آرشیف

2015-2-24

محمد سرور انوری غوری

امنیت در مسیر تـاریـــخ :

باپیدایش انسان ؛مفهوم امنیت نیز تبارزکرد واو به این معنی که انسان برای بقای خویش مجبوربه پیداکردن مواد خوراکه بود .
البته تمام انسانها از لحاظ جسامت , توان وطاقت یکسان نبوده ؛همین برتری قوت منشاه بدآمنی گردید. 
این مفهوم به تدریج درتحول بوده و ابعاد تازه ای یافته است، روی همین منظور مورخین ، امنیت ملی رادرمراحل مختلف زمان تقسیم بندی نموده است.

دوره اول از 1700الی1945:
این دوره با طرح دیدگاه های (ماکیاولی ) آغاز میشود.

ماکیاولی میگفت:
  – امنیت ما مساوی به نا امنی دشمن است و بر عکس.
  – برای داشتن صلح باید برای جنگ آماده بود.
  – به عبارت دیگر برای داشتن صلح در داخل مرزهای خود باید در داخل مرزهای دشمن جنگ ایجاد کرد.

دورۀ دوم از 1945 – 1990:
این دوره با رشد اقتصاد، تجارت بین المللی، علم و تکنولوژی، ارتباطات و سلاحهای مدرن مشخص میشود. در این دوره بعدازجنگ دوم جهانی ابعاد امنیت ملی گسترده تر شده
  دیگر تنها محدود به مسائل نظامی آن نمیشود یعنی قدرت از شکل نظامی آن به شکل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ارتباطی نیز تعمیم یافت.

دوره بعداز1990:
این دوره پس از جنگ سرد و ورود به قرن 21 میلادی.
با رشد سریع اطلاعات و ارتباطات و نزدیک شدن هرچه بیشتر ملت ها به یکدیگر آغاز و جهان به یک دهکده تبدیل میگردد.
به عبارت دیگر در جهان امروزی امنیت یک کشور مساوی به امنیت همه و برعکس. یعنی مفهوم امنیت یک مفهوم متقابل، مساوی و یکسان برای همه میباشد.