X

آرشیف

چـکامـة داد

برخاست ز جا خاک، غزلخوان و شما چه؟
خـاشــاک بخندید گل افشـان و شما چه؟
 
شـورید، هریــرود، سـرودِ نوِ تان کو؟
برداشت علم، قامتِ «بایان» و شما چه؟ (1)
 
در پیکر هر سنگ، تپش هلهله انداخت
بالیـد تن و توشة «سنـگان» و شما چه؟ (2)
 
خورشیدوران، منجمد قطب چـرایید ؟
قطب است ز نوروز، خروشان و شما چه ؟
 
در نعـرة تندر اثر بانگ شما نیست
یاران برسیدند به یاران و شما چه ؟
 
بی یار شد این شهـر، کجایید دلیران؟
دلتنگِ شما وسعتِ میدان و  شما چه ؟
 
آفاق نوردانِ خـرد، از چه خموشید ؟
ابلیس معلم شد و رَهدان و شما چه ؟
 
گُردان، چه شنیدند که خفتند به خانه ؟
از خانه برون رفت زمستان و شما چه ؟
 
رخش آمده بی پیلتن امــروز، دریغــا !
گردون دَرَد از درد، گریبان و شما چه ؟
 
شیرانِ جهان، سخرة خرگوش نباشند(3)
هستنـد بر این، شیـرشکاران و شما چه ؟
 
اول قدمِ مرد، قدم بر سرِ خویش است
خوانند شمـا را سرِ مـردان و شما چه ؟
 
وقتست که فـرهنگ ظفـرمند بجنبد
جمعند درین عرصه، سواران و شما چه ؟
 
می خواستم از بخت، دگرگونی دوران
دیگر شده بی شائبه دوران و شما چه ؟
 
 
 
صوفیه ـ حمل 1389
 ـــــــــــ
(1) سنگان، کوهی است در پسابند.
(2) بایان، نام محلی سیاه کوه   است در غور.
(3) شیرِ باطن سخره‌ی خرگوش نیست (مولوی)
 

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.