آرشیف

در واقع همه اصول و یا ماده ها تا بندها و دیباچه یا مقدمه قانون اساسی برگرفته شده از منطق و استدلالات عقلی و بروز استکه محصول اراده جمعی مردمی یک مملکت می باشد. و حقوق و آزادی های شهروندان و مسوولیت تا پاسخگوی مجریان دولت را٬ ترسیم کرده است.

قانون اساسی ۱۳۸۲ که ریشه در قانون اساسی دهه دموکراسی ظاهرشاه و نظام نامه شاه امان الله خان دارد٬ مصداق برای قهرمانی احمد شاه مسعود بوده٬ که تاثیرگذاری و آزادی خواهی وی چون ارزش٬ برای نسل های آینده کشور میراث ارزشمندی می باشد.

اما پاسداری از ارزش ها و شخصیت های ملی در دوره بیست ساله جمهوریت به اهداف منافع خصوصی و شخصی که مسیر سمت و قوم را٬ نیز سیر می کرد٬ بود. و هیچ پدیده شوم در برابر تکریم نشدن احمد شاه مسعود بدتر از یارانش که پسا مسعود وارد صحنه سیاست شدند نبوده و نیست.

درنتیجه:

اکنون و نسل امروزی اگر در پی این ارزش ها و پاسداری آن٬ هستند: بایستی از چهره های منفور دوره جمهوریت که در قدرت بودند٬ تُهی شوند. ورنه نفرت افکار عمومی و وجدان جمعی در برابر آنها بطور روزافزون عمیق تر می شود. و محرکه های بیرونی به خصوص سیاست آمریکا برای افغانستان نیز٬ طالبان را نسبت به آنها ترجیح داده و بیدون شک حکومت قانون برای افغانستان٬ در آینده اگر شکل گیرد با موجودیت طالبان یا محوریت آن٬ انجام خواهد شد. و می توان یکی از دلایل عدم حکومت فراگیر یا حکومت قانون را٬ حضور منفور چهره های دوره جمهوریت در صحنه سیاست دانست.

محمدآصف فقیری

نویسنده و کارشناس ارشد حقوق عمومی