آرشیف

2014-12-22

jameghor

رفتن و آمدن در سختی ها

همبستگی ملی

 

هی میدان وطی میدان از شورا به شورا رسیدیم به نزدیکی شورای همبستگی ملی پالوی(فالبه) مرغاب ولسوالی مرکز چغچران ولایت غور.
موتر موسسه همکارکه تیم خودش را حمل میکرد درهمان جا سری کوه بلند خراب شد با وجودیکه همه ای ما زیاد خسته شده بودیم کارمند موسسه همکار افغان اید را باخود گرفتیم چون روز به پایان خود نزدیک بود دریورهمراه یک کارمند دیگر موسسه همکار به سوی محل نزدیک ترکه بنام بازار شورابه یاد میشد جهت ترمیم فرستادیم و باهم وعده گذاشتیم که فردا دربازارچه شورابه باهم یکجامیشویم.تیم ماکه میخواست هرطوریکه شود از شورای پالوی نظارت نماید راه سفر را درپیش گرفت وقتی از سرکوه بسوی قریه پائین میشدیم فکرمیکردیم که ازآسمان به زمین میرویم تفاوت بلندی کوه تا قریه بین دره همینطور بود. درسرکوه اصلا سرک معلوم نمیشد تنها به سمت قریه در حرکت بودیم که دیدیم سرک بسیار ضعیف وکم عرض پیداشد یافتن سرک مایه خوشی دریورشد.
کارمند موسسه همکارگفت : همین سرک است ولی به گونه تمسخربه کف دستش اشاره نمود وگفت سرک مانند کف دست هموار است بازهم از برای احتیاط دریور ازموتر بیرون شده وسرک را ازنزدیک کنترول کرد وآمد ولی چیزی نگفت وموتر را حرکت داد من که ازهمه بیشتر تشویش داشتم وتاهنوز ازین سرک نرفته بودم گفتم فکر میکنم این سرک نباشد شاید راه رفت وآمد مردم ومواشی شان باشد.
باردوم کارمند موسسه همکار اطمینان داد بیغم بروید یک وقتی موتر مارفته بود.
اگرموتر شما کلانتر نباشد میگذرد درتیم ما یک خانم وطفل کوچک نیز شامل بود که اتفاقآ چوکی هایشان به سمت دره قرار داشت که این صحنه برای آنها خیلی هم وحشتناک ونگران کننده بود.
معلوم میشد سرک تازه احداث شده بود وتصور میکردم سمت پاینی سرک خامه وسست باشد دانستن این موضوع همه راکبین موتر را خاموش ساخته بود.
دریوربازهم به حرکت خود ادامه داد وگفت توکل به خدا آهسته آهسته به سمت دره پایین میشویم خلاصه موتر از تنگناه گولای داروخطرناک سرک گذشت و عمق دره برایمان نمایان شد که درین قسمت ازسرک یک تندی بسیار عجیبی بود که نمیدانم موتر از بالای ریگ ها چگونه عبورکرد ما به داخل دره رسیدیم وآن و قت متوجه شدیم که به خود قریه هیچ موتری نرفته است ونه هم سرک وجود دارد.مشکل که همان وقت معلوم شد این بود که یک شاخه از دریائی مرغاب در بین ما وقریه واقع شده بود حالا دیگر چاره نداشتیم غیر ازینکه به سمت قریه برویم موتر ووسایل سنگین خودرا درجایش رهاکردیم وهمه با پای پیاده با عجله بجانب قریه مورد نظر حرکت نمودیم هوا تاریک میشد وهمه جا تاریکی سایه خودرا افکنده بود تقریبآ بعداز نیم ساعت پیاده روی از لب لب دریا به مقابل قریه که روبروی ماقرار داشت رسیدیم وجایکه احتمال میرفت گودر عبور ومرور به قریه باشد استادشدیم تا پل بالای دریا را بیابیم. در حالیکه دریا درموقع طوفانی شدن قبل ازآمدن ما پل را با خود برده بود واین قریه دور افتاده با آمدن مهمانان بی خبر دیگر پلی نداشت. صدای شرشر دریا آنقدر قوی بود که صدای ما به قریه نمیرسید خوشبختانه همان لحظه چند تن ازمردم قریه که بعداز ادای نماز ازمسجد بیرون شده بودند ومیخواستند بخانه های شان بروند مارا دیدند که لب دریا سرگردان وحیران منتظر کمک هستیم ما میدانستیم که بیشتر ازهمه ای ما خانم وطفلیکه باما همکار وهم سفر بودند ذله وخسته شده بودند مدتی طول نکشید که گروپی از جوانان ونوجوانان قریه به کمک ما شتافتند وفهمیدن که هیتی از مرکز ولایت آمده است وما هنوزدر حالت سر درگمی قرار داشتیم از بین ما کسی جرعت نکرد از دریا بگذرد چون مقدار وزور آب برای ما معلوم نبود وهمچنان هوا بسیار تاریک شده بودتنها مردمان قریه پالوی بودند که از دل دریا باخبربودند واز شنیدن صدای هیبت ناک آن لذت میبردند ودریا را وسیله آسایش خود قبول کرده دریا هم درغم وشادی با مردم قریه شریک شده بود.
 
اهالی قریه با عجله یک راس مرکب را بخاطر انتقال کودک ومادرش آوردند وچند تن دیگر از جوانان حاضر شدندتا همکاران مارا به پشت خود ازین سوی دریا به آن سو به قریه برسانند دونفر از گروپ ما که با حالت طوفانی آب آشنای داشت با رهنمای و کمک مردم قریه دست بدست هم داده ازدریا گذشتند اما دونفر دیگراز همکاران که از آب بازی بی خبر بودند به پشت جوانان نیرومند سوارشده خودرا از خطر آب نجات دادند وقتی بسلامت از دریا گذشتیم همه ما خدارا شکر کردیم.
این شورا پروژه برق آبی را دراولویت پیشنهادات خودقرارداده بودندبخاطریکه آب فراوان ودایمی از کنار قریه شان میگذشت. وقتیکه ما درجریان مصاحبه ازریس ، اعضای شورا واهالی قریه پرسیدیم که چگونه با وجود  نداشتن سرک شما پروژه برق آبی را پیشنهاد وتصویب کرده اید.آنها جواب دادند ما میتوانیم سرک را از کمک خودی بطور رایگان وبدون مصرف پول همبستگی ملی کارکنیم وقبل از آمدن شما ما وسایل وسامان پروژه برق را ازهمین راه  به قریه آوردیم اما درمرحله بعدی عرض سرک را زیاد کرده وهمه نواقصات وکمبودی های آنراکه شما مشاهده نمودید با کمک انجینر دفتر موسسه همکار تکمیل نموده ومیخواهیم در آینده قریه ما هم برق وهم سرک داشته باشد وهمچنان ایشان گفتند ما از روزاول میدانستیم که پول سهم برنامه وسهم مردم تنها برای ما پروژه برق آبی را میتواند بسازد.
رئیس شورا که شخص عالم ودانای بود گفت: پروژه ابتکاری مردم که سرک بطول سه کیلومتر میباشد وپول آن تقریبآ 250000 هزار افغانی میشود کار آن تقریبآ 60 فیصد تکمیل شده وپروژه دیگری را که اعمار کانال متصل به برق آبی است و3 کیلو متر طول دارد بشکل پخته واساسی با پرداخت اعانه عموم مردم قریه قبل از آمدن شما کار آنرا تکمیل نموده ایم که شما تا هنوز آنرا ندیده اید ومصرف مجموعی پول آن تقریبآ525000 هزار افغانی شده است.همچنان بخاطر انتقال درست ومکمل وسایل پروژه برق آبی دو راس گوسفند را خیرات کرده ایم ویک راس گوسفند را برای دریوریکه حاضر شد با قبول خطر آنرا به قریه برساند برعلاوه کرایه اش بخشش دادیم.
اعضای تیم های نظارت تطبیقی دفترواحد اداری ولایتی وموسسه همکار با دیدن وشنیدن این همه تحولات وابتکارت در قریه دور افتاده که توسط خود مردم بطور ناگهانی وخودجوش انجام یافته بود از خوشحالی به وجد آمده بودند اما رئیس واعضای شورا میگفتند کارهایکه کرده ایم تاهنوزبرای ما بسنده نمیباشد وهمچنان آنان با حسرت اظهار نمودند ای کاش چنین برنامه ملی بازسازی چندین سال قبل براه انداخته میشد وفردای آنروز در روشنائی همانطوریکه به قریه رفته بودیم واپس به آنسوی دریا رفتیم بازهم مردم مارا همراهی میکردند یک گروپ ازمردم بشمول شخص رئیس شورا تا جایکه موتر ما استاد بود آمدند ما حرکت کردیم موتر از قسمت ریگ زار سرک نتوانست بالاشودبالاخره مردم از قریه چندین دانه ریسمان آوردند وموتر مارا ذریعه ریسمان جوانان ومردان آهنین بازو عبور دادند.
 

پایان
 
 
    نمای ازنل پنستاک برق آبی که به عمق سه متر کندن کاری شده است
نمای ازنل پنستاک برق آبی که به عمق سه متر کندن کاری شده است
کانال بطول سه کیلومتربه ابتکارمردم اعمار شده است
کانال بطول سه کیلومتربه ابتکارمردم اعمار شده است
جایکه موتر موسسه همکار خراب شد
جایکه موتر موسسه همکار خراب شد
سرک ابتکاری اما قسمت بی خطر آن
سرک ابتکاری اما قسمت بی خطر آن