آرشیف

2014-12-20

علم عبدالقدیر

اثر دانش وکنش مسلکین بر جهانی شدن اسلام

 

این نوشته به ادامه مطلب قبلی زیر عنوان (حکمت زیور دعوت است )تقدیم حضورخوانندگان محترم میگردد. ودرین نوشته باز هم به حکمت دعوت من حیث زیور با جاذبه واثر گزار تمرکز صورت خواهد گرفت واینکه دعوت اسلامی باید جهانی و همه شمول باشد طوریکه قبلا تذکر رفت حکمت در دعوت قابلیت اثر گزاری بخاطرگسترش ساحۀ قلمرو حاکمیت دین مبین اسلام است به همین دلیل دعوت بایست مطابق نیاز ومقتضای حال مخاطب بوده حتما اثر گزار باشد . دعوت در دائرۀ گروه همدین وهم کیش ویا تنها مسلمانان با هدف جهانی شدن اسلام نه که به منظور شدت پارسائی بیشتر صورت میگیرد واین روش با اندیشه جهانی شدن اسلام چندان مطابقت ندارد.
دعوت امروز ودیروز: اگر دعوت داعیان ورسالت داران امروز را با شیوه ها وروش های دعوت پیامبر بزرگوار اسلام من حیث اسوه والگو دینداران مقایسه کنیم شباهت های کمی بین او دو رویکرد در می یابیم ، طوریكه تاريخ اسلام نشان مي دهد در عهد آن حضرت دعوت اسلامي با هدف ترويج اسلام در ميان غير مسلمانان صورت می پذيرفت ، واما دعوت امروز خیلی منفعلانه ومنحصر در دائر ۀ مسلمانها ست .در عصر حاضر وقتي از دعوت صحبت ميشود،فكر مي كنيم كه ما تنها موظف به اشاعه اسلام در ميان مسلمانان و متعهد ساختن آنها به انجام فرايض ديني هستيم و به آنچه در مورد اسلام در ميان غير مسلمانان اشاعه يافته است توجهي نداريم . به عبارت ديگر در حالي كه در مسير متعهد ساختن مسلمانان به تعاليم اسلامي حركت مي كنيم ، نسبت به تصوري كه از اسلام در ميان غير مسلمانان ايجاد شده و باديدگاههاي ماتناقض دارد ، بي اعتنا هستيم . این بخاطریست که ما نگران نوع نگرش غير مسلمانان نسبت به خود میباشیم وبا چنین اندیشه وتصور توصیه های اسلام را در جهت دعوت غیر مسلمانان به اسلام فراموش کرده ایم.
با یک نگاه دقیق به تاریخ زندگی پیامبر اسلام این حقیقت رامي پذيريم كه پيامبر اسلام(ص) هرگز نسبت به سرنوشت غير مسلمانان بي تفاوت نبود و كاملاً نگران آينده آنها و مشتاق هدايت ايشان به سوي اسلام و ايمان بود اند. وقتيكه ما استراتیژي دعوت را دنبال مي كنيم و با غير مسلمانان ارتباط برقرار كرده واسلام را معرفي مينمائیم ،ممكن است حتي در متقاعد كردن آنان براي پذيرش اسلام موفق نباشيم ،اما حداقل توانسته ايم سوءظن و كج فهمي آنان را نسبت به اسلام تا حدی اصلاح وکاهش دهیم ،وحد أقل اخلاق اسلامی را به ایشان معرفی کرده ایمبلال حبشی بخاطر اخلاق ورفتار نرم پیامبر ویارانش به اسلام گرائید .اخلاقیکه از هدایت پر بار الهی (فبما رحمة من الله لنت لهم …) مایه گرفته بود.
زور وشمشیر گزینه اول در دعوت اسلامی نیست.
نامه هائی که پیامبر گرامی،به عنوان دعوت اسلام به امراء و سلاطین،و رؤساء قبائل و شخصیتهای برجسته معنوی و سیاسی دنیا نوشته است همه ازین حقیقت پرده بر میدارد که اسلام نخست به سلاح استدلال ومنطق تکیه کرده است نه زور وشمشیر ،و در متن هیچ یکی از نامه های شان جنگ وخشونت تذکر نرفته است. در کشور های اسلامی حدود 185 (1) نامه،از متون نامه های پیامبر که برای تبلیغ و دعوت به اسلام و یا به عنوان میثاق و پیمان نوشته است، وجود دارد،که محدثان و تاریخ نویسان آنها را ضبط کرده اند.همه این نامه ها حاکی است که روش اسلام در دعوت و تبلیغ، منطق و برهان بوده است،نه جنگ و شمشیر.روزی که پیامبر از حملات قریش مطمئن گردید، علاوه از سران قوم عرب که برای هرقل پادشاه روم وخسرو فارس وشاه المغرب همه نامه فرستاد. اشارات،نصایح و اندرزها و تسهیلات و نرمشهائی که پیامبر در موقع بستن پیمان با ملل بیگانه از خود نشان داده،همه و همه گواه زنده بر ضد نظریه خاورشناسانی است که خواسته اند چهره اسلام را با تهمتهای ناروای خود بپوشانند و پیشرفت اسلام را زائیده نیزه و شمشیر دانند. امید وارم دانشمندان ورسالت داران واقعی در کشور های مختلف با ترجمه متن نامه های پیامبر اسلام روش وطریق ادای رسالت پیامبر بزرگوار اسلام رادر نقاط مختلف جهان روشن سازند.
اسلام بر جهانی شدن تأکید دارد. از مطالعه ارشادات وهدایات الهی وعملکرد پیامبر بر حقش به این حقیقت پی می بریم که اسلام دین جهانی بوده ودعوت اسلام هم مقید بزمان ومکان وقوم وگروه خاص نیست دین اسلام همه ساکنان روی زمین را مخاطب قرار داده وهر انسانی میتواند از هدایات حیات بخش الهی بهره گیرد.برای اثبات این مسئله برخی آیات از قرآنکریم را من حیث سند در اینجا نقل میکنیم و آيات زيادي از قرآن كريم به صراحت يا به صورت غيرمستقيم از جهاني شدن رسالت اسلام و محدود نبودن آن به مکان يا زمان معين سخن گفته و نگاه جهاني دين اسلام را حكايت و ترسيم نموده‌اند.
 (قل يا ايها الناس اني رسول الله اليكم جميعاً»اي رسول ما به خلق بگو كه من بر همه شما جنس بشر رسول خدايم»
 (يا ايها الناس اعبدوا ربكم الذي خلقكم و الذين من قبلكم لعلكم تتقون»اي مردم خدايي را بپرستيد كه آفريننده شما و پيشينيان شماست باشد كه منزه شويد»
 (و ما ارسلناك الاكافه للناس»و ما تو را جز براي اينکه عموم بشر را بشارت دهيم نفرستاديم»
 (و ما ارسلناك الارحمه للعالمين»و‌اي رسول ما تو را نفرستاديم مگر آنکه رحمت براي اهل جهان باشد»
 (تبارك الذي نزل الفرقان علي عبده ليكون للعالمين نذيرا»بزرگوار آن خداوندي است كه قرآن را بنده خاص خود نازل فرمود تا اهل عالم را متذکر و خدا ترس گرداند»
 (هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله…»او خدايي است كه رسول خدا را قرآن و دين حق به عالم فرستاد تا او را بر همه اديان غالب گرداند»
 (يا اهل الكتاب تعالوا الي كلمه سواء بيننا و بينكم الانعبد الا الله و لانشرك به شيئا)بگو‌اي اهل کتاب بياييد از آن کلمه حق كه ميان ما و شما يكسان است پيروي كنيد و بجز خداي يكتا هيچ كس را نپرستيم و چيزي را با او شريك قرار ندهيم»
در آيات شريفه فوق به اين مطلب اشاره شده است كه پيامبر گرامي اسلام (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم) پيام قرآني خود را كه همان وحي الهي است با ويژگي ابديت براي تمام بشريت اعلام كرده است و آيات مزبور دلالت دارند بر اينکه رسالت پيامبر اکرم(صلي‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم) جهاني و براي تمام انسانها است.
استدلال عقلي
افزون بر اين همه لازمه اعتقاد به خاتميت دين اسلام جهاني بودن اين دين است زيرا اگر قرار باشد از اين پس هيچ پيامبري مبعوث نشود دين اسلام بايد قابليت پاسخگويي به نيازهاي همه انسانها را در همه زمانها و همه مکانها داشته باشد يعني بايد دين اسلام هم از نظر زماني و هم از نظر مكاني فرا گستر و جهاني باشد تا نياز هميشگي بشر به هدايت آسماني را برآورده سازد.خلاصه ایکه آموزه‌هاي قرآني و سيره عملي پيامبر و استدلال عقلي بر جهاني بودن دين اسلام گواهي مي‌‌دهد و اينكه در آينده حکومت واحد جهاني اسلام تحقق خواهد يافت
اثر دانش وکنش مسلمانان بر جهانی شدن اسلام:
تقويت جايگاه علمي و دانش اسلامی و رفتار مسلمانان نسبت به خود وغير مسلمانان از عوامل موثر در پذيرش دعوت اسلامي است .پذيرش اسلام توسط بلال به خاطر رفتار ،روش و ايمان پيامبر(ص) بود . اگر رفتار ما در مغايرت با آميزه هاي آموزشي باشد ،نمي توانيم در امر دعوت تاثير گذار باشيم . ما توصيه شده ايم تا اعمال درست را انجام داده از انجام اعمال نادرست پرهيز نماييم .براي تحقق اين امرتنها عالم به تعاليم اسلام بودن كافي نيست ، بلكه بايد عامل هم باشيم .بايد تعالم اسلامي در رفتارهاي ما ديده شود .بايد همه ببينند كه ما كارهاي صحيح را انجام داده ازكارهاي غلط پر هیز نموده ایم .مطمئناً آنچه ما انجام مي دهيم نه براي اين دنيا بلكه براي كسب پاداش اخروي نيز هست .پس بسيار خودخواهانه است آنچه را كه اسلام از ما خواسته است انجام ندهيم . ما در مقابل امت اسلام متعهد هستيم در عين حال غير مسلمانان را نيز بايد دريابيم. 
بسياري از ما تنها نگران توسعه تفسيرهاي خود از اسلام هستيم و اين تفاسير را به عنوان تعاليم اسلامي تلقي مي كنيم ..تلاش داريم مسلماناني را كه هنوز به زعم ما مسلمانان كاملي نشده اند ، كامل كنيم یعنی مسلمان را مسلمان ساخته بغیر مسلمان کاری نداریم،براي ما اين مهم است كه مسلمانان تشريفات ظاهري اسلام را انجام دهند .برخي دعاها و اعمال را نيز خود ساخته و به دين اضافه كرده ايم و اگر همه اين اعمال را انجام دهند مي گوييم مسلمانان پارسا و باتقوايي هستند . اگر ديگر مسلمانان اين اعمال را انجام ندهند نسبت به آنها احساس وگمان بد نموده ایشان را بکوتاهی در دین متهم میسازیم و میگوئیم مسلمان كاملي نشده است. در مواردي كه جنبه سياسي دارد نيز دچار افراط مي شويم و مسلماناني را كه در حزب ما نيستند طرد نموده جایش را در جهنم هموار میسازیم. ما فراموش كرده ايم كه قرآن فرموده است ما نبايد ديگران را به خاطر اينكه ضعف ايمان دارند نكوهش كنيم ، چرا كه ممكن است ايمان ما كمتر از ايشان باشد. ما فراموش كرده ايم كه خداوند بزرگ در سوره نحل آيه 135 مي فرمايد : ((مردم را باحكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت بخوان و با بهترين شيوه با آنها مناظره كن .زيرا پروردگارت به كساني كه از راه او منحرف شده اند آگاه تر است و هدايت يافته گان را بهتر مي شناسد .)) ما بايد مسلمانان و غير مسلمانان را مانند هم با تعاليم اسلام آشنا سازیم .
امت های اسلامی عصر حاضر: امروز جهان اسلام در يك آشفتگي به سر مي برد . ما بايكديگر مي جنگيم و نمي توانيم خود را متقاعد كنيم كه به ياري همديگر بشتابيم .ما در دفاع از خود ناتوان هستيم .ما نياز داريم تحت حمايت ديگراني كه دين مارا قبول ندارند قرار گيريم و اين ناشي از ضعف ماست، شما افغانستان اسلامی را ببینید با ایمان قوی وغیرت تاریخی باز هم تحت حمایت ده ها کشور غیر اسلامی قرار دارد دلیل این نا رسائی کاملا روشن است این بخاطریست که ما تعریف درست ومکمل از یک مسلمان الگو ونمونه نداریم. اگر ما همواره از كارهاي غلط پرهيز كرده و اعمال صحيح را انجام دهيم ، حتماً غير مسلمانان براي ما و دين ما احترام قايل خواهند شد واز ما الگو خواهند گرفت.
ما مي دانيم كه فقر ايمان را نابود مي كند، اما كاري براي فقرزدايي از امت اسلام انجام نمي دهيم حتي ترجيح مي دهيم كه فقر نهادينه شود . در حالي كه تعاليم اسلام به ما آموخته است كه فقر يك قدم ما را از ايمان دور مي كند . زماني كه ما در انديشه دعوت اسلامي هستيم . بايد بر تعليم و تفهيم آيات قرآن و احاديث موثق تاكيد نماييم . ما بايد برخي از مسلمانان را به عنوان الگوي يك انسان خوب به مخاطبان معرفي كنيم .اگر كشورهاي اسلامي ضعيف و وابسته به ديگران باشند و اگر محتاج صدقات و كمك هاي غيرمسلمانان باشند ، چگونه مي توانيم مسلمانان را به عنوان الگو معرفي نمود ؟
حال اگر دايم با يكديگر در حال جنگ باشيم ، مي توانيم الگوي مناسبي از امت اسلامي ارائه دهيم ؟ آيا مي توانيم خود را متقاعد سازيم كه پيروان واقعي اسلام هستيم ؟ آيا مي توانيم ديگران را قانع سازيم كه اسلام راه زندگي است ؟ ممكن است در گفتگوهاي رودرو فكر كنيم كه آنها قانع شده اند ، اما در مقام عمل آنها با عدم پذيرش اسلام نشان مي دهند كه قانع نشده اند آيا اين كافي است كه فقط مسلمانان را دعوت به پارسايي كنيم، اما دفاع و كمك به برادرانمان را ناديده بگيريم ؟نه خیر از مسلمانان عصر حاضر جزء مشت شعاری چیزی بیش انتظار نمیرود همه بر ریا وتفاضل وتکبر خود بینی قناعت کرده اند….