آرشیف

2016-12-13

یحی کوشانی

کرویت زمین و اثبات آن توسط قرآن

 

معرفی مختصر سیاره زمین

معرفی مختصر سیاره زمین
زمین سومین سیاره از جمله سیارات نه گانه نظام شمس بوده که زمینه حیات را برای ما فراهم نموده است. این سیاره یک سیاره خاکی از پوسته های متعددی تشکیل شده است که این پوسته ها همچو لایه های شبیه پیاز دورادور زمین را احاطه نموده اند که قرار ذیل اند:

  1. اتموسفیر (لایه گازی زمین)

  2.  هایدروسفیر (لایه آبی زمین)

  3.  لیتوسفیر (لایه جامد زمین)

  4.  بایوسفیر (لایه حیاتی زمین)

این سیاره مانند بقیه سیارات خورشید در مداری با فاصله ١٥٠٠٠٠٠٠٠ کیلومتر به دور خورشید در حرکت است که این حرکت خود را در حدود ٣٦٥ روز به اکمال میرساند. قطر این سیاره حدود ١٣٠٠٠ کیلومتر میباشد. فاصله زمین از خورشید ٩٤٠٠٠٠٠٠٠ کیلومتر بوده که این مسافه را با سرعت ٣٠ کیلومتر در ثانیه می پیماید. این سیاره مانند سیاره پلوتو دارای یک قمر میباشد که آن هم مهتاب است. قسمت جو این سیاره از گازات متعددی تشکیل یافته است که حدود ٧٨٪ آنرا گاز نایتروجن، حدود ٢١٪ آنرا گاز آکسیجن و ١٪ متباقی آنرا گازات مانند میتان، ارگون، هایدروجن، هیلیوم و غیره زرات تشکیل داده است. وزن این سیاره حدود ٥٫٩٥٥ ملیارد تُن و حجم آن ١٫٠٨٣ ملیار کیلومتر است.

نظریات دانشمندان راجع به شکل زمین
اين تصور سطحي از زمان‌هاي دور در ذهن بشر ريشه دوانده بود كه تمام ستارگان و سيارات به دور زمين مي‌چرخند و اين به خاطر ديد حسي كاذبي بود كه از حركت زمين داشتند و فكر مي‌كردند كه زمين ساكن است. عقيده به حركت زمين آنقدر موهون و غريب بود كه حتي بر حكما نيز تجويز آن دشوار بود. اولین کسیکه جرأت نمود و این عقیده ار اظهار داشت فیثاغورت نابغه قرن پنجم قبل از میلاد بود که بعداً دوتن دیگر بنام های فلوته خوس و ارشمیدس نیز از او پیروی کردند. بعد از دوصد سال شخصی دیگری بنام استرخوس ساموسی این نظریه فیثاغورث را تقویت نموده و گردش سالانه زمین بدور خورشید را کشف و اعلام نمود که اورا به جرم این کشف او تکفیر نمودند. پس از سی سال شخصی دیگری بنام کلیانتوس آسوسی برای زمین دو حرکت را قائل شد که اورا نیز تکفیر نمودند. حدود ٣٥٠ ق.م شخصی بنام ارسطو دلیل قاطع بر گرد بودن زمین اظهار نمود و آن هم این بود که اگر کسی بطرف شمال یا بطرف جنوب مسافرت کند در افق روبروی او ستارگان جدیدی ظاهر میشوند و در افق عقب او ستارگانی که قبلاً دیده میشدند ناپدید میشوند و درضمن میگفت که در قسمت کشتی ها هنگام دور شدن از ساحل دریا نخست بدنه کشتی ناپدید میگردد و بعد بادبان آن و برعکس هنگام نزدیک شدن به ساحل دریا اول بادبان آنها ظاهر میگردد بعد بدنه آنها، که این همه زمانی مساعد شده میتوانند که زمین شکل گرد داشته باشد. بعداً شخصی بنام بطلیموس حدود ١٤٠ ق.م به دنیا آمد، او گمان میکرد که زمین ساکن بوده، در مرکز قرار دارد و خورشید بدور آن میچرخد که این نظریه حدود شانزده قرن بر افکار بشریت حاکمیت میکرد و بامخالفین آن برخورد فزیکی صورت میگرفت.
اولین کسیکه نظریه مرکزیت زمین را رد نموده و حرکت خورشید بدور زمین را مطرح کرد شخصی بود بنام کوپرنیک که بعداً کپلر آلمانی نظریه اورا انکشاف داد و مدار های بیضوی را پیشنهاد نمود و در آخر گالیله ایتالوی آنرا اظهار نمود و برآن پای فشرد و دعوایی با کلیسا راه انداخت.
تا قرن هفدهم زمین بشکل کره کامل فرض میشد. ولی استحاق نیوتن با توجه به چرخش زمین بدور خودش (حرکت وضعی زمین) نتیجه متفاوتی بدست آورد که به متفاوت بودن سرعت سطح زمین در عرض البلدهای مختلف جغرافیایی پی برد. او با قوانین خود نشان داد که هرقدر چرخش سریعتر باشد قوه فرار از مرکز بیشتر میباشد یعنی گرایش مواد به دور شدن از مرکز زمین بیشتر میشود.
از آنجائیکه سرعت در در قطبها صفر و در استوا بسیار زیاداست بناً قوه فرار از مرکز از قطبها تا به استوا پیوسته افزایش میابد. اسحاق نیوتن چنین نتیجه گرفت که فرورفتگی قطبها باید حدود ١٫٢٣ ام حصه تمام قطر زمین باشد. که این مقدار به عدد واقعی نزدیک است.
اما قبل از اینکه دانشمندان و علی الخصوص یونانیان نظریه کروی بودن زمین را مطرح کنند اکثر مردم عوام را عقیده برآن بود که زمین مسطح است مثل هندوها که آنها معتقد بودند که زمین مسطح برشانه های چهار فیل قرار دارد که این فیل ها بر پشت سنگ پشت های شناور در اقیانوس بیکران ایستاده اند، اهالی مصر باستان زمین را رب النوع کب میدانستند که به پهلو دراز کشیده است و الهه نات بروی آن خمیده است.
حرکات زمین
طوریکه برای همه ما معلوم شد که زمین یک سیاره ساکن بنوده بلکه سیاره ئی است که همواره در حرکت میباشد که علما انواع این حرکات را حدوداً ١٤ نوع گفته اند که از میان آنها صرف حدود ٥ نوع آن نام میبریم:

  1. حرکت وضعی زمین: این حرکت زمین که جهت آن غرب به شرق است باعث پیدا شدن شب و روز میشود که زمان آن ٢٣ ساعت و ٥٨ ثانیه و ٤٩ دقیقه میباشد. سرعت زمین در این حرکت حدود ٣٠ کیلو متر در دقیقه میباشد.

 

  1. حرکت انتقالی زمین: این حرکت بدور خورشید در یک مدار بیضوی شکل صورت گرفته و جهت آن شرق به غرب میباشد که زمان آن ٣٦٥ روز و ٦ ساعت و ٨ دقیقه و ٣٨ ثانیه میباشد. در اثر این حرکت ماه های دوازده گانه و فصول چهارگانه بوجود میاید که سرعت زمین در این حرکت حدود ٣٠ کیلومتر در ثانیه یا حدود ١٠٠٠٠٠ کیلومتر در ساعت میباشد.

 

  1. حرکت نوسانی یا تقدیمی زمین: ازجمله حرکات زمین حرکت تقدیمی محور زمین است. دراین حرکت درعین حالی که مقدار زاویه انحراف زمین با مستوی مدار آن ٢٣٫٥ درجه است اما با آنهم جهت محور زمین در طول زمان حرکت دریک حرکت دورانی شکلی جابجا میشود. که این جابجایی شبیه حرکت فرفره ی چرخان است که درعین حالی که بسرعت به دور محورش میچرخد محور فرفره نیز حول خط عمود گردش میکند. زمان این حرکت حدود ٢٥٨٠٠ سال است.

 
در نتیجه این حرکت، تغیرمکان اعتدالین بهاری و خزانی در روی کره سماوی است. این جابجایی نقاط اعتدالین، تقدیم اعتدالین نامیده میشود و در جهت عقربه های ساعت است. درصورتیکه حرکت ظاهری خورشید در خلاف عقربه های ساعت باشد.
بنابراین نقطه اعتدال بهاری که مبدأ شروع تقویم شمسی و سال نجومی است، هرساله به پیشواز خورشید میرود. این امر باعث میشود سال اعتدالی به مدت ٢٠ دقیقه کوتاه تر از سال نجومی باشد.

  1.   حرکت زمین به جانب ستاره ویگا: یک نوع حرکت دیگر زمین، حرکت بسمت ستاره ویگا است  که در این حرکت زمین با خورشید، سیارات دیگر و سایر اجرام سماوی مربوط کهکشان راه شیری بطرف ستاره ویگا در حرکت است.
  2.   حرکت زمین با کهکشان راه شیری جهت نامعلوم: نوع دیگری حرکت زمین، حرکت زمین، خورشید و سایر سیارات و بلاخره تمام کهکشان راه شیری به جهت نامعلوم است که امروزه توجه اکثر دانشمندان معاصر را بخود جلب نموده است.

 
دیدگاه قرآن در مورد شکل زمین
قرآنکریم حدود ١٤٠٠ سال قبل از امروز بدون کدام تخنیک و تکنالوژی موضوع کرویت زمین را ثابت کرده بود که اکنون ما چند آیه آنرا مورد بحث قرار میدهیم.

  1. خداوند متعال در آیه ١٧ سورة الرحمن بسراحت به این موضوع اشاره نموده است:

رَبُّ ٱلۡمَشۡرِقَيۡنِ وَرَبُّ ٱلۡمَغۡرِبَيۡنِ ١٧
ترجمه: (او) پروردگار دو مشرق و دو مغرب است.
در مورد اين آيه چند احتمال تفسيري داده شده است

  1. مقصود از دو مغرب، مغرب تابستان و زمستان و مقصود از دو مشرق، مشرق تابستان و مشرق زمستان باشد.

  2. مقصود از دو مشرق و دو مغرب،‌مشرق و مغرب خورشيد و ماه باشد. ولي برخي از مفسران اين معنا را مناسب آيه نمي‌دانند.(١)

تذکر اول چنین است که معناي اول را برخي از مفسران دليل اعجاز علمي قرآن دانسته‌اند (٢) چرا كه مطلب علمي را مي‌فرمايد كه مردم اطلاع نداشتند.  در مورد اين معنا لازم است بگوييم كه حركت زمين در نيم‌كره شمالي و جنوبي به حداكثر و حداقل خود مي‌رسد كه به نام ميل شمالي (٢٣ درجه و ٢٧ دقيقه) و ميل جنوبي (٢٣ درجه و ٢٧ دقيقه) (٣) مشهور است كه باعث پيدايش فصول چهارگانه و بركات زيادي مي‌شود و لذا مشرق و مغرب خورشيد در تابستان و زمستان متفاوت است و خداوند اين را كه موجب پيدايش نعمت فصل‌ها و… مي‌شود تذكر مي‌دهد.
تذکر دومی چنین است که با توجه به اينكه در آيه فوق چند احتمال وجود دارد نمي‌توان گفت كه حتما معناي اول مقصود آيه بوده تا بتوان با آن معنا اعجاز علمي قرآن را به اثبات رسانيد و با توجه به اينكه زمان مشرق و مغرب در تابستان و زمسان متفاوت است و اين مطلبي حسي و واضح است پس اگر مراد آيه همين مغرب و مشرق تابستان باشد تذكر يك نعمت‌الهي است كه واضح بوده است هر چند كه راز علمي آن (ميل شمالي و جنوبي زمين به اندازه ٢٣ درجه و ٢٧ دقيقه) بعدها كشف شد. ولي قرآن كريم اشاره‌اي به راز علمي آن نكرده است.

  1. الله متعال در آیه ٤٠ سورة المعارج میفرماید:

فَلَآ أُقۡسِمُ بِرَبِّ ٱلۡمَشَٰرِقِ وَٱلۡمَغَٰرِبِ إِنَّا لَقَٰدِرُونَ ٤٠
ترجمه: پس به پروردگار مشرق ها و مغرب ها سوگند میخورم که ما یقیناً قادریم.
در مورد آيات فوق چند احتمال داده شده است

  1. خورشيد هر روز از نقطه تازه‌اي طلوع و در نقطه تازه‌اي غروب مي‌كند و لذا به تعداد روزهاي سال مغرب و مشرق داريم و تعبير جمع (مشارق و مغارب) اشاره به همين مطلب است.(٤)

  2.  از آنجا كه در نقاط مختلف زمين مشرق و مغرب مختلف است و گاهي مغرب يك نقطه همزمان با مشرق نقطه ديگر است (كه در دو طرف كره زمين واقع شده‌اند) و لذا تعبير مشارق و مغارب اشاره به همين اختلاف افق‌هاست.(٥)

تذكر اول چنین است که  اين دو معنا هر كدام در مورد آيه پذيرفته شود با مباني علمي جديد منافات ندارد بلكه همانطور كه گذشت مباني علمي، مشرق‌ها و مغربهاي زيادي براي خورشيد و زمين مي‌پذيرد
تذكر دوم چنین است که در سورة اعراف آیه ١٣٧ معناي دوم (اختلاف افق‌ها) ترجيح داده شده و در سوره صافات آیه ٥ مشارق ستارگان و خورشيد هر دو احتمال وجود دارد.(٦)
 
مشرق و مغرب از دیدگاه علم
در مورد تعبير مشارق و مغارب تو ضيح يك مطلب علمي لازم بنظر میرسد
از يك طرف كره زمين داراي دو قطب مغناطيسي است كه به نام شمال و جنوب خوانده مي‌شود، و از طرف ديگر چون زمين داراي دو حركت وضعي (به دور خود) و حركت انتقالي (به دور خورشيد) است به نظر مي‌آيد كه خورشيد در صبحگاهان از يك طرف خارج و كم كم بالاي سر ما مي‌آيد و سپس هنگام شامگاهان در طرف ديگر فرو مي‌رود.(هر چند كه اين مطلب خطاي ديد مست و در حقيقت اين زمين است كه در اثر گردش وضعي به دور خود گاهي مقابل نور خورشيد قرار مي‌گيرد. لذا به نظر مي‌رسد خورشيد طلوع و غروب مي‌كند) و در عرف مردم واصطلاح علمي آن طرفي كه خورشيد طلوع مي‌كند به نام مشرق و آن طرف كه خورشيد غروب مي‌كند به نام مغرب ناميده مي‌شود و لذا به دو ناحيه طلوع و غروب خورشيد از نظر لغوي « مغرب و مشرق » گويند.
از طرف ديگر هر انسان بالا و پايين دارد كه آسمان و زمين است پس هر انساني به صورت طبيعي با شش جهت سروكاردارد. به عبارت ديگر اگر انساني به طرف قطب شمال بايستد كه جلو بدن او به طرف شمال باشد و پشت سر او جنوب باشد دست راست او مشرق و دست چپ او مغرب مي‌شود و كره زمين در هر لحظه طلوع و غروب دارد يعني از آنجا كه زمين به شكل كره است هميشه در برخي از نقاط زمين آفتاب در حال طلوع كردن است و در برخي نقاط ديگر در حال غروب كردن است. و علاوه بر آن خورشيد در هر روز در ساعت معين طلوع و غروب مي‌كند كه باساعت طلوع وغروب روز قبل و بعد متفاوت است. پس مي‌توان گفت كه طلوع و غروب نسبت به جايگاه هر كس متفاوت است يعني هر كس در هر نقطه‌اي كه باشد یک مشرق و یک مغرب دارد. و نيز مي توان گفت كه كره زمين مشرق‌ها و مغرب‌هاي متعد دارد كه هر لحظه نوبه نوه (جديد) مي‌شود. چرا كه زمين هميشه در حال حركت وضعي (به دور خود) است و در هر لحظه غروب و طلوع جديدي براي نقاط زمين پيدا مي‌شود و نيز به تعداد روزهاي سال طلوع و غروب جديد و در نتيجه مغرب و مشرق نو داريم.
 
دلائل اثبات علمی و منطقی کرویت زمین
دلائل علمی و منطقی برای اثبات کرویت زمین وجود دارند که قرار ذیل اند:

1.  سایه زمین به هنگام خسوف در کره ماه به صورت قوسی از دایره دیده می شود. از نظر هندسی کره تنها شکلی است که بر روی کره ای دیگر سایه دایره یی شکل دارد.

2.  عکسهای ماهواره ای و ارتفاع بالا، افق زمین را به صورت خط قوسی نشان می دهند. فضانوردان نیز از فاصله دور زمین را کروی دیده اند. گاگارین اولین فضانورد روسی از سفینه وستک یک اعلام داشته که " برای اولین بار با چشمانم کرویت زمین را مشاهده کردم. "

3.  تغییر زاویه دید ستاره قطبی بر حسب تغییر عرض جغرافیائی نشانی از کرویت زمین است. این ستاره در استوا در افق و در قطبها در بالای سر ناظر (٩٠ درجه) دیده می شود و به ازای هر درجه حدود ٦٩ مایل تغییر قوس می دهد.

4.   وجود شب و روز (دو نیمکره تاریک و روشن) از نظر فیزیکی نشان می دهد که با یک منبع نورانی نمی توان بیش از نیمی از کره را روشن کرد.

5.  اختلاف زمان ، طلوع و غروب آفتاب و ظهر نقاط مختلف در ارتباط با حرکت وضعی ، ناشی از کرویت زمین است.

6.  تغییر وسعت افق دید بر حسب تغییر ارتفاع نتیجه کرویت زمین است زیرا با افزایش ارتفاع از سطح دریا بر وسعت دید ناظر افزوده می شود.

7.  محو یا ظهور تدریجی بدنه و سایر قسمتهای کشتی در سواحل دریا نشانی از کرویت سطح آبها و در نتیجه سطح کلی زمین است.

 
امروزه این موضوع ثابت شده است که تمامی علوم در قرآن نهفته است و قرآن موضوعاتی را که امروزه بکمک تخنیک و وسایل کشف میکند حدود ١٤٠٠ سال قبل از امروز بیان نموده بود. از جمله آنها یکی هم موضوع کرویت زمین است که قرنها قبل از امروز به وضاحت در قرآنکریم ذکر شده بود:
تعبير (مشارق و مغارب) در آيات مورد بحث، دلالت مطابقي بر كرويت زمين ندارد يعني به صورت مستقيم نمي‌فرمايد كه زمين گرد است، ولي به صورت دلالت التزامي بر كرويت زمين دلالت دارد؛ چرا كه وجود مشرق‌ ها و مغرب هاي متعدد براي زمين با كروي نبودن زمين ناسازگار است. اين تعبير هر چند كه گرد بودن زمين را مي‌رساند اما نسبت به كرويت كامل يا ناقص آن ساكت است از طرفي از برخي تعبيرات يونانيان در مورد حركت زمين و شكل زمين (مثل ستون مدور ـ مخروط ـ عمودي بر پايه ـ طبل) بر مي‌آيد كه آنها به نوعي توجه به لزوم گرد بودن زمين داشته‌اند ولي كروي بودن كامل زمين را تصريح نكرده‌اند و از طرف ديگر قرآن نيز تصريحي به كروي بودن زمين ندارد. (بلكه كروي بودن لازمه معناي مشارق و مغارب است) پس به طور قاطع نمي‌توان گفت اين تعبيرات (مشارق و مغارب) اعجاز علمي قرآن كريم است بلكه بهتر است بگوييم اين تعبير از لطائف قرآني است كه اشاره‌اي به مطالب علمي دارد و لازمه آن مطلب علمي، كرويت زمين است. چرا كه وجود مشرق‌ها و مغرب‌هاي زماني مختلف، براي همه مردم قابل حس بوده است چون مي‌ديدند كه زمان طلوع و غروب خورشيد در طول سال تغيير مي‌كند و مشرق ‌ها و مغرب ‌هاي مختلف داريم بيان اين مطلب چيزي نيست كه كسي نتواند مثل آنرا بياورد و اعجاز علمي محسوب شود. آري لازمه اين اشاره علمي، كرويت زمين است كه اگر قرآن بدان تصريح كرده بود اعجاز علمي قرآن محسوب مي‌شد.
بناً در اخیر چنین نتیجه گرفته میشود که قرآنکریم کلام الهی بوده و گنجی است برای تمام بشریت که با چنگ زدن به آن کامیابی دارین (دنیا و آخرت) نصیب انسان میگردد…!
 
ماخذ دری  
 

  • ر.ك: مجمع البيان، ج 5، ص 201 و نيز تفسيرنمونه، ج 23، ص 120.

  • (٢) تفسير اطيب البيان، ج 12، ص 375.

  • (٣) محمدی، نژاد (١٣٨٥) جهان دانش و فرهنگ دانستنيها، تهران  ج 2،‌ص 539.

  • (٤) تفسير نمونه، ج 25، ص 45.

  • (٥) تفسير اطيب البيان ، ج 13، ص 198.

  • (٦) ر.ك: تفسير نمونه ،‌ذيل دو آيه مذكور.

English Reference :

  • Kumar, Pushpam, 2010, The Economics of Ecosystem and Biodiversity, N.Y.

  • Benjamin, Michel, 2012, Fundamentals of Physical Geography, California, USA.