آرشیف

2014-11-10

jameghor

منارها

پوهنوال محمد عالم فرهاد
 

پیدایش منار هنگامیکه ما بر هنر اسلامی برمیخوریم پیرامون ساختمان ما وآثار اسلامی بررسی و تحلیل به عمل می آوریم عنصر مهم که در آن جلوه گر می‌شود منا ر است . منارها در مجموع روی سه هدف اعمار می‌گردد. یکی اینکه مناره د رمسجد اعمار می‌گردد که مؤذن در آن آذان می‌دهد دوم به منظور هدف های نظامی که از آن بمشابه محل ترصد استفاده مینمایند. د رامنیت شاهراه‌ها و کاروان ها از اهمیت زیادی برخوردار است و سوم آن به منظور نشان دادن عظمت وقدرت امپراطورها ویا پادشاه هاست . در افغانستان هرسه هدف در اعمار منار ها نهفته است طور مثال منار جام که به اساس اظهار بعضی محققین در پهلوی مسجد فیروز کوه اعمار گردیده بود برعلاوه آن عده دیگر ی را عقیده بر این است که منار جام نشان دهند عظمت وقدرت سلاطین غور می‌باشد . منار دارای نام های دیگری نیز است از قبیل مناره مؤذنه ، صومعه و گلدسته بطور کلی منار در پهلوی اکثر مساجد از آغاز اسلام جایگاه خاصی داشت .
از متون تاریخی چنین بر می‌آید ظاهرأ اولین مؤذنه که به شکل منار فعلی ساخته شده مؤذنه ((بصره )) بوده که آنرا زیاد بن ابید در سال ۴۴ یا ۴۵ هـ د رموقعکه از طرف معاویه والی بخارا بود بنا نموده دومین مؤذنه که بشکل منار در سرزمین های که مسلمین آنرا فتح کردند ساخته شده (منارجامع در خطاط) است که معاویه در سال ۳ هجری به والی مصر دستور داد برای مسجد مذکور چهار گلدسته بسازد . سومین مؤذنه که به شکل منار در جهان اسلام ساخته شده منار بود که در سال ۸۱ – ۸۸ هجری ولید بن عبدالملک آنرا جهت مسجد جامع دمشق بنا نمود . همچنان منارهای دیگری به ترتیب منارمسجد پیغمبر (ص) در مدینه منار در جامع قصبه (رمله) واقع در فلسطین مناره مسجد (قیروان ) در تونس سال ۱۰۵ قمری مسجد الحرام در مکه که به سال ۱۳۰ منار باب علمی در مسجد الحرام مکه منارجامع قرطبه در سال ۱۸۰ هجری ساخته شده ماره باب الزماره مسجد الحرام در مکه است که با سال ۳۸۴ هجری به دستور معتصم عباسی ساخته شده است . قدیم ترین مناره که ساخته شده در ایران هند اناتولی بوده یعنی در اناتولی از قرن پنجم هجری به بعد در هندوستان از قرن هفتم هجری به بعد ساخته شده (۹۲ص۵۳ )
ساختن منار در افغانستان نیز دارای سابقه طولانی یعنی در دوره اسلامی اقرن شش به بعد مروج و متداول گشت طور مثال می‌توان از مناره‌های مسعود سوم بهرام شاه و منار جام و مناره‌های مسجد جامع هرات وغیره نام برد اگر از دوره اسلامی به عقب برویم پرسابقه ترین مناره در افغانستان منار چکری است که در حدود دو هزارسال قبل یعنی زمانی که کوشانی ها بقدرت بودند ودین بودایی در این سرزمین مروج بود اعمار گردیده .

منارجام

منارجام در ۱۲ کیلومتری شمال شرق ولسوالی شهرک د رقریه موسوم به جام جاییکه از کنار آن دریایی خروشان هریرود میگذرد . منارجام یکی ازساختمان های عظیم وپرشکوه است که در عهد سلطان غیاث الدین غوری در سال ۱۱۶۵ – ۱۲۰۲ میلادی اعمارشده ویکی از منظره دیدنی واثر تاریخی در افغانستان و دومین مناره از لحاظ ارتفاع درجهان می‌باشد. این مناره از لحاظ عظمت معماری تزئینات عالی ونوشته‌های کوفی خود بعد از منارقطب دهلی که دارای ۷۳ متر ارتفاع بوده در زمره عجایت هفتگانه جهان محسوب می‌گردد.
این مناراز لحاظ قدامت تاریخی نسبت به منار قطب ومناربخارا برتری دارد مورخین و نویسنده‌های داخلی وخارجی منارجام را از دید گاه‌های مختلف و متفاوتی به بررسی گرفته اند

 

شکل و ساختمان منار جام

منارجام بالای تهداب هشت ضعلی در چهار طبقه ساخته شده واز پایین به بالا قط آن کم شده می‌رود وشکل هرم را بخود می‌گیرد وطرز پوشش آن گنبدی می‌باشد مواد ساختمانی آن خشت پخته ((اژند)) بامرکبات چونه وگچ تشکیل می‌دهد از تیراکوتوا کاشی نیز در آن کار گرفته شده است. هکذا همین خشت پخه وسیله‌ای بوجود آوردن منبت کاری و نقوش آن شده تمام منار با نقش های رنگارنگ و مقبول و با تناسب پوشانیده شده حصه زیرین آنرا فیته‌های جدا گانه احاطه کرده که مورد توجه واقع می‌گردد. و بیشتر در آن نقوش هندسی بکار رفته و در بعضی حصص آن دیزاین های نباتی نیز مجسم گردیده است تناسب این بنا از لحاظ ظاهری بسیار موزون است نقوش که در آن بکار رفته به منار شکل فانتازی میبخشد و نظر به این اصول دو باره استحکا م آن سنجش خوب صورت گرفته . اضافه از هشت قرن زلزله‌ها و انواع عوازض جوی بالای منار تأثیر وارد نکرده و به حال خود باقی مانده این گونه سنجش بر بیننده تأثیری بس بزرگ وارد می‌کند.

ارتفاع منار

در رابطه به ارتفاع منار جام در نوشته‌های دانشمندان اختلاف نظر اندک به ملاحظه می‌رسد کالینه پوکا چینکوا مولف تاریخ صنایع افغانستان ارتفاع منار تاریخی جام را شصت متر مینگارد در حالیکه آقای کهزاد بلندی آنرا هفتاد متر نگاشته است . اما آقایان غلام جیلانی داوری و عزیزاحمد پنجشیری ارتفاع منار جام را شصت و سه متر سی سانتی مینگارد . از نظر نگارنده محاسبه داوری و پنچشیری دقیق می‌باشد زیرا هردوی شان علاوه از تحقیق و تحریز مقالات دراین مورد منار مذکور را از نزدیک مشاهده نموده اند

 

نقش و تزئین در منار جام

نقش وتزئین در منارجام در مجموع خیلی عالی و آرامش بخش بوده نفاست کار و ساختمان آن که از پارچه‌های کوچک خشت ساخته شده و بروی کچ وضع گردیده نمای خیلی جالب ودیدنی بوجود آورده است . د رمنارغور تزئینات کاملا پیچیده و ازهم متفاوت می‌باشد این اختلاف به زیبایی منارافزوده و شامل دیزاین های هندسی از مواد چون سفالهای شفاف گچ وخشت می‌باشد .
منارجام از قاعده تا نیمه و بالایی آن یعنی جایکه یک دسته گلهای مدال مانند قسمت زیرین دیزاین را از کمربند های کتیبه کوفی جد میسازد امتداد دارد . در گل وستوح هموار خشت کندن کاری شده تاقله منار می‌رسد در این بنا ترکیب خطوط هندسی خیلی متنوع وهمیشه خوانا است که دلالت به خوبی وقوت تزئین دراین بنا را مینمایدکه هنگام تابیدن آفتاب فضای بسیار خوبی راایجاد می‌کند. در این نوع شکل تزئینی رسم ها به شکل بافت خور ده و غربالی است و این شکل تزئینی که خیلی هم آهنگ است در اکثر آبدات دوره اسلامی افغانستان به مشاهده می‌رسد.

تناظر نیمه علیایی منار خیلی متباین بوده مفهوم عمومی را در بردارد یعنی شکل عمومی را نمایش می‌دهد . طرز تزئین و آرایش قاعده از نگاه تنوع و قشنگی با تمام جزئیاتش بررسی شده می‌تواند کتیبه کوفی این رنگ کاشی که در قسمت فوقانی حصه اول منار کار شده در زمینه یک نوع رنگ خشت که به تمام منار حاکمیت دارد جلب توجه نموده و زیبایی آبده را کامل میسازد در قسمت های دومی وسومی منار نیز نیز تزئینات هندسی جالبی با خطوط کوفی کارشده است قسمت آخری یا فوقانی به شکل یک موذنه ساخته شده که پایه‌های موذنه توسط یک گنبد نیم کروی پوشانیده شده است . د رقسمت تحتانی تمام تزئینات به هشت حصه عمودی مستطیل نما تقسیم بندی شده که مستطیل ها نیز به قسمت های کوچکتری در محدوده‌های هندسی تقسیم شده اطراف تمام این واحد های بزرگ و کوچک توسط یک حاشیه خطی مشتمل از آیات قرآنی «سوره مریم Ã‚» احاطه گردیده است . که آن از نگاه رسم الخط که به ذات خود بهترین تزئین را نیز القا می نماید و در ضمن چوکات وحاشیه تزئینات دیگر ی را نیز تشکیل می‌دهد . از راس منار که با رواق های شکسته وهلالی مزین شده تا نبشته‌های ضخیم آن با کاشی آبی رنگ نوشته شده که یک کتیبه به خط کوفی برجسته و عریض به نظر می‌رسد (تصویر)

زیرا کمر بند ددوم میان کمربند مزین مروارید نشان دو کمر بند از کتبه ثبت شده کوفی با برجستگی بیشتر جلب نظر می‌کند . این گونه نظم وروش در تزئین از زمان سامانیان نیز وجود داشته تاق شکسته تاق هلالی یا کمان هیا نعل یک کمر بند دارای نقاش های مانند با تزئینات کلیدی هندسی قرار گرفته بالای آن برگ وگل های نوک تیز به شیوه نائینی دیده می‌شود برنده سوم بسیار جالب است و در آن کتله‌های وجود دارد که شکل دسته را اختیار کرده بالای آن یک کمربند پهن از گل وبرگ در داخل سه طبقه قرار گرفته که بر یک شکل سه برگه استوار بوده و با دو حاشیه مروارید بندی شکل قدیم آراسته است کتیبه مجلل و زیبایی کاشی بر فراز یک کمربند اعمار شده که در میانه با دریچه هال یوصل می‌شود پیچیده گی های هندسی با اشکال سه برگه و ترسیم خطوط چاربرگه وسه برگه در دورادور شبکه‌های آن دیده می‌شود . به استثنای مطالب ذکر شده به این نتیجه میرسیم که منارجام از دیدگاه ساختمان عالی معماری دیزاین تزئینات استحکام وپایداری یک اثر بی نظیر و پر ارج بوده از عنایم معماری کشور محسوب می‌شود.

 

کتبه‌ها و رسم الخط در منارجام

طوریکه قبلا تذکر رفت منارجام دارای هشت ضلع بوده اضلاع آن در مجموع صفحه را تشکیل می‌دهد که در آن نوشته‌ها به نظر می‌رسد مثلا در هشت روی قسمت پایین منار نوشته طویل مشاهده می‌گردد. که متن نوشته به شکل مدور با کاشی آغاز می‌گردد. نوشته در صفحه (۱-۲ ) به وضاحت تشخیص نمی‌گردد.اما د رصفحه سه و پنج آغاز متن به نظرمی آید این متن از جز نزدهم قرآن کریم از سوره حضرت مریم انتخاب گردیده مجموعأ ۹۷۶ کلمه می‌باشد به صفحه ۱۳ به ۳۱ صفحه چهار آیه و چهل سه صفحه ۵ آیه ۵۴ صفحه ۶ آیه ۷۷ صفحه ۸ آیه ۹۲ صفحه درج می‌باشد. حک وثبت آیات قران کریم به روی کتیبه‌ها بستگی باهدف و انگیزه ساختمان منار دارد.

  • کتیبه اول : متن این کتیبه از بالا به پایین با کلمه طیبه وشهادت آغاز می‌یابد. « اشهد ان الا اله الا الله ، محمد رسول الله Ã‚»

  • کتبه دوم : در این کتیبه آیه از قران عظیم الشان « نصرمن الله فتح القریب و بشرالمومنین یا ایهاالذین آمنوا….» به دنباله آیه ۶۱ سوره ۱۳ سه کلمه آیه مبارکه آمده است « ای کسانیکه گرویده اید» که همین سبک را در کتیبه‌های ابنیه فاطمیان هم می‌توان دید. و این روش از آن فرا تر می‌رود .

  • کتیبه سوم : نبشته کوفی که در قسمت علیای آن ثبت گردیده عبارت است از : (السلطان المعظم غیاث الدنیا والدین ابولفتح محمد بن سام ))

نبشته مر کز این کتیبه از کاشی است و در آن همان القاب و عناوین حک و ثبت گردیده که رسمأ به آن مخاطب بود .

  • کتیبه چارم : این کتیبه دقیقأ در زیر اولین برنده قرار دارد. که از خشت لعابدار رنگ تراشیده شده با زمینه گلابی جلوه نمایی می‌کند.

این کتیبه اسم شخص را آشکار میسازد که مسئولیت ایجاد منار را به عهده داشته است. (۱۰۰ص۲۸) نبشته مرکزی این کتیبه از کاشی است و در آن همان القاب و عناوین حک وثبت گردیده که رسمأ به آن مخاطب بود . الف (( السلطان المعظم شاهنشاه الاعظم عیاث الدین والدین معزالاسلام و المسلمین ابولفتح بن سام . )) ب: (( قسیم امیرالمومنین خلد الله ملکه ))

  • کتیبه پنجم : این کتیبه به خط نسخ کنده شده ودر قسمت متن دراز رخ بعد از نوشته قبلی در زیرآغاز سطر دوم موقعیت دارد سه کلمه اول آن خوب خوانا نیست و در آن امضای کسی دیده می‌شود که این تزئینات را در منار انجام داده و جالب تر ازهمه امضای معماران نیز به نظرمیخورد. (عمل علی بن ……..) باید متذکرشد که خط نسخ وکوفی برابر روی منار ثبت گردیده اگر به دیتیل منار جام که در تصویر نشان داده شده دقیق شویم تما م افتاده گی ها و نوشته‌ها به اطراف تزئینات ۸ صفحه منار دیده می‌شود.

  • کتیبه ششم : این نبشته در قسمت زیربنا موقعیت دارد تا اندازه افتادگی دارد که تنها دو کلمه آن خوانا می‌باشد آن نوشته‌ها با سبک زیبای هنر کوفی بافت خورده واز نوع خط برجسته است و به چهار شکل حک گردیده و به سمت راست و چپ بروی هررویه طوری گره خروده که قلبی را به وجود آورده و چنین خوانده می‌شود. که عبارت مابعد آن همان (( غیاث الدین محمد )) خواهد بود این کلمات بروی ۸ حک شده در این نوشته‌ها برعلاوه اینکه۸ مطالب را ارایه نموده منحیث وسیله تزئین نیز بکاررفته در مجموع نوشته‌ها برای ارایه تاریخ بنایی ثبت می‌شود.

((سامویل فلوری )) تذکر داده که در آنجا انسجام وانتظام در نظر بوه است و لازم افتاده که رعایت شود مثلا میم در زیر همین نوشته آز آن تجاوز نمی‌کند. د رحقیقت در نبشته‌های بسیار کهن (میم ) بروی سطر میان دو سطر به شکل پل قراردارد واین قوس های قاعده می‌باشد اینگونه (میم ) که برقاعده بصورت خوابیده در سطر قرار گرفته در نبشته‌های کوفی فارس در قرن های پنجم تایازدهم مروج بوده د رمقابل (را ) دنباله (ن) آن دایم بسوی بالا راست گردیده است همچنان شکل (ع) میان آن که باز است و دسته چپ آن بسیار بلند است نیز قابل تذکر می‌باشد که در افغانستان در کتیبه‌های مقابر از زمان نخستین امیران ناصر غزنه یعنی سبکتگین به بعد پدید آمده است .
طرز ترتیب گل و برگ د رمنار جام زیبایی را تبارز می‌دهد واز عدم توازن و بی تناسبی مانع گردیده به عقیده من در منار جام د رمجموع از دو نوع خط کوفی مروج قرن ششم هجری که عمدتأ د رقسمت وسط منار با کاشی فیروزه یی کار شده و نوشته‌های قسمت پایینی منار که عمومأ حاشیه صفحات تزئین شده را تشکیل می‌دهد به معقلی ساده می‌باشد که خط بنایی هم گفته می‌شود. منارهای مسعود وبهرام شاه :
اگر به هنرمعماری غزنه از لحاظ تاریخی نظر افگنیم تاثیر شیوه‌های معماری بیگانه را در آن به وفرت یافت می‌توانیم هدف از بیگانهدر اینجا تأثیر شیوه‌های هندی خراسان وسیستان می‌باشد که به نوعی از آنها در هنر معماری غزنه تبارز یافته است. مهندسی دوره غزنویان عبارت بود از انکشاف سبک جدید سبک وروش د رمعماری به زود ترین فرصت د رتمام قلمرو امپر اطوری مقتدر غزنه رایج شده (۹۱ص۷۹) طور مثال در ابدات عصر غزنوویان خصوصأ درتمامی صور در امتداد رو یکار آنها با یک سلسه کمان های نعل مانند دو طرف مزین بود ممکن است که د ردیتایل کمان های نعل مانند وسوراخهای کلید مانند شیوه ساختمانی سیستان دنباشده باشد یک تعداد از مورخین وهنرشناسان را عقیده بر آنست که هنر هندی بر معماری و شیوه‌های نقش و تزئین دوره غزنویان تأثیر فراوانی داشته . حتی تأثیرات هنرمحلی گندهارا نیز در معماری به مشاهده رسیده .
اساس معماری غزنویان در خود منطقه گذاشته شده عناصر بیگانه نیز در آن دخیل گردیده است. که شناخت دقیق آن ایجاب تحقیقات بیشتری را مینماید. (۸۹ص۹)
منارها تقریبأ به طرف شرق شهر غزنی واقع است و دارای هشت پهلو می‌باشد به اندازه‌ای (۸۰ـ ۹۰) فت ارتفاع دارد . وطف بالای آن تا حدی خراب شده و قسمت تحتانی منار ها نیز تاحدی خراب گردیده بود که توسط سنگ و ریگ قسمأبه اندازه یک متر از سطح زمین ترمیم گردیده و در داخل منار زینه مارپیج به بالا رفته که می‌توان بخوبی رفت وآمد کرد. نزدیک به قسمت بالای منار ها کتیبه به خط کوفی که روی آن توسط گچ آستر گردیده به خط کوفی مطالب ذیل تحریر گردیده که تاکنون خراب نشده و به خوبی خوانده می‌شود د رمناری که بطرف شهر نزدیک است نام علاوالدین ابو سعید مسعود بن ظفرالدوله ابراهیم واز یکدیگر دورتر است نام بهرام شاه بن سلطان مسعود غزنوی خوانده و دانسته می‌شود و اینها کسانی بودند که به عمران و آبادی علاقه زیاد داشتند.

 

منبع : ویکی پدیا، دانشنامه آزاد