آرشیف
یا انجشه ! رفقاً بالقواریر ( ای انجشه! با آبگینه ها مِهر بورز! «حدیث شریف»)
عبدالقیوم ملکزاد
عشق و آبگینه (جایگاه و منزلت زن در اندیشۀ والا و سیرۀ پیامبر اکرم «صلی الله علیه و سلم»)
بررسی کلیه نگرشها و اندیشه هایی که در گسترۀ هستی تا زمان ظهور اسلام در رابطه با زن و هویت او وجود داشته، مبین ظلم و اجحاف و ستم هایی است که در ادوار مختلف نسبت به زنان اعمال میشده است، تا بدانجا که او را از رده انسانها خارج و به صورت کالایی در جهت منافع سوداگران قرار میداد.
اما زمانی که نظام زندگی ساز اسلام، زمام سرنوشت انسان سرگشته را به دست گرفت، اوضاع یک قلم دگر گون شد و در کلیه سطوح حیات بشری دگرگونی شگرفی پدید آمد. یکی از نکات مهمی که در برنامۀ اسلام، مورد جداً توجه قرار گرفت، تبیین حقوق زنان و توجه واقع بینانه و پرداختن به نیاز های طبیعی و فطری آنان بود. مسلماً این نوع نگرش با تعیین نظام مطلوب، به زن و حقوق او اعتبار و اقتدار خاصی میبخشد.
اکنون در قالب پرسش از این گفته آییم: آنانی که طی سده های متمادی تا کنون، همواره سنگ دفاع از حقوق زن را به سینه میزدند، به شمول زمامدارانی که ساختن حکومتهای اسلامی را عنوان میکردند، کدامین آنها توانستند نظامی مبتنی بر عدلی چون نظام فرخندۀ پیامبر عظیم الشأن را پی ریزی کنند؟
و یا کدامین آیین توانست جایگاه و منزلت زن را مانند اسلام تضمین کند…؟
اگر پای انصافی در میان باشد، مسلماً پاسخ منفی است.
آری، پس از آنکه پیامبر گرامی خدا صلی الله علیه وسلم، عهده دار مقام ذیشان و شکوهمند رسالت شدند، داعیۀ دفاع از مقام و کرامت انسانی، به خصوص جایگاه بانوان در اولویت برنامه های ارزشمند و زندگیساز ایشان قرار گرفت. به همان نحو مشارکت زن در دفاع از حریم دین و ارزش های الهی، در پیشرفت اهداف پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، جداً مورد توجه واقع شد.
در اینجا لازم است به توضیح یک نکته مهم پرداخته شود و آن اینکه: هنگامی که سخن از ساختن نظام و حکومت اسلامی به میان میآید، بدیهی است، عهد حضور نوربار آن حضرت در مکه مکرمه را در بر نمیگیرد. عهدی که سیزده سال متواتر جناب ایشان و همراهان جان فدای آن حضرت، دشوار ترین و ناگوار ترین سختی ها، و انواع زجر و شکنجه و قساوت مشرکان مکه را با رگ و پی و استخوان و ذره ذرۀ وجود شان متحمل شدند.
پس از آن روزگار، این رهروان راستین و دلسپردۀ حق بودند که فداکارانه کوشیدند تا کاخ پرجلال توحید را با خشت ایمان و ابزار اخلاص بر افرازند و در جهت به برگ و بار نشستن نخلستان نبوت و اهداف عالی و سعادت بخش آن از هیچ نوع مساعی، ایثار و فداکاری و دادن قربانی دریغ نورزیدند.
مسلماً در زمرۀ عاشقان جان سوختۀ اسلام و فداییان جان بر کف راه حق و رسالت، تنها مردان قرار نداشتند، بل زنان نیز پروانه سان به دور مشعل های فروزان توحید و یکتاپرستی و تحقق برنامه های حکومت اسلامی میچرخیدند و چه بسا که قشر زن عاشق تر از جنس مرد آمادۀ جان باختن در راه خدا و نشر پیام های هستی ساز پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم قرار داشتند.
نمونۀ بارز آن خدیجة الکبری (علیهاالسلام) بود که پیشگام عرصۀ ایمان شد و سمیه مادر یاسر (رضی الله عنهما) بود که لقب پر افتخار نخستین شهید اسلام را از آن خود ساخت.
متعاقب آفتابی شدن رسالت رسول گرامی خدا صلی الله علیه وسلم قریش سعی گسترده به خرج داد تا مشکلات، مصائب و آزار و اذیت لاتعد و لا تحصایی را بر رهروان حق وارد آورد. زمانی که عرصۀ زندگی بر مرد و زن مسلمان تنگ و طاقت فرسا شد، موضوع مهاجرت در راه خدا عنوان گردید. این پرچم را نیز تنها مردان به دوش نکشیدند، بل زنان دلاوری چون اسماء بنت عمیس همسر جعفر طیار،(رضی الله عنهما)، ام سلمه رض همسر ابوسلمه رض و سهله همسر ابوحنیفه (رض) نیز در این راستا نقش بازی کردند، و رنج هجرت به سوی سرزمین حبشه را به خود هموار دیدند.
تاریخ اسلام پیشگامی زنان مومنه را در راستای ادای بیعت با رسول گرامی خدا صلی الله علیه وسلم نیز به عنوان فصل زرینی از افتخارات رهروان راستین اسلام محرز ساخته است که ما در صدد شرح و بسط آن در این مقال نیستیم، بل میخواهیم به گونۀ گذرا به بارزترین نکاتی تماس گیریم که به تثبیت جایگاه و منزلت زن از منظر رسول گرامی خدا صلی الله علیه وسلم و سیرۀ سعادتبار آن حضرت میپردازد. این نکات را میتوان هم از لابه لای احادیث گهربار به دست آورد و هم میتوان از باغستان پر پهنای سیرۀ آن حضرت، گل چید و مشام را عطر آگین ساخت.
از این نیک مستحضریم که صدها، بل هزاران کتاب ارزشمند در باب آنچه بدان اشارت رفت، نگاشته شده و به دسترس علاقمندان قرار گرفته است. ما به مصداق این قول مولانا:
آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید (مثنوی دفتر ششم)
در صدد آنیم از این اقیانوس بزرگ رطلی فراهم آریم و در اختیار دیگران بگذاریم تا با ما رفع عطش کنند، آری اقیانوس پهناوری که صدف وار آبستن مروارید های شهوار ارشاد و راهنمایی پیامبر بزرگوار اند. پیامبر راستینی که واژه وواژۀ دستور و فرموده های دلنشین ایشان…، الی یوم القیامة برای بشریت سرگردان چراغ راه است، سعادت و رستگاری است و مایۀ افتخار و سربلندی برای کافۀ بشریت به خصوص برای موجودی به نام زن که زندگی قبل از طلوع اسلام آن سراسر ظلم بود و غم بود و درد بود و رنج بود و مملو از مصیبت و یکقلم تاریک و وحشتزا به سان شب دیجور، و دختران معصوم شان محکوم به زنده به گور شدن! (1)
این کتاب خدا، کتاب فرو فرستاده شده برای حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم بود که فرمود که فرمود: بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (به كدامين گناه كشته شدند؟!)
و این پیامبر بزرگوار و گرامی بود که جایگاه زن را چنان بالا برد که نظیر آن در تاریخ بشر دیده نشده. اویی که پیام سازنده اش را به گوش فرد فرد ساکنین کرۀ خاکی به خصوص مردم جزیرة العرب رساند:
أيها الناس! إن ربكم واحد، وإن أباكم واحد، ألا لا فضل لعربي على عجمي، ولا لعجمي على عربي، ولا لأحمر على أسود، ولا لأسود على أحمر إلا بالتقوی، أبلَّغتُ؟ قالوا: بلغ رسول الله» «اي مردم! بيگمان پروردگار تان يكي است و بيگمان پدرتان يكياست، آگاه باشيد كه عربي را بر عجمي و عجمي را بر عربي، سرخ را بر سياه و سياه را بر سرخ هيچ فضل و برتري نيست مگر به تقوي. آيا ابلاغ كردهام؟ همه يكصدا گفتند: آري! رسول خداصلی الله علیه وسلم ابلاغ نمود». (2)
اکنون وارد اصل موضوع میشویم که متعلق به تثبیت جایگاه بانوان است!
- رفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم با همسران گرامی شان:
روش پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم این بود که همیشه میان امهات المومنین به عدالت رفتار فرمایند. گزارشهایی از تقسیم اموال به طور مساوی میان آنان وجود دارد. از جمله به گزارش محمد بن عمر واقدی، پیامبر پس ازجنگ خیبر به هر یک از همسرانش هشتاد وَسَق (پیمانه ) خرما و بیست وسق جو پرداخت کرد. (3) همچنین شبها را میان آنها تقسیم میکرد.
حضرت بر هیچکدام از همسران شان با شدت و سختگیری مواجه نگردیدند و از این طریق به ملامتشان زبان نگشودند، بلکه احساسات و مشاعر آنان را در مد نظر قرار می دادند و حتی اگر یکی از آنان از طرف پدر و یا کسان خود مورد ملامت قرار میگرفت، حضرت در مقام دفاع از آنان قرار میگرفتند.
- دختر، گل خوشبویی در باغ خانواده:
مرتبط به ارشاد فوق، حدیثی است بدین روایت:
روزی، مردی که نزد رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم بود، اطلاع یافت که خداوند دختری به او داده است. آن مرد از این خبر رنگش تغییر کرد. پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم با مشاهدۀ آن فرمودند: “چرا رنگت تغییر کرده؟” عرض کرد: “هنگامی که از خانه خارج می شدم، همسرم در حال وضع حمل بود. اکنون خبر رسید که دختری به دنیا آورده است.” حضرت فرمودند: “زمین جایش میدهد و آسمان سایه بانش میشود و خدا روزیش می دهد، “[پس نگرانی برای چه؟] سپس افزودند: “او گل خوشبویی [در باغ خانواده] است که از آن استفاده میکنی.”(4)
- پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و آیین قرعه بین امهات المؤمنین هنگام سفر:
پیامبر گرامی صلی الله علیه وسلم، هنگامی که به جایی آهنگ سفر می دانستند، رعایت خاطر کلیۀ امهات المومنین را مدنظر میداشتند و ترجیح میدادند تا خاطر همۀ ازواج مطهرات را مرعی فرمایند، و بهترین و حکیمانه ترین اسلوب در این راستا توسل به قرعه بود. انتخاب همسفر به ذوق و سلیقه پیامبر نه، بلکه به اساس تعیین و فیصلۀ قرعه صورت میگرفت. با اینکه بر اساس آیه 51 سورۀ احزاب، او مجاز بود که نوبت هر یک از همسرانش را که بخواهد به تأخیر بیندازد(5)
- بانوان “آبگینههای شابان مِهر اند”:
رسول گرامی خدا با تنی چند از بانوان به جایی آهنگ سفر فرمودند. متصدی حفاظت اشتران غلام خوش صوتی بود به اسم انجشه! هنگام سفر باری پیامبر گرامی خدا متوجه شدند که اشتران بنای رفتار سریع را دارند. آنگاه جناب شان خطاب به انجشه فرمودند: ” «رُوَيْدَكَ يا أنْجَشَةُ سَوْقَكَ بالقَوَارِيرِ» و به عبارت دیگر: “یا انجشة رفقاً بالقواریر” بدین معنا: ای انجشه با آبگینه ها مهر بورز یا آهسته بران که آبگینه ها نشکنند!
این حدیث شریف در بخاری شریف با شمارۀ 6210 به ثبت رسیده و راوی آن انس بن مالک (رض) ذکر شده است.
می بینیم که فرمودۀ پیامبر گرامی صلی الله علیه وسلم چقدر از بلاغت بالایی برخوردار است؟ ایشان بانوان را به شیشه ها یا آبگینه ها تشبیه فرموده اند که نیاز به احتیاط لازم را دارند تا مبادا بشکنند.
- زنان در عرصۀ طبابت و رسیدگی به امور شهدا و مجروحین:
در جنگ ها و یا غزواتی که در صدر اسلام صورت میگرفت، بعضی از زنان نظیر “ام زیاد اشجعیه” و همراهان ضمن اینکه به تداوی زخمی ها مبادرت میکردند، سعی در جمع آوری تیرها و رساندن آب به رزمندگان، نیز به عمل میآوردند. (6)
“ربیع بنت معوذ” شیرزن دیگری بود که میگفت: ” ما با رسول خدا (صلی الله علیه وسلم ) به جنگها میرفتیم ، سربازان را آب داده، خدمت میکردیم و شهدا و مجروحان را به مدینه بر میگرداندیم. (7)
زنان مومنه ای همانند “ام سنان اسلمیه”، “لیلا غفاریه”، “ام عطیه انصاری” و امثال ایشان از زمرۀ کسانی شمرده میشدند که با کسب اجازه از پیامبر عظیمالشان و در سایۀ حضور گرامی شان، به نقش هایی چون پرستاری، مداوای مجروحان و تدارک طعام میپرداختند.(8)
رُفیدة الأنصاریة مشهور به رُفیدة الأسلمیة بهمثابۀ نخستین طبیب زن، در اسلام شناخته میشود. ایشان، هم بیماران در مدینه و هم مجروحان در صحنههای جنگ و نبرد را تداوی میکرد. در غزوۀ خندق بنا به دستور پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در مسجد آن حضرت برای وی خیمهای برپا کردند تا مجروحان را تداوی کند. سعد بن معاذ از جمله کسانی هست که در همین مکان، بعد از زخمیشدن در غزوۀ خندق، به دست رُفیده رضوانالله تعالی علیها، مورد تداوی قرار گرفته است. لیلی الغفاریة زن دیگری است که در غزوههای پیامبر شرکت میکرد و بیماران و مجروحان را تداوی مینمود. (9)
- در زمینۀ خطابه و سخنرانی:
در این میدان اسماء بنت یزید انصاری ملقب به خطیبة النساء، از مشاهیر زنان صدر اسلام است. روزی در حالیکه پیامبر اکرم در جمع یارانش نشسته بود، به نزد آن حضرت آمد و به نمایندگی از زنان مسلمانان سخنرانی زیبایی کرد. حضرت محمد “صلیاللهعلیهوسلم” وقتی سخنرانی اسماء را شنید رو بهطرف اصحاب نمود و گفت:«هل سمعتم مقالة إمرأة قط أحسن من مسألتها فی أمر دينها من هذه؟» آیا سخن هیچ زنی را زیباتر از پرسشهای این زن، پیرامون مسائل دینی شنیدهاید؟ اصحاب گفتند:«هرگز فکر نمیکردیم که زنی بتواند به این جایگاه برسد.»
توجه نمایید که وقتی اسماء در این موضع به نزد رسول خدا میآید و به نمایندگی از زنان سخنرانی میکند و مطالب و خواستههای آنان را با آن حضرت در میان میگذارد، پیامبر اکرم در میان مردان نشسته است؛ یعنی مجلس پیامبر کاملاً مردانه است؛ اما آن حضرت به هیچکسی دستور نمیدهد که جلوی اسماء را بگیرند و مانع سخنرانی وی در این مقام و در این مجلس مردانه شوند.
این قصههای شیرین گوشههای اندکی از حقایق درخشان تاریخ زندگی پیامبر اند که از جوانب خفته سیرت و برخورد کریمانۀ آن حضرت با جامعۀ زنان صدر اسلام پرده بر میدارند.
پیامبر از حضور مبارک و نقش مؤثر زنان در همۀ عرصهها، حمایت بیدریغ مینمود. البته باید متذکر شد که در طلیعۀ سلسلۀ نورانی و قافلۀ طولانی زنان مبارز در صدر اسلام، همسران پیامبر قرار دارند که نقش امالمؤمنین خدیجه، ام سلمة و عایشه صدیقه در میان آنان در زمینههای دعوتگری، علمی و سیاسی برجستهتر از همه است. چنانکه ملاحظه فرمودید، زنان بعد از بعثت پیامبر در همۀ صحنهها حضور داشتند و در زمینههای مختلف، در کنار مردان برای نشر دعوت، حمایت از رسول خدا و تحکیم پایههای دولت نوپای اسلامی ادای مسئولیت مینمودند.(10)
- تحمل رنج و آلام در راستای دعوت به سوی اسلام:
نقش بانوان در جهت یاری رساندن به پیامبر گرامی و پیاده ساختن اهداف آن حضرت، در برهههای مختلف زمان انتشار اسلام، همواره متبارز بوده است، از جمله نقش امالمؤمنین حضرت “خدیجة الکبری” همسر گرامی پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم”!
حضرت خدیجه نخستین کسی شمرده میشد که به دعوت رسول مبارک لبیک گفت و آنچه از مال و دارایی فرا اختیارش بود، در راه خدا صرف کرد.
از جمله زنان مؤمنه که لقب نخستین زن شهید در راه اسلام را از آن خود ساخت، حضرت “سمیه”، مادر عمار و همسر یاسر است که به اثر شکنجۀ کافران، زیر آفتاب سوزان، بر سر حقانیت عقیده جان داد و کمال وفاداری اش با رسول اکرم را به اثبات رساند.”
ام شریک غزیة انصاری نام آشنا در تاریخ اسلامی است. ام شریک از مسلمانان اوایل است. این زن ارجمند در حساسترین اوضاع، خود را وقف خدمت به اسلام نموده بود. در حالیکه مسلمانان و پیامبر اکرم به مدینه هجرت کرده بودند، ام شریک در مکه باقی مانده بود؛ اما آرام نداشت، خانه به خانه میگشت و پنهان از چشم کفار قریش زنان مکه را بهسوی اسلام دعوت مینمود. مشرکان از فعالیتهای این زن ارجمند و دعوتگر اطلاع حاصل کرده، وی را دستگیر نمودند. اما به خاطر نگرانی از شورش قوم متنفذش، نتوانستند او را به قتل برسانند، ولی با اعمال انواع فشار و تعذیب، ایشان را به مدینه انتقال دادند.
ام شریک خود داستان گرفتاری و انتقالش به مدینه را چنین روایت میکند:
«من را بر شتری که هیچچیزی بر پشت آن از پالان و افزار سواری، نگذاشته بودند سوار کردند و سه روز متوالی بدون اینکه طعام و غذایی برایم بدهند، به راه ادامه دادند. بعد از سه روز به خانهای رسیدیم که آنان خود وارد آن شدند و من را در زیر آفتاب سوزان رها کردند. البته وقتی به خانهای میرسیدیم، طور معمول من را بسته میکردند و در آفتاب میگذاشتند و هرگز خوراک و نوشیدنیای برایم تعارف نمینمودند و خود در سایه مینشستند تا اینکه باز مجدداً به حرکت میافتادند!» (11)
- در صحنه های نبرد و دفاع و حکایت شیرزنی به نام صفیه:
هرچند برای حضور زنان در میدان های جنگ به عنوان رزمنده و نیروی جنگی موانعی وجود دارد، اما در شرایط استثنایی زنان میتوانند، نقش بارزی در زمینه ایفا کنند. از جمله میتوان به مبارزه و شمشیر زنی “نسیبه” اشاره کرد که در جنگ “اُحد” در کنار مردان و به منظور دفاع از جان مبارک پیامبر گرامی، از خود قهرمانی نشان داد.
شهامتی که از سوی “صفیه” در جنگ ” خندق” بروز داده شد، صفحۀ دیگری از نمونه های بارز شهامت زنان شمرده میشود.
در غزوۀ یاد شده – که مسلمانان (برای حفاظت از مدینه) خندقی را در دورا دور مدینه حفر کردند- زنان و کودکان در قلعۀ «فارغ» که امنترین قلعۀ مدینه و منسوب به حسان بن ثابت بود، نگهداری میشدند. حسان بن ثابت که به دلیل کهولت سن، توانایی جنگیدن را نداشت، نیز در قلعه باقی ماند تا امور زنان و کودکان را سامان دهد. عدهای از یهودیان تبهکار که از این قضیه خبردار شده بودند، تصمیم گرفتند به این قلعه هجوم آورند و به قتل و غارت زنان و کودکان بپردازند. در بدو امر جاسوسی فرستادند تا اطراف قلعه را وارسی کند و اوضاع و احوال را به آنها گزارش دهد. اتفاقاً “صفیه” دختر عبدالمطلب این جاسوس را دید و خیلی سریع نزد حسان بن ثابت رفته عرض کرد: “یک یهودی در اطراف قلعه قدم میزند؛ زود برو و او را به درک واصل کن.” حسان با شرمندگی گفت: “اگر من قدرت جنگیدن داشتم در این غزوه (خندق) رسولخدا را همراهی میکردم.”
با شنیدن این سخن، صفیه چوبی را برداشت و به تعقیب جاسوس یهودی پرداخت و توانست در یک موقعیت حساس، جاسوس را از پای درآورد. سپس سر او را از تن جدا کرد و از بالای دیوار قلعه آن را به میان جمعی از یهودیان پرتاب کرد. یهودیان وقتی این صحنه را دیدند، ترسیدند و گمان کردند مردان جنگاوری از قلعه و افراد درون آن حفاظت میکنند. به همین خاطر با ترس و وحشت زیاد پا به فرار گذاشتند و کودکان و زنان از شر آنان در امان ماندند. (12)
- بانوان دلاور و سر دادن گلبانگ تکبیر از فراز دژها:
زنان با وجودی که مکلف به حضور در جبهات جنگ با دشمنان نبودند، اما بسا موارد میتوانستند کارهای بهتری، حتی موثر تر از مردان انجام دهند. مثلاً تداوی زخمی ها، کمک به پخت و پز و تدارک غذا و رساندن آب به رزمآوران در صحنههای جنگ و حتی دفع دسایس دشمنان با استفاده از ترفندها و روشهای خاص که ما نمونه های آن را در تاریخ فراوان داریم….!
اینک در سطور زیر به ارائۀ مواردی می پردازیم که بانوان سرافراز و با شهامت صدر اسلام به ایفای نقش های متعددی پرداخته و نیک از عهدۀ آن برمیآمدند.
همان گونه در کتاب دوست فرزانه ام سلیم صائب آمده:
زنان در عصر نبوت -به رغم هنوز چالشهای بزرگ و تقالید مردسالارانه در میان اعراب- در صحنههای مختلف حضور داشتند و چون مردها ادای مسئولیت مینمودند. پیامبر “صلی الله علیه و سلم” نه فقط مانع کار و حضور آنها نمیشدند، بل خود زمینهساز این رستاخیز و تحول بزرگ بودند و از آن حمایت بیدریغ میفرمودند.
این مجموعه نقش آفرینان بزرگ اند. آنها در سپیده دم بعثت دوشادوش مردها خدمات ارزشمندی را به انجام رسانده و پا نشانههای خود در تاریخ را درشت و فراموش ناشدنی به جا گذاشته اند؛ اما از آنجایی که دینشناسی ما مردانه و برداشت ما از اسلام مبتنی بر فهمها و تفسیرهای مردانه است، نقش برجستۀ زنان در تاریخ اسلامی کمتر تجلی پیدا میکند و کمتر مورد بازخوانی و احترام قرار میگیرد.” (ص)
میتوان گفت، در هر یکی از غزواتی که به رهبری رسول گرامی خدا سازمان داده میشد، نقش زنان در آنها به نحوی از انحا مشهود و برجسته به نظر میآید. این نقش آفرینی ها به اسالیب متعددی شکل میگرفتند. از جمله وقتی که جانب بنیقریظه تلاش کردند تا شبانه به هستۀ مرکزی مدینه منوره شبیخون زنند، پیامبر اکرم، “اسلم بن حریش اشهلی” را همراه دو صد مرد و “زید بن حارثه” را همراه سه صد نفر برای پاسداری از مدینه منوره اعزام فرمودند. زنان تا سپیدهدم از فراز قلعه نوای تکبیر سر میدادند. و “رفیده” زنی بود که با برافراشتن خیمه ای در داخل مدینه در جنگ یاد شده، به مداوای مجروحین میپرداخت. یکی از کسانی که به دستور پیامبر جهت تداوی نزد وی روان شده بود، سعد بن معاذ بود.(13)
- نقش شیر زنان مسلمان در غزوات مختلف:
سهم و حضور زنان در صدر اسلام در صحنههای جنگ و میدان جهاد مسلحانه، نیز درج تاریخ شده است. نسیبة بنت حارث انصاری مشهور به أم عطیة و نسیبة بنت کعب درست همان زنی که در بیعت عقبۀ دوم حاضر بود، در جنگهای زیادی در کنار مردان مسلمان حضور داشته و نقش ایفا نمودهاند. ابن حجر در الإصابة به نقل از امام مسلم میآورد که أم عطیة در هفت جنگ در ردیف مسلمانان شرکت کرده است؛ خولة بنت الازور زنی دیگری از حماسه آفرینان صدر اسلام و جنگ اجنادین است. جنگ اجنادین در سال 634 هجری در سرزمین فلسطین به فرماندهی خالدبن سعید بن العاص به وقوع پیوست. در این جنگ ضرار بن الازور به اسارت رومیها افتاد. خولة در این جنگ شرکت کرد و بر دشمن ضربه های سنگینی وارد نمود. خولة چون نقاب بر چهره داشت کسی وی را نمیشناخت؛ اما، وقتی داستان دلاوری و شجاعت این زن استثنایی و بزرگ بر سر زبانها افتاد خالد فرمانده جنگ اجنادین وی را ناگزیر ساخت که هویت خود را افشا نماید و آنگاه همه دانستند که خولة بنت الازور خواهر ضرار بن الازور است که بخاطر رهایی برادرش دلاورانه میرزمد. (ر-ک به رسالۀ س/ ص)
در غزوات حدیبیه و خیبر و حنین نیز بانوان نقش سازنده ای ایفا کرده اند. در جنگ اولیالذکر که منجر به صلح حدیبیه گردید، “ام سلمه” همسر گرامی پیامبر اکرم، “نسیبه”، “اسمأ” و “ام عامر اشهلی” شرکت داشتند.(14)
در غزوۀ خیبر که در ماه صفر سال هفتم قمری رخ داد، چند تن از زنان قبیله بنیغفار از پیامبر اکرم اجازه خواستند که به مداوای زخمیان بپردازند و با سایر کمک هایی که از آنان میسر است، لشکر اسلام را یاری رسانند. پیامبر(صلیالله علیه وسلم) نیز پذیرفت.(15) و آنها در پایان، از غنایم نیز بهره مند شدند. (16)
در عزوۀ طایف، “خویله”، دختر حکیم “ابن امیه” همسر “عثمان ابن مظعون” نیز سپاه اسلام را همراه میکرد. (17)
“روند حضور زنان در جنگ ها، در دورۀ خلفا نیز کماکان ادامه یافت.(18) در جنگ خالد بن ولید با مسیلمۀ کذاب و قبیلۀ یمامه، “ام تمیم” همسر خالد بن ولید (19) و “نسیبه انصاری” (20) حضور داشتند. در همین جنگ بود که “نسیبه” جنگید و مجروح شد. (21)
در جنگ یرموک (سال 13 قمری) نیز زنان قریش، به هنگام ورود رومیان، به اردوگاه مسلمانان شمشیر به دست گرفتند و مردانه جنگیدند و خوب امتحان دلیری دادند. “ام حکیم” دختر حارث ابن هشام (22) و “جویریه” دختر ابوسفیان که به همراه همسرش حضور یافته بود، از جمله آنها بودند. (23)
زنان در جنگ های عمر بن الخطاب که به منظور گسترش اسلام راه اندازی میشد، نیز نقش فعالی ایفا میکردند. ” در یکی از صحنه های نادر در جنگ های تاریخ اسلام که در زمان خلافت حضرت علی “کرم الله وجهه” و به سال 36 رخ داد، حضور “عایشه صدیقه” همسر پیامبر اکرم در راس و رهبری جنگ «جمل» و به بهانه خونخواهی عثمان است.(24)
در دو روز نخست جنگ قادسیه، زنان و کودکان بر فراز تپه گور میکندند.(25) و به تعداد (2500) تن از جنگاوران را به خاک سپردند. (26)
در دوران خلافت حضرت عثمان [خلیفۀ سوم] و به سال 27 و 28 قمری در جنگ با روم و فتح قبرس، عثمان، مردم را برای حضور در آ« جنگ مخیر کرد. به پیشنهاد معاویه جمعی از صحابه چون “ابوذر” و “ابودرداء” و “شداد بن اوس” و”عباده بن صامت” وهمسرش ام حرام، دختر ملحان داوطلب نبرد شدند (27) ام حرام، پس از فتح قبرس در همان جا درگذشت.(28)
- در زمینۀ هنر و شعر و ادب:
ام المؤمنین زینب بنت جحش با هنر ریسندگی، دباغی و دوزندگی آشنایی کامل داشت. حضرت عایشه روایت میکند که:”كَانَت زينب بنت جحش امْرَأَةً صناعة الْيَد وكَانَتْ تدبغ وتخرز وَتَصَدَّقُ فِي سَبِيلِ اللهِ”
(زنیب بنت جحش صنعتگر بود، دباغی و دوزندگی میکرد و در راه خدا صدقه مینمود.) طبرانی همچنان روایت می کند که:” وكانت زينب تغزل الغزل ، تعطيه سرايا النبي صلى الله عليه وسلم يخيطون به ويستعينون به في مغازيهم “”
(زینب ریسندگی میکرد و حاصل کارش را به سرایایی پیامبر میداد که که با آن لباس¬های شان را بدوزند و یا در جنگهای شان از آن استفاده نمایند.)
در عرصۀ شعر و ادب خنساء ملقب به ام الشهداء، شخصیت شناختهشده در تاریخ جاهلی و اسلامی است. نابغۀ ذبیانی او را «اشعر الجن والإنس» میخواند. خنسا ادیب توانا و شاعر بیمانند بود؛ اما وقتی که به اسلام روی آورد، حضرت پیامبر او را از سرودن شعر منع نکرد، بلکه این زن شاعره و صاحب نبوغ را تشویق مینمود که همچنان شعر بگوید. ابن حجر در اینباره میگوید:
«کان رسول الله یستنشدها و یعجبه شعرها و کانت تنشده و هو یقول هیه خنساء و یومی بیده»
پیامبر خدا به شعر او علاقه داشت و (گاهی) از وی میخواست که شعر بگوید و خنساء چنین میکرد، خنساء وقتی شعر میگفت، حضرت پیامبر با دستش اشاره میکرد و میفرمود: «هیه خنساء» یعنی چه خوب شعر میسرایی.
اروی بنت الحارث شاعرۀ بزرگ دیگری است که در کنار حسان بن ثابت با سنان سخن سینۀ مشرکان را هدف قرار میداد و از سنگر ایمان و اسلام و قرآن دفاع مینمود. شگفتآور و شاید ناپذیرفتنی تر از همه اینکه حسان بن ثابت کنیزکی داشت بهنام طریه و یا سیرین که برایش آواز میخواند. ابن اثیر به نقل از عبدالله بن عباس روایت میکند که: «مرّ رسول الله بحسان و معه اصحابه سِماطین و جاریة له قال لها سیرین، تختلف بین السِماطین و هی تغنیهم، فلم یأمرهم و لم ینههم.»
حضرت پیامبر از کنار حسان بن ثابت میگذشت که دید با جمعی یارانش در دو صف نشسته و سیرین برای آنان آواز میخواند، آن ها را أمر و نهیی نکرد.(29)
- مقولۀ جنگ روانی در مدیریت استراتژیک:
گاهی ضربه يك جنگ رواني برندهتر و قويتر از هر نوع بمب و جنگ سختافزاري و نظامي است. اين نكتهاي اجتنابناپذير است كه براي نيل به مقصود سياسي، نظامي، اقتصادي، اجتماعي و يا هر نيت ديگر همواره بايد به جنگ رواني اهميت داد. اهميت اين مقوله بيش از يك بحث فرعي در استراتژيهاي مديريت استراتژيك در هر اقدام سياسي، نظامي و يا حتي فرهنگي و اجتماعي است. چه بسيار نبرد هايي كه به وسيله حربههاي رواني به پيروزي رسيدهاند و چه بسيار نيروهاي توانمند نظامي و سياسي كه به وسيله جنگ رواني شكست خوردهاند.” (فارس)
در اثنای وقوع جنگ شرایطی پیش میآید که نیروهای رزمی در یک تنگنا و مشکل سختی قرار میگیرند. در همچو مواقع اگر برنامهای فوری برای برون رفت جستجو نگردد، احتمال بروز مشکلات و تلفات زیادی را نیز نمیتوان منتفی دانست.
در حدیثی آمده است: “الحرب خدعة” (جنگ یعنی نیرنگ است) این بدان معنا نیست که مسلمان در رابطه با هر مسالهای اجازۀ استفاده از نیرنگ و یا خدعه را داشته باشد! نه، بلکه این ترفند تنها در ارتباط با جنگ بر ضد دشمن مجال کاربرد دارد که میتوان آنرا ” چاره اندیشی” معنا کرد و یا مترادف کلمه”مکر” که در قرآن آمده است؛ طوری که می فرماید:
” کفار علیه خدا و مؤمنین و برای جلوگیری از نفوذ دین خدا در دلها، عقول و رفتار انسان ها و جوامع ” مکر” میکنند؛ خداوند متعال نیز “مکر” میکند و البته “مکر خدا” بالاتر و قویتراست.(30)
لذا مفهومی که از “مکر” به دست میآید، عبارت میباشد از :” بازداشتن از رسیدن به هدف”!
” بدیهی است که این بازداشتن، با اتخاذ راههای متفاوت و متناسب صورت میگیرد. از همین روست که مکر را چاره اندیشی و حیلت نیز معنا کرده اند.”
در قرآن کریم آیت دیگری نیز هست که واژۀ “خدعه” با صیغۀ دیگر، یعنی “یخادعون” و ” یخدعون” (31) ذکر یافته است:
( میخواهند خدا و کسانی را که ایمان آورده اند فریب دهند، با آنکه جز خود شان را فریب نمیدهند.)
اما آنچه به ارتباط جنگ با دشمن به این مسئله توجه باید داشت این است که استفاده از خدعه-که عبارت مناسب تر آن “چاره اندیشی ” است- در جنگ جواز ندارد.
اکنون به ذکر نمونه هایی پرداخته میشود که از آن میتوان شیوۀ فریب دشمن را به منظور حصول مقاصد، فرا گرفت و به این نتیجه رسید که:
” گذشته از اهمیت روانی حضور زنان در جنگ ها، به ویژه در سپاه مشرکان، به منظور تحریک سربازان و جنگجویان برای جنگآوری و دلیری بیشتر (32) نباید حضور فیزیکی آنها در جبهه های جنگ و پشت جبهه ها را دست کم گرفت.”
در اینجا به ذکر چند نمونۀ ترفند در اثنای نبرد میپردازیم، نمونههایی که هم دشمنان اسلام آن را مورد استفاده قرار دادند و به اهداف مهمی دست یافتند و هم مسلمانان!
یکی از دلایلی که مسلمانان در غزوۀ احد به شکست مواجه شدند این بود که کفار از ترفند کار گرفتند.
در غزوۀ «اُحُد» آنگاه که مشرکان شکست را نزدیک دیدند، «زنان پوشش ساق های خویش را بالا کشیدند و خلخال های شان را نمایان ساختند و تیراندازان همیگفتند: ” غنیمت، غنیمت…!” و جنگجویان [متاسفانه] به طمع غنیمت، جنگ را رها کرده، شکست خوردند و هفتاد نفر از آنها کشته شدند.” (33)
در دوران ابوبکر صدیق و آن هنگامیکه مسیلمۀ کذاب ادعای پیغمبری کرد، لشکری به فرماندهی “خالدبن ولید” به جنگ با مسیلمه و قبیلۀ وی (یمامه) رفت. “مجاعه” یکی از افراد “یمامه”، آنگاه که شکست را نزدیک دید، نزد زنان در قلعهها رفت و به آنان گفت که جامۀ زرین به تن کنند و بر بالای دژها بایستند و موهای خویش را افشان سازند، تا دشمن تصور کند که هنوز جنگجویانی در قلعه حضور دارند.(34)
خالد نیز که از این حیله فریب خورده بود، با آن مصالحه کرد. حال آن که در قلعه ها جز زن و فرزندان آنها و پیران و در ماندگانِ قوم، کسی نبود.
استفاده از این شیوه ها به منظور فریب دشمن، ظاهراً در آن زمان، در سایر نقاط جهان نیز مرسوم بوده، چنانکه به هنگام لشکرکشی اعراب به مصر و تلاش آنها برای فتح اسکندریه، “مقوقس” با دادن دستوری مشابه به زنان داخل برجها تلاش کرد تا مسلمانان را به هراس بیندازد.(35)
در جریان فتح بصره نیز زنان پشت سر جوانان حضور داشتند، آنان هنگامیکه مردان را بدحال یافتند، به شور و مشورت و چارهجویی پرداختند و تصمیم گرفتند که به میدان بروند و تا رسیدن نیرو ، دشمن را مرعوب سازند. زنان لچک و سربند های خویش را باز کرده، بر سر نیزه ها افراشته و به شکل پرچم در آوردند. در این هنگام دشمن به تصور اینکه نیروی جنگی تازه نفس رسیده، فرار کردند و مسلمانان پیروز شدند.(36) چنین اقدامی به هنگام فتح “میشان” و”ابله” در زمان عمر بن خطاب و به پیشنهاد “ارده”، دختر”حارث بن کلده” و با همراهی سایر زنان عرب نیز چاره ساز شد و نتیجۀ جنگ را به نفع مسلمانان تغییر داد.(37)
این شیوه ( چاره اندیشی در برابر دشمن) حتی تا دوران اموی ها، کاربرد داشت…”
- در زمینۀ اطلاعرسانی:
در زمینههای استخباراتی و اطلاعاتی زنانی ارجمندی از آغاز دعوت بهسوی اسلام در کنار پیامبر اکرم قرار گرفته و از آن حضرت حمایت بیدریغ مینمودند. رقیقة بنت ابی صیفی در یکلحظۀ حساس از یک توطئۀ خطرناک پرده برداشته و پیامبر اکرم را در جریان تصمیم سران قریش قرار داد و به آن حضرت گفت:«إنّ قریشاً قد اجتمعت ترید بیاتک اللیلة.» سران قریش تصمیم گرفتهاند که امشب، در بستر خواب بالای شما حمله کنند. در پی این حادثه حضرت پیامبر علی را در بستر خوابش قرار داد و خود به مدینه هجرت نمود.(38)
- در زمینههای اقتصادی و تجارتی:
حولا بنت توَیت العطارة، زن تاجری بود در مدینه که اشتغال به عطاری داشت و عطر میفروخت و بنا به همین دلیل مردم مدینه او را بهنام حولاء العطارة میشناختند. روزی جهت انجام کاری به خانۀ عایشه صدیقه رض آمد. در همان اثنا پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم وارد خانه شدند و همزمان بوی خوش عطر به مشام شان رسید، فرمودند: «بوی عطر حولا را استشمام میکنم آیا وی به اینجا آمده است؟»
این داستان مبین آن است که پیامبر با طبیعت کار حولا آشنایی داشت و نه فقط او را از این کار منع نمیکرد که شاید هر از گاهی به دکان او میرفت و از وی عطر خریداری مینمود.
مُلیکة أم السائب نیز زن دیگری است که در مدینه عطر فروشی داشت و یکی از مشتریانش حضرت پیامبر بود.
فراتر از آن امالمؤمنین خدیجه، همسر نخستین پیامبر اکرم خود یک تاجر مشهور بود و از رسول خدا و داعیۀ دعوت بهسوی اسلام حمایت مالی مینمود. حضرت رسول اکرم روزی در برابر ملاحظه و یا در واقع اعتراض زنانۀ امالمؤمنین عایشه، ضمن برشمردن فضایل حضرت خدیجه، فرمود:«و واسَتْني بمالِها إذ حرَمَني الناسُ»، با مال و ثروتش در حالیکه مورد تحریم مردم مکه قرار گرفته بودم، از من حمایت مینمود.
حضرت خدیجه در زمان تبعید و به محاصره کشیده شدن مسلمانان در شعب ابوطالب، حکیم بن حزام برادرزادهاش را که تا هنوز مسلمان نشده بود، دستور میداد که برای پیامبر اکرم و همراهان آن حضرت، غذا و آذوقه، فراهم کند.
بلی، حضرت خدیجه تاجر مشهور بود. با نام او تاجران و بازرگانان در بازارهای شام، فارس و روم آشنایی داشتند و مال التجارۀ حضرت خدیجه را انتظار میکشیدند. خدیجه در کار تجارتش کاملاً مستقل بود و افراد خانوادهاش بر وی در این زمینه، سلطانی نداشتند.(39)
- در زمینههای اداری:
حضور زنان در زمینههای اداری و کار در بدنۀ دولت در صدر اسلام، نادیده گرفته نمیشد. شفا بنت عبدالله قریشی، زن دانشمند و صاحب فضلی بود که مورد اکرام و احترام پیامبر اکرم قرار داشت. با توجه به مقام و اعتبار علمی شفا، حضرت عمر نگاه و نظرش را میپسندید و برایش مرتبت و جایگاه خاصی قائل بود و بنا به همین دلیل مسئولیتی را در بازار مدینه به او واگذار نمود. بلی، این زن فاضل در زمان حضرت عمر در بازار مدینه، درست نقطۀ انطلاق جنبوجوشهای اقتصادی در قلمرو دولت اسلامی، اشتغال داشت و کار مینمود.(40)
………………………….
1-ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- وَ إِذَا الْموْؤُدَةُ سُئِلَتْ؛ المَوْؤُدَةُ، دختری است که او را زنده به گور میکردند. زنان موقع زایمان گودالی میکندند و بر سر گودال مینشستند، اگر دختر میزایید او را در میان گودال میانداخت اگر پسر میزایید او را نگه میداشت.
2- الراوي : جابر بن عبدالله | المحدث : الألباني | المصدر : غاية المرام، الصفحة أو الرقم: 313 | خلاصة حكم المحدث : صحيح. التخريج : أخرجه أبو نعيم في ((حلية الأولياء)) (3/100)، والبيهقي في ((شعب الإيمان)) (5137) .
3- «رَيحانَةٌ تَشَمُّها، وَقَد كُفِيتَ رِزقَها؛ گُلى است كه آن را مىبويى و روزى اش تضمين شده است».
عن حذيفة اليماني قال : قال رسول الله ( صلى الله عليه وآله وسلم ) : خير أولادكم البنات. ( بهترین فرزندان شما، دختران اند).
4- واقدی، المغازی، 1409ق، ج۲، ص693
5- عابدینی، «شیوه همسرداری پیامبر(ص) به گزارش قرآن»، ص17
6- مقریزی 1420: 8/396.( تقیالدین مقریزی (1363–1422) (نسب کامل: تقیالدین ابوالعباس احمد بن علی بن عبدالقادر بن محمد مَقریزی) تاریخنگار برجستهٔ مصری در دورهٔ مملوکی بود.)
7- العینی، بی تا: 210/ 230.( أبو محمد بدر الدين العيني الحنفي محمود بن أحمد بن موسي بن أحمد حافظ، محدث، مؤرخ و از جمله علامه های قرن نهم هجري.)
8- مقریزی، 1420: 8/412 ، 1420: 8/307 ، سرخسی 1960: 1/201
9- اسوه های راستین برای زنان مسلمان، تالیف احمد الجدع- ترجمه عبدالصمد مرتضوی.
10- (ر- ک به رساله س- صائب.)
11- ( ر-ک به رسالۀ س صائب)
12- ر.ک به: اسوه های راستین برای زنان مسلمان احمد الجدع ترجمه عبدالصمد مرتضوی.
13- ابن هشام، بی تا: 3239: ابن عبد البر 1412: 4/ 1838.
14- واقدى، 1409: 2/735، 737.( محمد بن عمر بن واقد واقدى (130 ـ 207، بزرگترین متخصص در تاریخ غزوات رسول اکرم صلی الله علیه وسلم)
15- ابن هشام، بی تا: 343.( عبدالملک بن هشام بن ایوب ذهلی یا حمیری(متوفی 213 یا 218ق) از علمای اهل سنت، محدّث، مورّخ، ادیب، نسبشناس و تدوین کننده کتاب «السیرة النبویة» است. این کتاب؛ یکى از منابع مهم قدیمی است که در سیره و مغازی پیامبر اسلام(صلی الله علیه وسلم) از اعتبار و شهرت زیادی برخوردار است.)
16- طبری،1387: 3/17.( ابوجعفر محمدبن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب طبری مشهور به جریر طبری (زادهٔ 224 در آمل – درگذشتهٔ ۳۱۰ هجری قمری در بغداد) (218–301 هجری شمسی) همهچیزدان، مورخ، مفسر و فیلسوف، مؤلف کتاب تاریخ طبری مشهور به پدر علم و تاریخ و تفسیر.)
17- ابن هشام، بی تا: 2/484.
18- زنان در کشاکش نبرد: حضور زنان مسلمان در جنگ ها تا پایان دورۀ اموی. آذرتاش آذرنوش استاد دانشگاه تهران و زهره دهقان پور کارشناس ارشد تاریخ و تمدن ملل اسلام.
19- ابن مسکویه، 1379: 1/285.
20- ابن هشام، بی تا: 1/466؛ ابن عبد البر،1412: 4/1948؛ ابن سعد 1410: 8/300؛
21- ابن عبدالبر، 1412: 4/1949؛ مقربزی،1420: 8/303 به بعد.
22- طبری،1397: 3/571؛ ابن اثیر، 1385: 2/424.
23- طبری،1387: 3/401.
24- طبری،1387: 4/457 به بعد؛ ابن اعثم،1411: 2/449 به بعد؛ابن اثیر،1385: 3/305 به بعد؛ دینوری، 1348: 144 به بعد. با استفاده از تحقیق ” زنان در کشاکش نبرد…”
25- آل عمران/54.
26- ویب سایت پاسخ به شبهات، در رابطه با جنگ و جهاد.
27- ر- ک به “اسوه های راستین برای زن مسلمان”، نوشتۀ احمد الجدع، ترجمۀ عبدالصمد مرتضوی.
28- همان،
29- ( ر- ک به رسالۀ س، صائب)
30- آل عمران/54.
31- یخادعون: تجزیه: فعل مضارع، صیغه جمع مذکر غایب، ثلاثی مزید، از باب مفاعله، ازماده خدع،سالم،متعدّی،معلوم،معرب،متصرّف ترکیب یَخدَعون: فعل مضارع، جمع مذكّر غايب، ريشه خدع، صحيح و سالم، ثلاثي مزيد باب مفاعلة، معلوم، متعدّي و معرب. (تجزیه و ترکیب آیات/ سایت نورالیقین و جدول صرف، معني و نحو الفاظ آيات 6 تا 16 سوره بقره )
32- زنان در کشاکش نبرد/ حضور زنان مسلمان در جنگ ها.( آذرتاش آذرنوش، استاد دانشگاه و زهرا دهقان پور کارشناس ارشد تاریخ و تمدن ملل اسلام)
33- طبری، 1375: 2/509.
34- یعقوبی بی تا: 2/30؛ طبری،1387: 3/296؛ ابن اثیر،1385: 2/365؛ ابن مسکویه،1379: 1/287.
35- بلاذری،1988: 218.
36- ابن اثیر،1385: 2/488.
37- طبری،1387: 3/596
38- برگرفته از رسالۀ س صائب.
39- همان،
40- همان.
28- ویب سایت پاسخ به شبهات، در رابطه با جنگ و جهاد.
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
مجلات و کتب
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور