آرشیف

2014-12-20

علم عبدالقدیر

تفاوتهای قرآنکریم با سائر کتب اسمانی

 

کتاب هاى آسمانى در مسائل اصولى با یک دیگر هماهنگى دارند چون همه از جانب خداوند عالم نازل شده و در پى تربیت و تکامل انسانها در روی زمین بوده اند، ولى در مسائل دیگر به مقتضاى تکامل تدریجى بشر، باهم تفاوت هایى دارند و هر آیین تازه، مرحلۀ بالاترى را مى پیماید و برنامه جامع ترى را برای ابنای بشر به ارمغان آورده است.

برخی از دوستان قرآنکریم را به سائر کتب آسمانی چون تورات وانجیل وزبور مقایسه نموده گاهی تصرفات کوتا وکوچک در حوزۀ استعداد بشر را در متن آن روا میدارند.اگر گفته شود نه خیر حق دست زدن به کلیمات قرآن را نداردید با عصبانیت عکس العمل نشان میدهند که قرآن هم مانند سائر کتب یک کتاب آسمانی است ومیشود جهت توضیح وتفسیر با تغییر کلیمات  ودر آوردن به شکل عکس وتصویر به ساده سازی آن پرداخت.چنانچه در مورد مجازات متصرفین کلیمات قرآن نیز عین عکس العمل واستدلال را تکرار میکنند. خواستم درین مورد توضیح ارائه نمایم تا تفاوت های قرآن شریف با سائر کتب بر جسته گردد وحق عدم تصرف به مفردات وکلیمات قرآن شرعا وعقلا مسجل گردد.

در قدم اول باید عرض کنم که بنده فتوی منع تصور را صادر نمیکنم، چون برای کسانیکه مطالعه عمیق درین راستا ندارند باید هم چنین سوال های مطرح باشد که بین کتاب های آسمانی چه تفاوت وجود دارد؟ در حالیکه همه از جانب خداوند است وبر کسانیکه این کتب نازل شده بنام رسول یاد میگردند. به جواب این تصور باید عرض نمود ذاتیکه همین کتب را نازل فرموده خصوصیت هر کتاب را نیز ارشاد فرموده است  واین کتب به مرور زمان به درجه کمال رسیده اند واگر همه کتاب ها یکسان میبود پس لزوم به نزول مجدد کتاب دیگر بر پیغمبر دیگر نبود واینکه بعد از حضرت محمد صلی الله علیه وسلم کتاب دیگر نازل نشده دلیل آن این است که سلسله نبوت ورسالت در همین جا ختم و ایشان خاتم انبیا وقرآن آخرین وکاملترین کتاب منزل الهی است که به تفاوت های آن با سائر کتب سماوی ذیلا اشاره صورت میگیرد.

در مورد تفاوتهاى قرآن  با ساير کتب آسمانى بايد دانست که  قرآن  داراى ويژگى هاى خاص ومنحصر به  خود بوده که سائر کتب آسمانى فاقد آن ویژه گی ها میباشند. ; از جمله اين تفاوتها مى توان  طور نمونه به  موارد ذيل اشاره کرد:

 

1 . معجزه بودن قرآن : برخلاف کتب آسمانى ديگر قرآن کریم یک معجزه است :هر چند کتب دیگر نیز آسمانی اند، اما نسبت مؤقتی بودن إعجاز عدم تحریف در آنها وجود ندارد. قرآن این پیکر اکمل وجاویدان وحی الهی از لحاظ لفظ ومعنی دارائی إعجاز وویژه گی های است که  کسى نمیتواند مانند آن را بياورد وحتی کسی یک آیه مانند آیات قرآن ساخته نمیتواند. کسانیکه عربی را نمیدانند این امر برای شان تعجب بر انگیز است واما کسانیکه به زبان عربی وارد ومسلط اند بدرستی درک مکینند که قرآن آن کلیمات والفاظ معمولی عربی نیست طوریکه عرب ها هم بخاطر فهم آن به تفسیر نیاز دارند..علاوه از آن قرآن قابلیت ثبت در سینه هارا دارد. امروز صد ها هزار تن از مسلمانان قرآن شریف را حفظ دارند، اگر خدای نا خواسته همه نسخ قرآن کریم سوختانده شود بازهم بدون تغییر در حافظه مشتاقانش ثبت است.در حالیکه هیچ یهود ی و مسیحی کتاب های مقدس شان را حفظ ندارند وحوادث روزگار بالای شان اثر میگذارد وهیچ ضمانت برایصیانت شان از تحریف وجود ندارد.

 

2 : قرآن سند کامل و مؤید همه ادیان است : قرآن شریف به تمام ادیا ن وپیامبران اشاره نموده و همه را مطابق به نیاز همان زمان حق گفته ومسلمانان به تأسی از احکام قرآن مکلف به ایمان آوردن به همه انبیا وکتب آسمانی اند. مثلا در قرآن شریف تاریخ ادیان ونزول کتب به تر تیب ذکر شده طوریکه هیچ مسلمان متعصب نمیتواند بگوید به تورات وانجیل ایمان ندارد بلکه تورات وانجیل جزء مؤمن بها مسلمانان است وقرآن ادیان سابق را ادیان باطل نگفته بلکه به وقت وزمانش ادیان قابل قبول وآسمانی توصیف نموده وبعد  مطابق به شرائط برخی احکام شانرا منسوخ خوانده است، اما بر عکس آنچه در باره قرآن  در تورات ویا انجیل ذکر شده بمرور زمان توسط مدعیان وحامیان این ادیان حذف شده است. کتاب کامل آن است که تاریخ ظهور وختم همه ادیان دران تسجیل بوده  ووجود ادیان دیگر را انکار نکند . وقرآن شریف به قدسیت همه کتب آسمانی در زمان شان تأکید ورزیده وبرخی از احکام همان کتب در قرآن شریف نیز موجود وقابل اطاعت است. خداوند ج درقرآن فرموده تورات را نازل کردیم که مایه هدایت مردم بوده وبه همین تر تیب انجیل را نور ومایه هدایت مردم فرستادیم..} یعنی تورات وانجیل در همان زمان مایه هدایت بشریت بوده.

 

3- مصئونیت قرآن از تحریف :.قبلا تذکر رفت که این کتاب در سینه ها نقطه به نقطه بدون کمی وکاستی طور یکسان  ثبت است. ولى کتب آسمانى ديگر ، چنين ضمانتى را نداشته  و متأسفانه  مورد تحريف قرار گرفته اند ; چنانکه آيه  46 سوره نساء و بقره آيات 75 و 159 بر اين مطلب دلالت دارد . وما با مطالعه ومشاهده نسخ این کتب بوضوح در میابیم که نسخه های این کتب در کشور های مختلف ودر زمانه های مختلف با هم تفاوت دارند.ودر زمانه های خیلی بعد توسط پیروان شان نوشته شده اند.

 

4: جامع بودن قرآن . با توجه  به  تکامل بشر ، قرآن که  آخرين کتاب آسمانى است ، کامل بوده ، تمامى برنامه هاى مورد نياز بشر را از جوانب گوناگونى اعم از اعتقاديات ، احکام  قوانین و اخلاقيات ، داراست و تا انقراض بشر پابرجا و متکفّل هدايت انسان  است ; برخلاف ساير کتب آسمانى که  اقتضاى دوام و ابديت را نداشته  و براى محدوده اى از زمان  و با توجه  به  شرايط فکرى و اجتماعى مردم عصر خود ، فرود آمده و امرى مشخص داشته  است . فعلا هم پیروان کتب دیگر تنها به جنبه های اخلاقی و عاطفی کتب متذکره اشاره نموده هیچ قانون مستمر وحیاتی مطابق زندگی ومقتصیات عصر فعلی ازانها استنباط نمیشود.

 

5_ نزول دو مرحله ای قرآن:اول نزول جمعی وبعد نزول تدریجی وتطبیقی قرآن: تفاوت دیگر قرآن شریف با کتب آسمانی دیگر نزول دو مرحلۀ آن است یعنی این کتاب از سوى خداوند متعال اول یک جا بر قلب پاک پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)در ماه مبارک رمضان و شب قدر نازل شده است. وبعدا طور تدریجی برحسب شرایط و حوادث و نیازها طى 23 سال آیه آیه فرو فرستاده شده است،. ولى تورات و انجیل فقط یک نزول (دفعى) داشته است وبس. واحکام ومعارف آن مطابق به سطح دانش انسانهای آن زمان ساده بوده است.بناء  محتوا ومعارف قرآنکریم با تورات وانجیل قابل مقایسه نیست .قرآن کتاب نظام زندگی وحاوی زمینه های گوناگون فکری ،إعتقادی مبتنی بر بینشهای بنیادی شامل نظام رفتاری فردی واجتماعی،مادی ومعنوی، دنیاوی وأخروی بوده که با فطرت وسرشت انسانها هم آهنگ واز فرا گیری وتمامیت خاصی بر خوردار است.واساس تعالیم اسلام بر جهل ستیزی وعقل انگیزی، تقلید زدائی وتحقیق پروری، پندار سوزی ودانش سازی استوار است.       
 
 قرآن
 کریم با نگرشي واقع بينانه به حقيقت وجود انسان و منطبق بر فطرت او دور از افراط و تفريط اهداف انسان  را در يك طبقه بندي منظم مقدماتي، متوسط، عالي و نهايي، سامان و انتظام مي بخشد تا تمام استعدادهاي ذاتي او پرورش يافته، خاستگاه هاي وجودي او به شيوه اي معتدل و هماهنگ ارضا گردد؛ بر همين اساس، دنياپرستي و دل سپردگي به آن را مورد نكوهش قرارداده، (عنكبوت، 64) و به عین تر تیب دنياگريزي وسركوب تمايلات طبيعي و مادي را مطرود مي داند. (اعراف، 32) 
د) قرآن، از اختلاف و تناقض پيراسته است؛ در حالي كه تورات و انجيل نه تنها، هيچ يك از اين ويژگي ها را ندارند، بلكه محتواي آن دو آميخته با خرافات و نسبتهاي ناروا به پيامبران الهي است؛ به عنوان نمونه:
1- تورات گوساله سازي و دعوت به بت پرستي را به هارون، وزير و جانشين موسي(ع) نسبت مي دهد؛ در حالي كه شخصي از بني اسرائيل به نام سامري اقدام به چنين كاري كرد، و قرآن، دامان اين دو رهبر و پيامبر الهي (موسي و هارون) را هرگونه آلودگي به شرك و بت پرستي پاك مي داند. 
2- قرآن، سليمان را پيامبري بزرگ با علم سرشار و تقواي بسيار مي داند كه با داشتن حكومت عظيم، هرگز اسير جاه و مقام نشد و…؛ ولي تورات، در زمينه هاي گوناگون بدترين نسبتها را به او مي دهد كه نقل آنها شرم آور است.
3- انجيل به خداوند سبحان نسبت تجسم داده و مي گويد: خدا به صورت انسان مجسم شده و… ولي قرآن مي فرمايد: «ليس كمثله شيء (شوري، 11) هيچ چيز همانند او نيست.

. قرآن کريم روايتي مستقيم از کلام الهي است که رسول خدا، به عنوان رساننده اين پيام حتي قل (بگو)هاي آن را نيز تغییر نداده است. اين در حالي است که عهد جديد ویا اناجیل شامل چهار کتاب است که هر کدام روايتي از سرگذشت عيسی عليه السلام از زبان يکي از حواريون او است و هيچ کدام از نظر شکلي نيز مدعي آن نيست که کلام خداي نازل شده بر عيسی عليه السلام است. این حقیقت در مورد عهد عتيق چهار کتاب یهود دشوارتر و پيچيده‌تر است. حتي از ديدگاه پيروان فعلي اين دو آيين نيز عهد جديد و قديم بازنويسي شده است ونسخه منزل واصل وجود ندارد. شواهد تاریخى و ادله دیگر نشان مى دهد که تورات و انجیل اصلى از بین رفته و فقط قسمت هایى از آن دو کتاب آسمانى را پیروان حضرت موسى و عیسى(علیهما السلام)مدت ها بعد از وفات آنها نوشته اند وقبلا عرض شد که إعجاز حفظ صدر درانها وجود ندارد که درسینه ها محفوظ باشد واز قلم کاری مغرضین در امان مانده باشد. اما در متن قرآن هيچ اختلافي ميان مسلمانان نيست که اين متن همان است که بر قلب محمد صلي الله عليه و آله نازل شده است.

در پايان لازم به يادآوري است تفاوت هايي كه براي قرآن با تورات و انجيل بيان شد شامل حال زبور حضرت داود (نساء 163 و…) نيز مي شود.

 


از مصادریکه استفاده شده:
 علوم قرآن، محمدباقر سعيدي روشن، ص113-.126
 تورات، سفر خروج، فصل .32
 تفسير نمونه، ج6، ص379-.381
 انجيل يوحنا، باب اول، شماره2و .15
 تفسير نمونه، ج12، ص161؛ ج13، ص
520