آرشیف

2015-11-1

سید معروف سیدی

اماکن تحصلی ودانش آموزان خیالی!

خواندن، نوشتن وکسب علم ودانش یکی از پایه های اساسی هرجامعه را تشکیل داده وهمواره درحال گسترش است. اما اینکه امکان مجلل درگوشه وکنار کشورساخته شده اندکی است که تاثیرمثبت داشته باشد. همانطوریکه گفته اند:«درونش مارا کشته، بیرونش شمارا» دیده میشود که در دورترین نقاط کشورمکاتب، مدرسه ها، دانشگاه ها ومکانهای آموزیشی با بهترین وسایل وامکانات تدریسی ساخته شده است. اینکه این مکانها چقدر توانسته سطح دانشی دانش آموزان را بلندببرودرکمیت وکیفیت درس موثرواقع شود چیزیست خیالی و خود نگری.
خوب به هرطریق که باشد این مکان ها جور شده وپولهای گزافی به مصرف رسیده است اما بی توجه یی حکومتداران در قسمت تطبیق قوانین کاری است به اساس روابط خیشاوندی و ساست های دوگانه.  ولی کسانی هم هستند که ازاین پروژه ها مفاد زیادی گرفته وپولهای را خرج جیب های کشال خود کردند. امروزه از معلمان گرفته تا دانش آموزان همه خیالی تدریس وآموزش می بینند، درمکاتب فرق میان شاگردان لایق وتنبل نسیت، درپوهنتونها همچنان محصلان به خیالات گرفتن وظیفه به درسهای خود ادامه می دهند ودر پوهنتوانهای خصوصی نیز با سرازیرشدن پولهای حق وناحق که پولداران می دهند سند فراغت بدست می آید. بنده هم در دوره تحصیلی خود با جوانان زیادی آشنا شده و اینگونه آنان را یافتم: همه برای گرفتن نمره بالا روابط قومی، خیشاوندی، بوت پاکی، روا داشتن هدیه های (قورت، پسته، بادام، لباسهای شیک، کلاهای قره قولی، زعفران، خوارکه های که شکم آنان را چرب کرده ومارهای درون آنان را آرام نماید) این خواسته های شماری از دانش آموزان ما در پوهنتون های دولتی است که از سوی استادان با کمال میل پذرفته شده و دربدل نمرۀ های مفت داده می شود.
جالب تر ازاینکه استادان هم هستند که با گرفتن یک جارچ کن مبایل نمرۀ می دهند. این را خیانت ملی به ملت وجامعه بدانیم یا ضربه محکم به خزانه دولت؟ محصلان هم هستند که از تنبلی خود به فکر ساختن اتحادیه های (بیکاران) حزاب سیاسی، پیوستن به گروه های مخالف مسلح، چورکردن وبه غارت گرفتن اموال مردم دست میزنند ومفکوره های کامیلآ ضدونقیص دارند. هستند دانش آموزان هم که تا نیمه های شب و روزهارا درس می خوانند کوشش دارند که در آینده به مشکلات دولت وملت خود رسیده گی نمایند، ولی جای تآسف است که همین دانش آموزان هم رفته رفته ودیده دیده از درس فاصله بیگرند. این گونه جوانان با دیدن چنین صحنه های که استادان همراه دانش آموزان چاپلوس می کنند مجبور به فاصله گیری از درس شود. من نیز شاهد این صحنه ها هستم، دانش آموزان تنبل باگرفتن 100 نمرۀ خندان وخوشحال اند اما دانش آموزان که لایق اند ومفکوره وبرداشت خوب از درس و آموختن دارند 55 نمرۀ گرفته ودل شکسته می باشد ودلش دیگر از درس وآموختن سرد شده و دوست هم ندارد که درپیش وجدان خود ملامت باشد همان کارهای تنبل ها را انجام دهد.
پس سرنوشت این گونه دانش آموزان چی خواهد شد؟ این یک پیام بود برای مسوولان مربوطه که در قسمت کمیت وکیفیت تدریس وآموزش جوانان توجه داشته از خیالی های که دامن گیر آنان است جلوگیری شود. در غیرآن همه بیسواد خواهند ماند. خواننده گان گرانقدر شماهم کوشش کنید که در زنده گی هیچ گاه تسلیم چنین خلاف کاری ها نشوید همیشه در تلاش باشید و درس بخوانید تا از پسی همه مشکلات بدرآید. اگر باچنین روزگاری درگیرشدید باآن مقابله کنید تا پیروز شوید. این دولت وملت به ما جوانان می بیند از ما توقع آرامش وآبادی دارد. دوستان گرانقدر اگردراین مقاله کم وکاستی های وجود داشته باشد بنده را به بزرگواری خود عفونماید ودر بهبود وضعیت دانش آموزان کمک وهمکاری نماید.

سیدمعروف « سیدی»
تاریخ 1394/8/9