آرشیف

2016-3-12

علم عبدالقدیر

اخلاق جهاد.یا اخلاق جنگی یک مسلمان

بخاطر مسلمانان بد از اسلام فرار نکنید..وبخاطر جهاد گران جاهل از جهاد منکر نشوید.
اسلام به ذات خود ندارد عیبی ..هر عیب که هست در مسلمانی ماست.
اسلام دین حق وجهاد وسیلۀ  اصلاح نفس  وختم شرک وبیعدالتی است واین جهاد با شرائط خاص وپیامد های های بسیار آموزنده واثر گزار فرض میگردد نه با ذوق وسلیقه  ویا عشق زر اندوزی. درین روز ها در صفحات فیس بک از جهاد ومجاهدین بسیار نوشته میشود وهر جنگجوی  افغان وخارجی خودرا  خالد بن ولید وابو ایوب انصاری معرفی نموده بر بنیاد حس خود خواهی با معرفی کردن گروپ های ده نفری بنام امت اسلام ی مسلمانان را  تو هین وتحقیر میکنند.بخاطر اینکه رفتار عدۀ از مسلمانان بد با عث انکار مردم از اسلام نشود ویا عملکرد عدۀ از جهاد گران بی دانش با عث  نفرت انسانها از جهاد نشود.کوشش میکنم سیره واخلاق نظامی ویا حربی پیامبر بزرگوار اسلام را در هنگام جهاد به صفحه فیس بک نقل کنم تا جوانان مسلمان تصویر خود را در آینه رفتار پیامبر ص ببینند.آنا نیکه  بخوا ست خود در مغایرت با دسا تیر قو لی وعملی پیامبر بزرگوار اسلام عمل میکنند..جنگجویان اقتصادی وابزار سیاسی اند که از طرف دلالان جهانی شستشوی مغزی شده اند نه مسلمان مجاهد.
در اسلام جهاد یک جنگ دفاعی است نه تهاجمی (آذن للذین یقاتلون بآنهم ظلموا ) حج 39 و هم سوره بقره ( اگر بر شما تجاوز کردند شما هم بر ایشان  تجاوز کنید  بمثل آنچه بر شما تجاوز شده ) سورۀ بقره)البته به امر وحکم یک امیر تا ئید شده از طرف عموم مسلمانها ) اگر جهاد فرض شود بر همه مسلمانان یکسان فرض است نه  اینکه مسلمانان یک کشور مانند افغانستان  از طرف کشور های اسلامی دیگر اجیر وکرایه شوند تا جهاد کنند وخود شان مصروف تجارت خون افغانها باشند.( مسلمانان پولدار نان دهند ومسلمانان فقیر جان دهند) شاید عدۀ فکر کنند افغانستان مورد تجاوز قرار گرفته ولی این را هم بدانند که پایگاه های نظامی امریکا در تمام کشور های وجود دارد که به جنگجویان افغان کمک مالی ول<ژستکی میکنند خصوصا سعودی قطر بحرین وپاکستان..
  مسلمانان به قصد كشورگشایی و تجاوز به حقوق غیر مسلمانان نمی­جنگند؛ بلکه مبارزه مسلمانان برای حفظ موجودیت جامعه اسلامی و دفاع از آزادی اندیشه و اعتقادی است كه مورد تعرض قرار گرفته است.  جهاد به معنی جنگ وخشونت و بد اخلاقی  رائج در جنگ های امروزی نیست ، بلکه مسلمانان در هر حال اصول و ارزش­های انسانی را محترم  شمرده و میدان جنگ را صحنه دفاع از حقانیت آیین خویش میداند و با برخورد انسانی با اسراء، كمك به مجروحان جنگ و بیماران دشمن،  در عین حال با رفتار نیكو  در برابر غیر نظامیان به معرفی بر تری عقیده و شخصیت دینی خود می­پردازند. تا جا ئیکه این رفتار نیکو در اثنای جهاد با عث گرویدن منکران به اسلام میگردد.   
  
پیامبر رحمت (جنگ وخشونت هیچگاهی هدف پیغمبر ص نبوده: اما حالا هرکس با داشتن تفنگ و گر فتن پول اوج خشونت را بنام جهاد به نمایش میگذارد وچهره اسلام را با خون رنگ آمیزی کرده اندکه هیچ ربطی به جهاد واسلام ندارد مولانا عبدالرحمن جامی میفر ماید.
ای به سرا پردۀ یثرب بخواب  –  خیز که شد مشرق ومغرب خراب –
 دین ترا  در پـی آزایش انـد –   در پیی آرایش وپیــرایش انــد –
بسکه ببستند بر او برگ وساز –گر تو ببینی اش نشناسیش باز.
هر عربی خوانی بخود جرأت داده تا چیزی از خود بدین بچسپاند وآنقدر زخمی وپینه کرده اند که یافتن اصل دین مشکل است.اما خدارا شکر که احادیث پیامبر بزرگوار  اسلام حتی الوسع جمع آوری ودر قالب صحاح سته تنظیم و محفوظ است. ورنه خدا میداند از دین چه جور میشد همین حالا  هر کس از اسلام چهره وقامت مورد نظر خودرا معرفی میکند .آنا نیکه چهره وسیمای اسلام را با خون رسم میکنند پیروان پیامبر رحمت نیستند. چون دین جزء رحمت وشفقت چیزی بیش نیست وبا نقل برخی از احادیث فعلی وقولی پیامبر اسلام اخلاق جنگ وجهاد را پیشکش حضور خوانندگان محترم مینمائیم.
اساس  رسالت پیامبر ص مدارا ورحمت است{فبما رحمت من الله لنت لهم  )
دعوت با حکمت وموعظه حسنه  اساس رسالت پیامبر(ص) بوده وهست تا جایی كه اعتقادات و حدود الهی محفوظ بماند، با مشركان و اهل كتاب به عطوفت و رأفت رفتار  می­كرد و از حقوق شخصی خویش چشم­پوشی مینمود.( در صلح حدیبیه) واز اخلاق وآداب دیگر در توسعه اسلام ارسال مبلغین مذهبی، مذاكره و گفتگو، نوشتن نامه به سران كشورها، فدیه گرفتن برای آزادی اسرای كفار به جای كشتن آنان،، انعقاد پیمان صلح و دوستی با قبایل (مشركان و اهل كتاب)[  اختصاص سهمی از غنایم به نومسلمانان، آزادی بدون فدیه اسیرانی كه سهم پیامبر(ص) و بنی عبدالمطلب بود.[ پیغمبر ص خود شان اسیر نگاه نمیکردند  و رهائی اسراء را دلیل کفارۀ گناهان میدانست (غزوه طائف).
 
جهاد یا مقابله با ظلم:(اءُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِاءَنَّهُمْ ظـُلِمـُوا…)) (حـج / 39)اجازه جهاد بعد از ظلم بی پایان مشر کین بر مسلمانان واجب شد.واین جهاد دارای حدود ومقررات وهم آداب واخلاق خاص بود.  پیامبر(ص) زمانی كه ناچار به جنگ بود، سپاهیان  ومجاهدین را به سه چیز سفارش اكید می­فرمود:
ا: اول دشمن را به اسلام فراخوانند،‌ اگر پذیرفتند، اسلام آنان را بپذیرند.( نگو ئید تو منافقی کلیمه را از صدق دل نگفتی ویا از ما ترسیدی ..نه خیر اگر کلیمه شهادت خواندند.فخلو ا سبیلهم اجازه دهید که بروند ( ولا تقولوا لمن القی الیکم السلام لست مؤمنا ) وکسیکه بشما سلام میدهد آنرا کافر نگو ئید:
مرحله دوم: اگر نپذیرفتند آنان را به زیستن در پناه مسلمانان و پرداخت جزیه فراخوانند.  کسانیکه قوا نین حکومت اسلامی را می پذیرند مارا به عقاید شان کاری نیست هرکس میتواند در پهنای حکومت اسلامی زندگی کند.اسلام کسی را مجبور به پذیرش  عقیده نمیکند چون عقیده اجباری موجب ثواب هم نیست.
سوم : اگر بر جنگ اصرار داشتند با توكل به خدا، بجنگند  وبر غیر نظا میان تعرض نکنید( اطفال زنان وشیوخ ) درختی را قطع نكنند[ و  زمین های زراعتی را ویران نکنند.  
چهارم: بر مرده ها بی احترامی نکنید ( اعضای بدنش را نبرید) نه بوسیله رنجر کش کنید ونه هم داتسن وبای فور. فقط انسان باشید. 
پنجم: بر غنیمت خیانت نکنید حتی به اندازۀ یک خر ما اینها حق ایتام وورثه شهداء ونیاز مندان است .نه اینکه پول هارا آتش زنید که مال  شورای همبستگی است.اگر غنیمت است  موارد مصرف آنرا شریعیت مشخص ساخته اگر نیست نگیرید چون این کار تجاوز به بیت امال ویا لا اقل حقوق دیگران است.
ششم :نمایش اخلاق اسلامی:پیغمبر ص مـجـاهـدان را بـه رعـایـت حـقـوق انـسـانـی در جنگ ـ که امروزه به (حقوق بـشـر ) شـهرت دارد ـ سـفـارش مـی کـرد چنانچه  هرگاه قصد اعزام لشکری را داشت ، فـرمـانده و نیروها را نزد خود می نشاند و می فرمود: ((خیانت نورزید، مثله نکنید، پیمانی را نشکنید، کهنسالان ، کودکان و زنان را نکشید )…اما در جهاد سال های اخیر مردم افغانستان مشاهده شده که مجاهدین تنها وظیفه زدن وکشتن دارند به تبلیغ وبستن تعهدات وپیمانها با دشمن هیچ صلاحیت وحتی وقت ندارند.
وقتیکه عقیده آزاد بود برای چه می جنگید؟
پاسخ:اول جهاد بخاطر  تا مین عدالت اجتماعی است: خداوند برقراری عدالت اجتماعی را  بالاترین هدف پیامبران و مهم­ترین ویژگی جامعه انسانی می­داند؛ واین در پرتو احکام اسلام میسر است. از این رو بخش عمدۀ از برخوردهای قاطعانه پیامبر(ص) بخاطر تحقق عدالت در تمام زمینه­ها بوده است. نفی اشرافیت، تبعیض و لغو قوانین ظالمانه جاهلیت، اجرای حدود الهی، ایجاد تعاون و تعادل در روابط اجتماعی و تحقق ارزش­های الهی در جامعه بود.
دوم- حفظ  وگسترش قوانین داد کستر اسلام وتقویت جامعه اسلامی .
   گستردگی قوانین اجتماعی اسلام و پیوند آن با حیات اقتصادی،‌ اجتماعی، حقوقی و نظامی حاكی از ضرورت وجود حكومت و دولت است.
   از این رو با به بن بست رسیدن تلاش­های پیامبر(ص) برای تشكیل امت واحد در مكه، به فكر تحقق آن در مدینه افتاد و بخش وسیعی از تلاش­های پیامبر(ص) برای حفظ شهر مدینه و استمرار همبستگی عقیدتی میان مسلمانان شد.  از این رو در ابتدای تأسیس نظام اسلامی، قوی­ترین پیوندهای قومی و دینی و سیاسی را میان ساكنین مدینه برقرار ساخت. اول یک حکومت نمونه ساخت وسپس در دفاع از آن پرداخت.در شرائط فعلی جنگجویان افغان هم مناطق وسیعی را در کنترول دارند اینها باید یک نمونه حکومت داری ونوع تا مین عدالت اجتماعی و اعمار زیر ساخت های علمی واقتصادی را بسازند تا مردم باور کنند که اینها توان ساختن حکومت اسلامی واقعی را دارند. جا ئیکه را که تصرف میکنند نه مکتب است نه سرک ونه هم صحت نان هم بدوش مردم این شد خلافت اسلامی مگر این کار ها ضد قرآن وخلافت نیست؟