آرشیف

2015-1-25

عبدالستار سروش

انقلاب يعني چــــه؟

 

      انقلاب در لغت به معنی زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن است، فلاسفه انقلاب راا ین گونه بیان می نمایند که ذات و ماهیت یک شی لزوما عوض شده باشد و در نگاه جامعه شناسان انقلاب به معنای دگر شدن است حتی نباید بگوییم دگرگون شده زیرا دگرگون شدن یعنی اینکه گونه و کیفیتش شكل دیگر شود. به عوض باید بگوییم دگر شدن یعنی تبدیل شدن به موجودی دیگر.
 
انقلاب
   دگرگونی شدید،ناگهانی و سریعی است که در اوضاع کل سیاسی،اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک ملّت یا جامعه رخ می دهد و نظم اجتماعی،حقوقی و سیاسی مستقر را سرنگون نموده و نظم جدیدی را جایگزین آن نماید.
   انقلاب معمولاً با خشونت،شورش،خونریزی و آشفتگی همراه است ولی در انواعی از آن نیز وجود نداشته و دگرگونی تدریجی و آرام است.
 
انواع انقلاب
  1.انقلاب کلاسیک
   استفاده از قوه قهریه برای اعمال زور و خشن به قصد ایجاد تغییرات در نظام حکومتی یک جامعه،برای بر قرار کردن نظامی مبتنی بر قانون اساسی متفاوت یا بطور کلّی ایجاد نوع دیگری از نظام حکومتی را گویند.  انقلاب کبیر فرانسه،انقلاب مشروطه ایران و انقلاب روسیه را از نوع انقلاب کلاسیک پنداشته اند.
 
2.انقلاب مدرن
   عبارت است از ایجاد اصلاحات اساسی در زمینه های اقتصادی با استفاده از روشهای علمی و تکنولوژی.
 
ویژگی های انقلاب
   از ویژگی های بارز و اصلی یک انقلاب،وجود هدفهای بلند مدّت آن به منظور انجام تغییرات تحوّلات اساسی است،حال آنکه این ویژگی در تحولات ناشی از کودتای نظامی معمولاً وجود ندارد.
   اساساً جنبش هایی را که رهبران آن ها مدّعی هستند صرفاً در جهت حفظ منافع ملّی و علیه سیستم های فاسد صورت گرفته اند و مفاهیمی نظیر آزادی،عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی و… را شعار قرار داده اند نمی توانند  صرف این شعارها این جنبش ها را انقلابی نامید بلکه در توفیق و عدم توفیق هدف های انقلاب ملاک می باشد.
 
استنباط چهارگانه انقلاب
1.     بر پایه اقتصادی بنا گردیده، انقلاب مبتنی بر پایه اقتصادی است.
2.     انقلاب یک پدیده در اصل اجتماعی است.
3.     انقلاب پدیده ای است حاصل از احساس بیگانگی و بی تفاوتی فرد به اجتماع.
4.     مبتنی بر شیوه ارسطویی، ماکیا ولی و جان لاک است و انقلاب را پدیدهای سیاسی می گویند و هدف آن را انتقال قدرت سیاسی قلمداد می کنند.
 
علل انقلاب
   ارسطو علل انقلاب را دو دسته  : 1. عمومی  2. خصوصی   پنداشته است.
   علل عمومی در همه حکومت ها موجب انتقال می شوند، امّا علل خصوصی تنها در نظام های سیاسی خاص به انقلاب می انجامد. مهم ترین علل عمومی نابرابری است. علّت دیگر سودجویی و گستاخی فرمانروایان است که مردم را ضدّ حکومت و همه نهادها آن ها را می شوراند.
   علل انقلابات خصوصی را بنا بر اقتصادی آنها،درباره هر یک مورد برّرسی قرار داده،علت انقلاب در دموکراسی را،روی کار آمدن رهبران مردم،فریب و ستم کاری آنان در حقّ توان گران دانسته،در الیگارشی ها،بر عکس ستم کاری توان گران بر تهی دستان موجب می گردد.
   مهم ترین علّت انقلاب در حکومت های سلطنتی رشک بردن مردم به نیرو و شکوه شاه و درباریان و کینه جویی کسانی است که از سلطنت به سودی نرسیده یا آسیب دیده اند.
انگیزه های انقلاب در قرون اخیر
   انگیزه های مشترک انقلاب جهان را علیرغم الگوهای متفاوت آنان،می توان ناشی از وقوع جنگ،استعمار و استثمار و نارضایی توده مردم دانست.
 
انقلاب از دیدگاه استاد مطهری
   (انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه یا یک سرزمین،علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب. فرق انقلاب با کودتا در این است که انقلاب ماهیّت مردمی دارد امّا در کودتا قیام یک اقلیّت مسلّح به سر نیزه در مقابل اقلیّت دیگری که حاکم بر اکثریّت است).
 
تعریف جنگ انقلابی
   جنگ انقلابی مرحله‌ای از بروز درگیری و خشونت بین نیروهای انقلابی حاکم یا دولتهای بیگانه و حامیان آنها در داخل کشور یا خارج از مرزهاست.
   بطور کلی جنگهای انقلابی را به رغم داشتن یک یا چند عنصر از مفهوم انقلاب نمی‌توان دقیقا یک انقلاب تلقی نمود. بلکه آن را باید بخشی یا فصلی از روند انقلاب بدانیم که در مرحله خاصی از جریان انقلاب برای ضربه زدن بر پیکره نهادهای نظامی ، اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی نظام یا تضعیف قدرت ، به آن نیاز می‌باشد.
   قبل از انقلاب 1917 نیروهای مارکسیت به رهبری لنین چهار سال تمام علیه نیکلای دوم ، آخرین بازمانده نظام سلطنتی سلسله رومانفهای شوروی ، جنگیدند تا توانستند آن نظام را از پای در آوردند و نظم جدید انقلابی مورد نظر خود را شکل دهند. برای آغاز این جنگ انقلابی لنین به هدیه کوچکی نیاز داشت که همان جنگ جهانی اول بود که در سال 1914 بین امپراتوریهای روسیه ، آلمان ، اتریش ، مجارستان ، عثمانی و ایتالیا بوقوع پیوست. همچنان سیر تحولی جنگهای انقلابی ادامه یافت.
   بررسی وضعیت اجتماعی دوران قبل از انقلاب فرانسه نشان می‌دهد که طبقات اجتماعی فرانسه از سه طبقه روحانیون ، نجبا و رعایا تشکیل می‌شد و حکومت موروثی بود. طبقه نوپا و نو ظهور بوژوازی در اثر رونق تجارت و بازرگانی فرانسه با مستعمراتش به مال و ثروتی بیکران رسیده و مایل بود خود را به طبقه نجبا و بالای جامعه ارتقا دهداز طرف دیگر وضعیت بد و نابسامان اقتصادی برای طبقات پایین اجتماع و نارضایتی عمومی مردم از امتیازات نابجای هیئت حاکم و مالیاتهای سنگین دولتی ، آنها را به سوی جنگی انقلابی علیه لویی شانزدهم کشاند، تا اینکه انقلابیون پیروز شدند. و جامعه در نهایت به حالت تعادل و آرامش رسید.
 
انواع جنگهای انقلابی
جنگ انقلابی داخلی: این نوع جنگ عموما بین نیروهای انقلابی از یک طرف و قدرت حاکم از طرف دیگر صورت می گیرد. اهداف نیروهای مبارز ، تضعیف حکومت و در نهایت واژگونی رژیم سیاسی حاکم است که به روشهای مختلف سیاسی ، تبلیغاتی و نظامی صورت می‌پذیرد.
جنگ انقلابی خارجی: در این جنگ انقلابیون علیه دولتهای استعمارگر و حامی رژیم سیاسی حاکم می‌جنگند. و معتقدند که تا این نیروهای بیگانه در کشورشان حاکمیت داشته باشند، هیچگونه استقلال ، پیشرفت و آزادی برای آنها معنی و مفهومی نخواهد داشتآنها با تقویت احساسات ملی‌گرایانه و آزادیخواهی به بسیج نیروهای مردمی دست می‌زنند تا نیروهای بیگانه و عوامل داخلی را شکست دهند. این نوع مبارزه را مبارزه آزاد یبخش یا جنگ رهایی‌بخش نیز گفته اند.
 
فرق انقلاب با کودتا
   فرق انقلاب با کودتا این است که انقلاب ماهیت مردمی دارد ولی کودتا چنین نیست در دومی ، یک اقلیت مسلح و مجهز به نیرو ، در مقابل اقلیت دیگری که حاکم بر اکثریت جامعه است ، قیام میکنند و وضع‏ موجود را در هم میریزد و خود جای گروه قبلی قرار میگیرد و این استقرار ارتباطی به صالح یا ناصالح بودن کودتاگران ندارد آنچه که اهمیت دارد اینست که در کودتا اکثریت مردم از حساب خارج هستند و در فعل و انفعالات نقشی ندارند.

عبدالستار(سروش)دانش آموخته علوم اجتماعي -كابل