس لیاقت وشایستگی نگرفتند ، بلکه معیار انتصاب شان شخصی بوده ، به اساس مصلحت یک فرد انتصاب شدند و یا هم به اساس مصلحت چند نفر واسطه و پارتی ، هم حزب ، هم گروه ویا هم شاید معیار انتصاب شان یک مقدار پول بوده که به مقامات به عنوان تحفه یا شرینی « رشوت » داده اند . به همین دلیل ما شاهد بی نظمی ها ، کمبودی ها ، فساد ، هیچ کاری ها ، خشونت ، عقب ماندگی ، اداره ناسالیم و… غیره هستیم . بر علاوه ملت هم تا جای در تطبیق قوانین مقصر هست ؛ خودسری ها و بی نظمی های افراد زور مند و به اصطلاح کسانیکه مسلح هستند باعث شده که تطبیق قوانین به کندی پیش رود بطور که شاید و باید تطبیق شود ، نمی شود . چرا مردم از قانون می خواهند فرار کنند ؟ سوال که در ذهن هر فرد جامعه خطور می کند. فکر کنم نظام قبیلوی و دلایل چون ، قومی ، نژادی ، سمتی و … باعث شده که یک قوم حتی از فرد مجرم که عضو همان قوم است دفاع کند ، چون به نظر آنها اگر از مجرم قبیله یا طایفه دفاع نشود به آبروی هما ن طایفه صدمه وارد می شود و از طرف دیگر قوماندان های محلی تطبیق قوانین را به نفع خود نمی بینند به همین دلیل بی نظمی را نسبت به تطبیق قوانین تر جیح می دهند . متاسفانه یک عده قوماندان های محلی داریم که از راه های غیر قانونی امرار معیشت می کنند و از همین رو روز گار بهتر را در جامعه دارند و صاحب پول و ثروت می باشند وافراد فقیر از ترس اینکه مبادا روزی تنها نمانند مجبور هستند که از یک قوماندان پیروی کند و گرنه در جامعه جای برای زیستن نخواهند داشت .
پس در نتیجه می توان گفت که تاثیرات سی سال جنگ تا هنوز در ملت اثر گذار است که در نتیجه بی نظمی ها را به بار آورده و مردم به اصطلاح معتاد به بی نظمی و زور گوی شدند و از طرف دیگر دولت هیچ اقد امات را در زمینه انجام نداده و متاسفانه خود دولت تا هنوز چالیش ها و مشکلات زیادی در پیش رو دارد که توان اصلاح آنها فعلا از عهده دولت نیست.