آرشیف

2014-12-19

علم عبدالقدیر

اسلام وارکان

اسلام دارائی پنج أصل اساسی است که بنام ارکان پنجگانه اسلام یاد میگردد.

ارکان پنجـــگانۀ اسلام عبارت اند از.کلیمۀ طــیبه، نمــــاز، روزه، زکـــاة وحــــج.

1- کلیمۀ طیبۀ. توحید { لاإله إلا الله محمد رسول الله}ترجمه:هیچ کس قابل ولائق عبادت وپرستش نیست غیر از خدا، وحضرت محمد ص فرستادۀ وپیغمبر خدا است.

چرا این کلیمه؟خوب است در إحکام دین بیشتر به حکمت وفلسفۀ مشروعیت دقت کنیم هر گاه دلیل وحکمت را درست درک کنیم ایمان ما استوارو از وسوسه شک وتزلزل نجات میابد مثلا قسمت اول کلیمه توحید  که وجود خدایان دیگر را نفی میکند انسان را از قید زور مندان زمین نجات داده به آسمان پیوند میدهد روح آزاده ومناعت عالی را نصیب انسان میگرداند . إعتقاد به این کلیمه به إنسان حس آزادی وخود باوری داده وی را از قید اسارت وعبادت زور مندان رها میسازد..قسمت دوم کلیمه توحید که رسالت را مژده میدهد  انسانها را به قانونمندی در جهان باور مند میسازد  چون رسالت مفهومش داشتن کتاب وقانون نامۀ زندگی بخاطر رهنمائی وهدایت نسل بشر است چون محمد ص هم مانند سائر إنسانها إنسان است اما با تفاوت اینکه قانون خداوند را ( قرآن)  با خود آورده لذا انسانها صرف مکلف به اطاعت از قانون اند نه افراد.اگر قرآن این کتاب الهی نمیبود حضرت محمد هم شخص عادی میبود اما قرآن  حضرت محمد ص را به خداوند ج وقانونمندی در نظام زنده گی پیوند داده است. مشکل جهان امروز بی قانونی وقانون گریزی است در چوکات قانون عدالت تأمین وزندگی بدون مزاحمت وتعرض شکل میگیرد. مثل اینکه حضرت عیسی علیه السلام بوسیلۀ انجیل وحضرت موسی علیه السلام بوسیلۀ تورات قوانین زندگی ورفتاری را به انسانها آموش دادند ،از برکت کتاب خدا وقانون بزرگواری یافتند.گفتن کلیمۀ توحید وإعتقاد به آن بالای همه إنسانهای روی زمین واجب است.این کلیمه ارتباط انسانها را هر لحظه با خدا تأمین میکند.البته احکام دیگر دارائی این الزام نیست.

2- نماز.نماز رکن دوم دین مبین اسلام نماز است. اینکه این رکن چه زیبائی ها وظرافت ها دارد به دقت وتوجه کافی نیاز دارد.ببینید شرط ادای نماز طهارت ونظافت است آنهم در روز پنج مر تبه شستن وپاک کردن أعضای بدن بناءٌ بر سیمای این رکن باید نگاه معنوی داشته باشیم نه شکل، مظاهر وفوائد آنرا با چشم مغز وقلب نگاه کنید بعد میدانید چه پیا می درآن نهفته است.انسان مکلف است در طول روز به نظافت خود إهتمام نماید وبعد با تکبیر تحریمه از جهان وداع میگیرد با قرائت فاتحه به جهان عظمت وملکوتی خدا قدم میگذرد ودر میانه با گردن نیاز وقلب متضرع تنها از خداوند ج طلب کمک میکند تا اورا براه راست هدایت نماید وبعد حر کات را انجام میدهد که از نظم، تناوب ونوبت از یک قانون حیات بخش حکایت دارد. نماز درس خود شناسی تواضع برد باری  نظم پذیریست.متوجه کلیمات که نوشتم نشوید متوجه تمام ارکان وحرکات یک رکعت از نماز شوید.قیام، قرائت، رکوع وسجده همیشه یکی پی دیگری میاید.این رکن اسلام پیام  ودستورنظم پذیری را به انسان میدهد پیام تواضع واحترام گذاری.اگر ما زندگی خودرا به یک رکعت نماز هم آهنگ سازیم گاهی هم از حد نمیگذریم بر حقوق دیگران تجاوز نمیکنیم وخودرا از دیگران بر تر نمی پنداریم وتر تیب وتنظیم را در تمام امور زندگی من حیث قانون می پذیریم .

اثرات مثبت در جسم. نمازرکن خیلی مهم واساسی است که کفر واسلام را ازیکدیگر جدا میسازد{نماز را ستون دین میگویند.}إجرای این رکن بعد از کلیمۀ توحید حتمی است ،چون مصارف مالی ندارد،فائده های جسمی وروحی آن  بسی فروان است .أعضای بدن شسته میشود وپنج مرتبه در روز دهان ودندان های إنسان پاک میگردد.اگر انسان کار کند وعرق ریزد با وضو گرفتن وشستن أعضائی بدن تازه گی حاصل میکند از تعفن وبوی بد جلوگیری میشود واگر بیکا ر باشد به حرکت در میآید وجودش سالم میگردد.وبا استادن وإعتراف بدرگاه خالق لایزال وطلب استعانت ازوی به بندگی وپاکی تعهد میسپارد.نماز حر کات شکلی نیست بلکه نماز مفاهیمی اثر گذاری است که در سیمای نماز گذار پدیدار میشود وآنانکه خصلت نماز گذار را ندارند عبادت شکلی عبادت نه که عادت در حرکت است.

3- روزۀ ماه مبارک رمضان: رکن ویا أصل سوم  دراسلام روزه گرفتن است که مسلمانهای بالای پانزده وهژده سال درهر سال یکماه  در جریان روز از خوردن ونوشیدن وامور منافی روزه طبق رهنمود های فقهی خوداری میکنند.

أهداف روزه.

:الف – غمشریکی با فقراء ومساکین. یعنی درین ماه مسلمانها کمتر مصرف میکنند ویکمقدار از مصارف خودرا ذخیره نموده آخر ماه رمضان قبل از ادائی نماز عید بنام صدقۀ فطر به مساکین توزیع میکنند. اگر کسی در ماه رمضان بیشتر مصرف میکند هدف اصلی روزه را بجاه نیاورده است چون در ماه رمضان باید یکمقدار بخاطر دستگیری مساکین ذخیره شود.                                                                                                    

ب – خبر دار شدن از حال کسانی که مواد کافی برای خوردن ونوشیدن ندارند یعنی سر مایه داران خودرا در غم ودرد مساکین شریک میسازند وبا در ک از حال فقراء به ایشان کمک میکنند.

ج – صحت بدن.پیغمبر صلی الله علیه وسلم خدا گفته است: روزه بگیرد وبسلامتی بدن خود بیأفزائید}چون معده سرچشمه اکثر مریضی ها است وقتی در نتیجۀ  خوردن دوامدار و کار وفعالیت زیاد به مشکل مواجه میشود همه أعضای وجود انسان بدرد میآید. در نتیجۀ روزه این عضو بدن تصفیه میشود وراحت میگردد که باعث راحتی سائر أعضائی بدن نیز میگردد .                                                                                                        

شما دیده اید وتجربه کرده اید وقتی شخصی از اثر خوردن زیاد چاق وفربه میشوند طرق دستور وسفارش داکتر به گرفتن رژیم وپرهیز نیازپیدا میکنند لذا با إجرائی روزه از چاقی جلوگیری شده سفارش طبی ضمنا عملی میگردد. یعنی هم صحت خود را مراعات میکنید هم به مساکین کمک مینمائید. وهم به مردم هم آهنگی میکنید وهم خدارا راضی نگهمیدارید وخیر دنیا وآخرت را نصیب می شوید.در رمضان جسم وروح إنسان هر دو تقویه میشوند.

زکاة: رکن چهارم اسلام زکواة است. این رکن کاملا مالی بوده وتحت شرائط خاص اجرا میگردد البته ادای رکن مشروط به دارای در حد نصاب مشخص طبق قواعد فقهی است.اجرا وادای اصولی این رکن فوائد فراوان دارد.باید هدف ادای این رکن از قبل روشن وموارد مصرف عاید ازین رهگذر قبلا مشخص گردد.

هدف از این رکن کمک کردن به نیاز مندان وکم کردن تفاوت بین طبقات جامعه است واین رکن را مردم از طریق دادن فیصدی مشخص از دارائی ایشان إجرا مینمایند که اندازۀ آن در کتب دینی(فقه) نوشته شده.اگر کسی فقیر باشد این رکن بالای آن واجب نیست بلکه از مزایای این رکن اسلام بهره میگیرد. هدف اساسی این رکن مبارزه با فقر، گسترش عدالت وبر داشتن تفاوت های اجتماعی از میان مردم است. در دنیائی معاصر در کشور های مترقی هم زکواة وجود دارد،ودر لفظ با کلیمه زکات تفاوت دارد غالبا آنرا مالیه میگویند .طبق فیصدی مشخص از عاید افراد و سرمایه داران گرفته میشود واز طریق دفاتر مشخص بالای افراد کم در آمد وفقیر جامعه توزیع میگردد.

گرفتن زکاة زیاد تر از طریق دولت صورت میگیرد.در دولت های اسلامی که تفاوت طبقاتی زیاد وجود دارد بخاطریست که دولت ها ضعیف اند دارائی ثروتمندان را کنترول کرده نمیتواند،وهمچنان احصائیه دقیق از افراد بی بضاعت در دسترسی دولت نیست همان است که هر کس زکواة را طور خود سر وبه محل مورد نظرش ادا مینماید که کار مؤثر ودرست نیست. بلی هرکس صدقه وتبرء دارد میتواند طور مخفی به مسکین مورد نظرش بدهد اما دادن خود سر زکواة بدون اینکه دولت اندازه سر مایه واندازه زکواة فرضی را بداند کار مطابق به اصول حکومت اسلامی نیست واثر درست ندارد.در حالیکه هر دولتی مکلفیت دارد از حال فرد فرد رعیت خود آگاه باشد وبه دادش برسد.دولت های عادل ومسلمان خود شان به سروی ومعلومات گیری از حال مستمندان میروند وایشان را یاری میرسانند ونیاز به سوال کردن مسکین نیست.در عهد خلفای راشدین علیه مانعین زکات جهاد إعلان شد .بناء گر فتن سر مایه اضافی تجار طبق قوانین اسلامی واجب است.

حج – رکن پنجم اسلام حج است.  یعنی زیارت خانه خدا} کسانیکه استطاعت وتوانائی دارند در عمر یک مرتبه رفتن به مکۀ مکرمه به عزم زیارت خانه کعبه وقیام به عرفات بالای شان فرض است.در حج حکمت های فراوان است که متأسفانه در عصر حاضر مردم به حکمت حج متوجه نبوده تنها مشکل شخصی خودرا در نظر میگیرند. در حج باید زعمای ورءسای کشور های اسلامی وضعیت اقتصادی واجتماعی مردم را به بر رسی بگیرند وهر کس مستحق کمک ورهنمای باشند در عرصه مادی ومعنوی حمایت شود..این رکن هم مربوط به دارائی وامکانات  است.کسانییکه سرمایه وامکانات رفتن  به مکه را نداشته باشند حج بالای شان واجب نیست یعنی این رکن هم بالای فقراء واجب نمی باشد.در صورت نا توانی مالی دو رکن  زکاة وحج حذف میگردد. خداوند ج هیچگاه مسلمانان را به هرج ومشقت امر نفرموده( وما جعل الله علیکم فی الدین من حرج)                                                                

در اسلام سهولت وآسانی است وإجرای إحکام اسلام هم مربوط به توانائی بنده گان خداوند است .همان ترتیبیکه گفته شد دور کن زکاة وحج بالای مردم محتاج فرض نیست.تنها قبولی رکن اول بدون قید وشرط بالای همه إنسانها فرض است.متباقی ارکان اسلام به تر تیب دارائی شرائط اند که با موجودیت آن شرائط بالای إنسانها فرض میگردد که باید در اجرای آن کوتاهی صورت نگیرد.

قسمت دوم:بحث ایمان واسلام:

قبلا خواندیم که اسلام دارای پنج رکن است وارکان اسلام طور مفصل تشریح شد. در قسمت دوم به ارکان ایمان اشاره میکنیم پس درین بخش لازم است فرق ایمان واسلام را هم بدانیم تا بدینوسیله بفرق مؤمن ومسلمان هم پی ببریم.

اسلام:

اسلام لغتا به معنی انقیاد اطاعت وپیروی میباشد. در اصطلاح اطاعت وعملی ساختن تمام إحکام ،قوانین ومقررات است که  حضرت محمد ص  از طرف خداوند ج به مردم رسانیده است .

ایمان: ایمان در لغت به معنی باور کردن است.ودر اصطلاح دین اقرارکردن بزبان وتصدیق قلبی به خداوند، ملائیکه ، کتب آسمانی، پیغامبران، روز رستاخیز یا روز حشر،واندازۀ خیر وشر که از جانب خداوند مقدر است وهم زنده شدن بعد از مرگ.بناء اسلام بیشتر به عمل ارتباط دارد در حالیکه ایمان به عقاید إنسانها ارتباط میگیرد.

 تشریح مؤمن بهات: {آمنت با لله وملائکتیه وکتبه ورسوله والیوم الآخر والقدر خیره وشره من الله تعالی والبعث بعدالموت}البته قبلا به فارسی تحریر شده، لذا حفظ واز بر کردن مؤمن بهات به لسان عربی شرط نیست، میشود هر کس به زبان خود بفهمد که به چه چیز ها باید ایمان وباور داشته باشد .حال می پردازیم به تشریح آنچه ایمان داریم.

1_ ایمان بخدا یعنی چه؟

شما سورۀ إخلاص را خوانده اید ایمان به خدا مطابق به مفهوم همین سوره باید باشد.ایمان دارم که{ خداوند ذات واحد، یگانه وبدون شریک میباشد –خداوند به هیچکس وهیچ چیز محتاج نیست، بلکه همه مخلوقات به او محتاج اند.خداوند زایمان ندارد ونه خودش از کسی زائیده شده است – وهیچ سیال ورقیب ندارد.وخداوند همه جهان را آفریده است.}

ایمان به ملائیکه: ایمان دارم که ملائکه از جملۀ مخلوقات خداوند ج بوده از نور آفریده شده اند واز گناه پاک اند، واز طرف خداوند ج به إجرائی کار های خاص مکلف اند.چهار ملائیکه مشهور عبارت اند از.

1- جبرائیل 2- میکائیل –3  عزرائیل 4 – إسرافیل  که هر کدام از خود وظایف مشخص دارند.

2: ایمان به کتاب های خداوند ج

ایمان به  کتاب های خداوند ج که بالای پیغمبران نازل شده است.واین کتاب ها مطابق به شرائط وقت وزمان بخاطر رهنمائی إنسانها نازل گردیده.کتاب های مشهور عبارت اند از..

1-  قرآنکریم  که به حضرت محمد ص نازل شده است.

.2 انجیل  که به حضرت عیسی علیه السلام نازل شده.

 3- تورات  که به حضرت موسی علیه السلام نازل شده است.

  4- زبور  که به حضرت داود علیه السلام نازل شده است .

وهم یکصد صحیفه دیگر بالای پیامبران دیگر نازل گردیده است.

3– ایمان به پیامبران خداوندج:

ایمان به اینکه تمام پیامبران که بخاطر رهنمائی بشر مؤظف شده اند حق است.وپیامبران که بالای شان کتاب نازل شده بنام پیامبران اولی العزم یاد میگردند که نامهای شان با کتاب هائیکه بر ایشان نازل شده داخل قبلا ذکر شد.

4- ایمان بروز آخرت:

ایمان به روز آخرت، به این معنی که انسانها بعد از مرگ دوباره زنده میگردند واز ایشان أعمال خوب وبد که در زمان حیات خود دردنیا انجام داده اند پرسیده میشود. آنانیکه عمل خوب انجام داده اند به جنت میروند وکسانیکه أعمال بد انجام داده باشند به دوزخ ویاجهنم عذاب میشوند.واین پیامیست که انسان را از مأیوسیت نجات میدهد.چون در دنیا کسانی هست که ظلم میکنند وباید به کیفر أعمال خود برسند والا این زندگی بیهوده است.

خدا شناسی و توحید (عقیده): توحيددر عبادت يعنى جز ذات پروردگار هيچ موجودى شايسته عبادت و پرستش‏نيست، پرستش غير خداوند مساوى است با شرك و خروج از دايره توحيد اسلامى.ما معتقدیم : که خداوند متعال پدید آورنده تمام جهان هستی است ، و آثار عظمت و علم و قدرت او در جبین تمامی موجودات جهان ، آشکار و هویدا است .

ما معتقدیم : هر چه که در اسرار موجودات این جهان بیشتر اندیشه کنیم به عظمت ذات پاک او و وسعت علم و قدرتش آگاه تر میشویم و با پیشرفت علم و دانش بشری هر روز درهای تازه ای از علم و حکمت او به روی ما گشوده می شود . 
قرآن کریم می فرماید : "و فی الارض آیات للمومنین * و فی انفسکم افلا تبصرون " 
و در زمین آیات ونشانه های قدرت خدا وند زیاد است برای مؤمنین و همچنین در وجود شما آیا نمی بینید !؟ خلاصه نشانه های قدرت الهی در آفاق وانفس جلوه نمائی میکند..

 

صفات جلال و جمال خداوند :

یکی دیگر از مباحثی که در خدا شناسی و توحید مطرح می شود صفات جمال و جلال خدامند متعال می باشد . 
ما معتقدیم ذات پاک خداوند از هر گونه عیب و نقص پاک و منزه است و آراسته به تمام کمالات می باشد بلکه او کمال مطلق ،و مطلق کمال است و به تعبیر دیگر هر کمال و زیبائی در این جهان است از ذات پاک او سرچشمه گرفته . در قران کریم آمده است او خدای است که از هر گونه عیب و بدی پاک و منزه است ، به کسی ستم نمی کند امنیت بخش است ،مراقب همه چیز است،قدرتمندی شکست نا پذیر است که با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح میکند . او شایسته عظمت است ، و منزه است از هر آنچه که با او مقایسه شود .او خداوندی است خالق و بی همتا،صورتگری بی نظیر و …….. 

 

ذات پاکش نا متناهی است:

دیگر مباحثی که در خدا شناسی و توحید بایستی مطلع بود این است که خداوند دارای ذاتی پاک و نامتناهی است . 
ما معتقدیم : او وجودی است بی نهایت از هر نظر : از نضر علم و قدرت ،حیات ابدیت و ازلیت و به همین دلیل در زمان و مکان نمی گنجد ،چرا که زمان و مکان هر چه باشد محدود است ،ولی در عین حال در هر زمان و مکان حضور دارد چرا که فوق زمان و مکان است . 
" وهو الذی فی السماء إله و فی الارض إله و هوالحکیم العلیم " 
او کسی است که در آسمان معبود است و در زمین معبود و او حکیم و علیم است. 
بلی: او به ما از ما نزدیکتر است ،او در درون جان ماست و او در همه جاست ،و در عین حال مکانی تدارد و در همین راستا خداوند میفرمائد : " و نحن اقرب الیه من حبل الورید : و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم !؟ 

مراتب توحيد:توحيد مراتب و اقسام دارد:

 توحيد ذاتى، توحيد صفاتى– توحيد افعالى،– توحيد در عبادت. توحيد ذاتى يعنى اينكه ذات پروردگار يگانه است،مثل و مانند ندارد، ماسوا همه مخلوق اوست .آيه كريمه ليس كمثله شى‏ء(1) و يا آيه‏و لم يكن له كفوا احد (2) مبين توحيد ذاتى است.

توحيد صفاتى‏يعنى صفات خداوند از قبيل علم، قدرت، حيات، اراده، ادراك، سمعيت،بصيريت، حقايقى غير از ذات پروردگار نيستند، عين ذات پروردگارند، به اين معنى‏كه ذات پروردگار به نحوى است كه همه اين صفات بر او صدق مى‏كند به نحوى  كه آثار اين صفات بر او مترتب است.

توحيد افعالى يعنى نه تنها همه ذاتها، بلكه همه‏كارها(حتى كارهاى انسان)به مشيت و اراده خداوند است وبه نحوى خواسته ذات مقدس اوست.