آرشیف

2015-1-25

محمد سرور انوری غوری

جوانان عزیز کشور بـــــــه گفتار شعرای بزرگوار دقت بیشتر فرماید

در رابطه به اعتماد شاعر چنین گفته است:
 

آن به که در این زمــانه کم گیری دوست
با اهل زمــــــانه صحبت از دور نکوست
کانکس که به جملگی تورا تکیه بدوست
چون چشم خرد باز کنــی دشــــمن اوست

در رابطه به انتخاب مولوی چنین فرموده است:

این که گویی"این "کنم یا "آن"کنم
خود دلیل اختــــــیار است ای صــنم

در رابطه به انسان جناب مولانا ی بزرگوار فی فرماید:

دی،شیخ با چراغ همــی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انســــانم آرزوست

در رابطه به بازی نظامی گنجوی می فرماید:

غافل منشین نه وقــت بازی است
وقت هنر است و سر فرازی است

در راطه به بهار جناب حافظ چنین فرموده است:

گــر بهـــــــــــار عمــــــــــر باشد باز طـــــرف چمن
چتر گل بر سر کشی ای مرغ خوشخوان،غم مخور

در رابطه به بیگانگی صایب تبریزی چنین می فرماید:

بیگانگی نگر که من و یار چون دو چشم
همســـــایه ایم وخــــانه هـــم را ندیده ایم

در رابطه به پدر جناب سعدی می فرماید:

پادشاهی پسر به مکتب داد
لوح سیمینش در کنار نهاد
بر سر لــــوح نوشت به زر
جور استــــاد به زمهر پدر

در رابطه به تعریف جناب مولوی بزرگوار چنین فرموده است:

خوش تر آن باشد که "سر" دلبران
گفــــــته آید در حـــــــــدیث دیگـران

در رابطه به تقلید جناب مولوی چنین فرموده است:

خلـــــق را تقلید شان بر باد داد
ای دوصد لعنت بر این تقلید باد

در رابطه به تنبلی محمد تقی بهار ملک الشعرا می سراید:

تنبلی آرد به چشمان تو خـواب
می شود آینده ات یکسر خراب

در رابطه به تنبیه سعدی بزرگوار چنین فرموده است:

ترحــــم بر پلنگ تیــز دندان
ستمگاری بود بر گوسفندان

در رابطه به جمال سنایی غزنوی چنین فرموده است:

هان مشو غره که من دارم جمال
بگدر از آن و به دست آور کمال

در رابطه به جوانی شهر یار فرموده است:

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی راو،گـم کردم جــــوانی را
 

بااحترام فایقه
فرستنده : محمد سرور (انوری) غوری