آرشیف

2016-8-31

علم عبدالقدیر

تبصره پیرامون برخی اصلاحات امانی
 
مقدمه : از انجا ئیکه هم میهنان ما در مورد بر خی شخصیت های سیاسی ، علمی وتحولات تاریخی کشور  تفاوت واختلاف نظر دارند لازم  است تا بخاطر بر داشتن پرده از برخی ابهامات ونزدیک ساختن نظریات  وقضاوت شهروندان در مورد پدیده های این چنینی  شخصیت ها بدون مبالغه وتوجیه  بصورت واقعی ودرست معرفی  وتحولات  که من حیث نقطه عطف در تاریخ کشور بحساب میاید هم در مطابقت به واقعیت موجود جامعه مورد تحلیل وارزیابی قرار گیرد.بگونه مثال شاه امان الله خان یکی از شخصیت های است که ملت افغانستان را هم در دورۀ زعامت وهم در دوام تاریخ به دو بخش فکری وسیاسی تبدیل کرده است چنانکه  برخی بر نامه  اصلاحات وآزادی خواهی آنرا مایه ترقی وافتخار افغانستان دانسته وعدۀ انرا قاتل پدر، غاصب قدرت ، لا ابالی وحتی کافر میخوانند، در چنین وضعیتی بجای روخوانی خطو ط مشکوک تاریخ به تحلیل بیطرفانه ومنطقی نیاز است تا بتوانیم از جهت های مثبت بهره بگیریم وپهلو های منفی را تشخیص وبه آرشف تاریخ  پرما جرای  کشور بسپاریم.
  •   تفسیر شخصیت شاه امان الله خان : تاریخ نویسان در مورد خصو صیت طفلی وجوانی وتحصیلات امان الله خان خیلی ننوشته اند تنها به این اکتفا کرده اند که پسر سوم امیر حبیب الله خان بود واز قوم بارکزالئی که بعد از مرگ پدر بخاطر کنار زدن کاکا از کا بلیان بیعت گرفت تا پا دشاه شود.سپس ادامه میدهند به افتخارات آن که استقلال افغانستان است که بعد از یک جنگ با قوای انگلیس وهند در مرز افغانستان فعلی ومتارکه با انگلیس در موافقتنامه راولپندی در سال 1919 میلادی صورت گرفت  که از نظر من کافی نیست. تعریف شخصیت امان الله خان ومرگ پدر آن وطریق بقدرت رسیدن  آن از اوراق مشکوک تاریخ است.واما اینکه  نسبت به سلفش عاد لتر، صلح ،طلب تر ترقی خواه تر ووطندوست بوده قابل انکار نیست.چون او علاوه بر بر نامه های اصلاحی بر خلاف شاه هان دیگر بخاطر تحکیم قدرت به جنگ وخونریزی روی نیاورد.اما او ضمن همه خوبیها اشتباهات هم داشته که به چند مورد بشرح ذیل اشاره میکنیم.
  •    سفر شش ماهه بخارج از کشور در عین مسئولیت وزمام داری  کمتر از یک اشتباه جبران نا پذیر  نبوده.
  •    انتقال بر نامه اصلاحات از خارج بدون درک ومحا سبه واقعیت های فر هنگی واعتقادی مردم اشتباه دیگر بود واو میتوانست قبل از صدور فرمان معادل مدت سفرش  با علما وموی سفیدان  درین زمینه بحث وتبادل نظر کند.
  •   رفع حجاب آنهم  در شرائط که حامیان شاه مسئله نکاح وطلاق را هم  درست نمیدانستند از مهیج ترین اقدامات او بود که در افغانستان تا هنوز کسی قدرت دفاع ازین اقدام را ندارد.
البته برخی اصلاحات آن  مانند معارف ومالیات وعرضه خدمات اجتماعی وغیره بالا تفاق قابل تا ئید وحمایت است چنانچه برخی مانند موارد فوق بالاتفاق  قابل رد بوده است ومن درین نوشته  از مجموع اصلاحات شاه امان الله صرف در محور یکی از اصلاحات آن مکث میکنم که  قدری ابهام دارد ویا اینکه در مورد آن بین افراد واقشار جامعه ما دو دستگی وجود دارد وآن  فرمان  منع تعدد زوجات بطور خاص  در بین کار مندان حکومتی بوده است که ایا شاه ومسئول کشور حق دارد در شرائط خاص  تک ازدواجی را بجای  تعدد تا چهار ترجیح دهد وقانونی سازد.

 آیا در جامعه اسلامی محدودیت ازدواج به  یک خانم  جزء بر نامه اصلاحی دولت شده میتواند؟

برای حلت وحرمت اشیاه  از رهگذر دین وشریعیت اسلام باید به جایگاه وحکم آن  نگاه کرد که تعدد ازواج در شریعیت اسلام واجب است، سنت است ؛ مباح است ویا مکروه ونا جا ئز؟هر گاه ما موقعیت تعدد ازواج  از دیدگاه شریعیت مشخص ساختیم بعد میدانیم که اتیان به آن  چه حکم دارد و وبر ترک آن چه اثری بر مرتکب مرتب میگردد. تعدد زوجات از نظر  اسلام حین ضرورت یک امر مباح است  وحکم اباحت از آیه شریفه(فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی وثلات ورباع  .فإن خفتم آن لا تعدلوا فواحدة) آیه 3 سوره نساء) استنباط میشود ، هر چند صیغه نکاح به شکل امر ذکر شده اما معنی اش اباحت است نه وجو ب مثل اینکه خداوند ج خطاب به حجاج میفر ماید ( فإذا حللتم فاصطادوا . آیه 2 سوره ما ئده ) بعد از شکستن احرام شکار کنید که معنی اش امر به شکار نیست بلکه ذکر اباحت است.یعنی نکاح چهار  زن حین ضرورت ونیاز با شرط تضمین عدالت وعدم خوف از خشونت  یک امر مباح است.
 

بناءٌٌ هیچ ا مسلمانی حق ندارد بگوید تعدد زوجات حرام و ویا ممنوع است چون مخالف نص صریح  ایه اباحت  قرار میگیرند واصرار وتا کید بر تعدد ازدواج هم مربوط به اسلام نیست.. واما  محدودیت نکاح با یک زن بخاطر عملی ساختن مفهوم جزء دوم  همین ایه  اباحت تعدد است که  حین خوف بر عدم عدالت  بر تک زوجی تا کید نموده  هیچ مشکلی شرعی ندارد.برخی ادعا میکنند که شاه ویا رئیس دولت چه میداند شخصی عدالت نکرد؟ جواب اول این است اشخاص هم نمیگویند ما عدالت نکرده ایم بروز خشونت های خانوادگی ود فامیل های چند زوجی خود دلیل است که بسیاری ها عدالت نمیکنند وخداوند ج هم فرموه (ولن تستطعوا أن تعدلوا بین النساء ) لذا منع تعدد زوجات روی ملحوظات وشرائط خاص  که تحقق عدالت وجلو گیری از خشونت مطرح باشد و مؤید ومثبت امر خداوند ج   که فرموده ( فإن خفتم أن لا تعدلوا فواحدة)  باشد مجاز واز وظایف رئیس وحاکم مسلما نهاست…از آنجا ئیکه نقض عدالت واشاعه خشونت در تعدد زوجات بیشتر متصور است پس حاکم مسلمان حق دارد این حکم الهی را عملی کند (فإن خفتم أن لا تعدلوا فواحدة) عجب این است که همه دوزنه ها ادعا دارند که ما عدالت میکنیم مگر فرمودۀ خداوند ج هیچ محل تطبیق ندارد؟(خداوند با تا کید میفر ماید که هرگز نمیتوانید بین چند زن در یک نکاح عدالت تا مین کنید.!  پس بحکم وفرمودۀ خداوند ج باید احترام گذاشت و حین ترس از عدم تطبیق عدالت بین زوجات بر یک ازدواج  اکتفا کنید.اگر زعیم و رئیس یک کشور اسلامی با وصف اعتقاد بر اباحت تعدد زوجات حین ضرورت آنرا بخاطر تضمین عدالت  وجلو گیری از خشونت وبه تاسی از حکم خداوند ج  به   ازدواج واحد مقید میسازد کار شایسته ونیکوست چون بجای عملی ساختن یک امر مباح تا کید خداوند ج فواحدة  را بجا آورده است که این هم حکم خداوند مؤکد تر از چهار نکاح است.

 
چرا علیه رفورم واصلاح طلبی امان الله خان قیام شد؟. قیام جزء فر هنگ مردم افغانستان است این قوم قبل از صحبت ومشوره سنگ وتفنگ وشمشیر بدست میگیرند.دوم برخی اصلاحات امانی با فر هنگ رائج در افغانستان در جنگ بود سوم اما ن الله خان این اصلاحات را بعد از سفر شش ماهه بمثابۀ سوغات به افغانستان آورد واز خارج آورد در حا لیکه مشکلات  باید در داخل اجتماع  ریشه یابی و کلید حل هم در هنجار ها و قواعد رائج وحاکم در جامعه جستجو گردد، اما امان الله خان مشکل را در افغانستان زیر ذره بین گرفت وکلید را بعوض رائی مردم  از اروپا آورد که برایش گران تمام شد.ویا اینکه این بخش از اصلاحات در جمع اصلاحات تحریک کننده دیگر مانند رفع حجاب واعلان جدائی دین از مذهب اعلان  که در جامعه افغانی حساسیت بر انگیز است  که قبل از با سواد شد ن کل افغانستان  طرح ان مانند زدن مشت بر لبۀ تیز شمشیر بوده است.امان الله خان باید مواد اصلاحی را درجه بندی میکرد وبرای تطبیق هرکدام شرائط زمانی مشخصی را در نظر میگیرفت..این اشتباه در زمان حکومت ترکی هم تکرار شد .
جهاد وقیام یا مظاهره واعتصاب ؟: قبل از مظاهره واعتصاب ومخالفت های مدنی دست بردن به سلاح وشمشیر زیر نام جهاد آن هم در یک کشور اسلامی خیلی خطر ناک است. اگر زعیم شخص منتخب باشد که از طرف مردم تا ئید شده لزومی ندارد مردم بخاطر اصلاح وتغییر یکی از دسا تیر ویا فرا مین آن دست به شمشیر وتفنگ ببرند چون گناه ریختن یک خون به مراتب  بیشتر از اشتباه شاه ویا زعیم است.پس بهتر است مردم به تغییر قانون از طریق راه انداختن مظاهرات وتجمعات، جرگه های رسمی پارلمان وغیره اقدام کنند واگر رئیس دولت به تغییرات از طریق رائی نمایندگان تن ندهد درانصورت طبعا یک دیکتاتور است و پیامد  قیام  های مردمی ومسئولیت  خونریزی هم بدوش رئیس خودکامه مملکت واطرافیان وحامیان آ ن خواهد بود. ومن الله التوفیق.