آرشیف

2015-6-23

jameghor

الحاج ارباب عالم​ یکی از شخصیت های ملی ولایت غور

الحاج ارباب عالم​ یکی از شخصیت های ملی ولایت غور

الحاج ارباب عالم

الحاج ارباب عالم یکی از شخصیت های ملی ولایت غور است که حدود شصت سال قبل در دهکدۀ شورابک ولسوالی شهرک دیده به جهان گشود وتا این لحظه که در قید حیات است شرائط پرخم وپیچ را در ادامۀ حیات پیموده است.

دورۀ طفولیت تا جوانی:

حاجی ارباب عالم در طفولیت وعنفوان جوانی درس وسبق را نزد ملای مسجد وپدر مهربانش ارباب الف خان فرا گرفت.طوریکه از سیمایش معلوم است وی جوان خوش خلق خوش مشرب وبذله گو بوده است به همین دلیل هم نشینان وهم صحبتنان از مصاحبت وهمراهی و نشستن با وی لذت میبردند.او نسبت صداقت وراستکاری که دارد مورد توجه واحترام مردم قرار گرفت تا اینکه مردم وی را به صفت نماینده خود نزد حکومت های سابق به لقب ارباب تعین کردند.جرأت وشهامت ارباب وی را در همه امور روز مره مؤفق نموده بود.او همان است که میگوید زبان وی تر جمان وتصویر واقعی از قلب ووجدان وی است.

زنده گی بامردم در نقش ارباب ووکیل مردم.

ارباب عالم خان بعد ازینکه نمایندۀ مردم تعین شداز شهرت فراوان بر خوردار گردید.اربابی دران زمان به مفهوم در آویز شدن با مأمورین دولت ونجات مردم مظلوم از چنگال بیرحم مأمورین وقت بود که زنده گی شان وابسته به پوست وگوشت مردم بوده است. به این معنی که ارباب صادق وبا شهامت میتوانست به این مشکل رسیده گی کند.

 هر چند بودند اربا با نی که یکجا با حکومت در کندن گوشت وپوست مردم شریک میشدند, اما ارباب عالم خان هر گز ازین رهگذر سرمایه نه اندوخت.با آنکه ارباب شخص بیدار ومتشبث بود هر گز به مسائل مردم که باعث اختلاف وتفرقه شود دست نمی زد.او شهامت إعتراف به اشتباه وکوتاهی را داشت به همان ترتیبیکه دیگران را آشکارا به اشتباهات شان متوجه میساخت خود نیز بر کمبودات خود إعتراف مینمود .بخاطر همین صراحت لهجه بود که مردم کاملا بوی باور داشتند چون او چیزی را از کسی نمی پوشانید وهر چه در دل داشت بزبان میراند.هیچکس گمان نمیکرد که وی چیزی را از ایشان پنهان کرده ونا گفتنی در دل دارد.لذا  دورۀ جوانی وی  وآغاز خدمت گذاری اش به مردم مشحون از صداقت، راستکاری ,وفاداری وخدمتگذاری به مردم بوده است.

مجاهد وفرمانده.

روزه گار وشرائط پر خم وپیچ ارباب را درمواضع مختلف از مسئولیت ووظیفه داری قرار داد .زمانیکه مردم علیه تجاوز روس قیام کردند او هم به صفت فرمانده وپیشرو مبارزه علیه روسها ظهور کرد،این بار لقب فرمانده وقوماندان جهاد علیه روسهارا کمائی کرد.ویژه گی های مبارزۀ آن در این بود که او تنها علیه روسها میجنگید در مقابل داخلی هائیکه فریب دشمنان خارجی را خورده بودند از مدارا کار میگرفت وایشان را به پیوستن به مجاهدین توصیه میکرد.از جنگ در قریه ها ودشمنی های قومی ومنطقوی نهایت نفرت داشت ودر هیچ یکی از جنگ های داخلی شرکت نکرده است.در اختلافات قومی ومنطقوی همیشه نقش مصلح ومیانجی را ایفا نموده است. راستی او شخصی مصلح وخیر خواه به مفهوم واقعی آن بوده است.ولسوالی شهرک یکی از ولسوالی های بود که بیشترین جنگ های داخلی را در مناطق شمال وغرب ولسوالی وتا شرق دولینۀ فعلی تجربه کرد اما توصیه ارباب همیشه صلح آشتی وگذشت بود.

وظیفۀ دولتی.

بعد از پیروزی مجاهدین ارباب عالم خان به انتخاب مردم ومنظوری دولت به صفت قوماندان امنیۀ ولسوالی شهرک تعین گردید.او مدت پنج سال این وظیفه را به عهده داشت .درین مدت کوشش کرد تا اختلافات مردم را کاهش وآرامش را در ولسوالی حفظ نماید اما شرائط سخت ودشواری ها به حد زیاد بود که کمتر انسان میتوانست جلوی خود سری ها ونا گوار هارا بگیرد, اما باز هم او درین زمینه تلاش های پیگیر ودوامدار انجام داد که شایان تمجید وتقدیر است.او در مدت وظیفه یک مرتبه عازم کابل شد تا مشکلات مردم را با مقامات عالی رتبه مطرح نماید.درین سفر با برخی مسئولین دیدار ومشکلات مردم غور بخصوص ولسوالی شهرک را مطرح نمود اینکه مسئولین تا چه حد توجه کردند مربوط به خود شان است.او چند مرتبه نماینده مردم شهرک تعین شد تا در مجلس شورای حل وعقد لوی جرگه قانون اساسی شرکت ورزد. بعد از ظهور طالبان واوج نا آرامی ها مجبور شد کشور را تر ک وبه هجرت در خارج از افغانستان پناه ببرد وبا بهتر شدن اوضاع امنیتی دوباره به کشور بر گشت.او بعد ازینکه فرزندش محمد الفت در حد رشد سیاسی واداری رسید از سیاست وامور مردم دست کشید وتصمیم گرفت باقیمانده عمر را به امور شخصی و عبادت خداوند ج سپری نماید.

وداع با سیاست وسعادت حج بیت الله شریف.

الحاج ارباب عالم بعد ازینکه ازدیار هجرت به وطن بر گشت با سیاست وداع گفت, تصمیم گرفت به امور شخصی وعبادت خدای یگانه بپردازد. اودر سال 1384 توفیق زیارت خدای خدا در مکه مکرمه را نصیب شد چون پروانۀ مشتاقانه به دور خانۀ خدا طواف نمود.با فریاد ملوکوتی لبیک در صحرای عرفات ووادی مینا وکوبیدن سنگ بر نمونۀ شیطان رمز ایثار وفدا کاری را تکرار وتجربه وار کان ومناسک حج را زنده ساخت. با تمسک به دروازۀ خانه خدا با ناله وزاری گفت من را از درگهت نا امید بر نگردانوخودرا ملتزم عبادت  واطاعت خداوند گردانید.غار حراء، مهبط وحی ونزول قرآن را از نزدیک زیارت نمود ودر مقام آدم تا محمد صلی الله علیه وسلم بر فراز جبل الرحمه به دعا وزاری استاد وبا چشمان اشک آلود از خالق بی نیاز طلب آمرزش گناهان خود وهمه مؤمنان را نمود.بر مقام ابراهیم نماز گذارد وبا دوش در صفا ومروه  استدعای رفع حاجت نمود وبا سر کشیدن شربت از چاه زمزم آرزوی رسیدن به حوض کوثر را نمود.

وی در مدینۀ منوره اماکن مقدسه چون مسجد قبلتین وقباء وخندق ومساجد خلفائی راشدین را زیارت وعبادت نمود. آخرین آرزو هایش را که رسیدن بدرب خانۀ خدا بود بر آورده ساخت خداوند ج اورا در دنیا وآخرت سرخرو وسر فراز داشته باشد آمین.

فرا خوان سایت جام غور:

سایت جام غور از همه اقارب ودوستان شخصیت های ملی ومردمی,علمی, دینی ,وسیاسی فرهنگی ولایت غور تقاضا به عمل میآورد تاخلص سوانح ایشان را با یک قطعه فوتو به آدرس سایت بفرستند تا در سایت نشر ودر آرشیف من حیث یاد داشت تاریخی جهت معلومات آینده گان باقی بماند.

مسئولین سایت معلومات مختصر را که دارد طور نمونههای ذیل را بیاد شما میدهد. مثلا

محترم خادم بیک, علی حسین بیک, سید نادر شاه وغیره از لعل وسر جنگل.

حاجی عبدالغفور دولتیاری مشهور به حاجی رئیس  ارباب آقا جان, نصر الله سر حدی, وکیل جبار خان, ارباب عزیز خان مولوی جمال شینیه  وکیل محمد خان, ابراهیم بیک حاجی عبدالغفور صوفک حاجی خلیفه نوراحمد رئیس عبداسلام خان, سردار قیوم خان پهلو سنگ وغیره از چغچران

ارباب عبدالکریم خان وفرزندش فضل احمد خان وکیل حکیم خان وارباب عزیز خان مولوی صاحبان حاجی عدالغفور ارباب سلیم ارباب حفیظ الله وغیره از ولسوالی دولینه.

وکیل احمد جان سینی, حاجی عبدالباقی جان, وکیل امر الدین خان وکیل نصیر خان, حاجی دلاور خان ومولوی خانمحمد, مولوی عبدالقدیر وغیره از پسابند…وبه همین ترتیب از سائر ولسوالی ه مانند ساغر شهرک تولک وتیوره   ا. البته تعداد شخصیت های علمی فرهنگی وملی ولایت غور زیاد است وما طور نمونه عدۀ را نام گرفتیم که امید رهنمود برای علاقمندان باشد.