آرشیف

2015-10-20

احمد سعیدی

چرا برف خود را بالای بام مردم می اندازنید

حکومت مشارکتی 50/50 وحدت ملی در افغانستان از ضعیف ترین ودر عین حال از دیدگاه بعضی ها از منفور ترین حکومتها در ذهن مردم نقش بسته.
در تازه ترین ارز یابی این نتیجه بدست میاید که اشرف غنی رئیس جمهور  وداکتر عبدالله عبدالله  رئیس اجرائیه در بین مردم هیچ محبوبیتی نداشته وپایه های حکومت شان کاملا لرزان اگر حمایت خارجی ها که این حکومت را ساخته اند نباشد این حکومت در آستانه سقوط است.

  1. اختلاف عمیق استراتیژیک وسازش های تکیتیکی بین اشرف نی وعبدالله با عث شده تا کشور فاقد سیاست مشخص داخلی وخارجی باشد.اشرف غنی بخاطر جلو گیری از مخالفت آشکارا مخالفین سیاسی  اش که رنگ وبوی سمتی وقومی دارند داکتر عبدالله را بگونه در کنار خود نگاه کرده است.ورنه دیدگاه این دو شخص کاملا با هم متفاوت است.عبدالله بر نیرو های مسلح خارج از دولت بنام جهادی تکیه میکند واشرف غنی میخواهد که همه بشمول خودش او را سر قومندان بگویندو علاقه دارد ضابطه های دولت داری را پیاده کند واگر نهاد های مسئول قادر بر تا مین امنیت نباشد تر جیح میدهد بجای نیرو های منسوب به اتحاد شمال طالب ها خلاء امنیتی واداری را پر کنند.

  2. در سیاست خارجی اشرف غنی طرفدار حفظ توازن بین کشور های همسایه وبر خورد محطاطانه در برابر سیاست های امریکاست اما داکتر عبدالله  با پاکستان روابط خیلی ضعیف داشته  طرفدار روابط نزدیک تر با ایران و هند واطاعت بدون چون وچرا از آمریکاست.

  3. این دو نتوانستند از تمام مردم افغانستان نمایندگی کنند هر کدام اقوام نزدیک خودرا شامل سهمیه 50/50 نموده سائر مردم را ما یوس ساختند.یعنی فامیل گرا هستند تا قوم گرا.

  4. ضعف مدیریت این دو رهبر در مورد تهیه محتوای سند هویت ملی افغانها تضاد های قومی را تشدید واعتماد نسبی بین ملیت های افغانستان را کاملا از بین برده است. که حکومت به بحرانهای امنیتی سیاسی مدیریتی واقتصادی مواجه است مردم از حکومت تقاضا های بیشتر دارند.

  1. قانون اساسی افغانستان زیر نظر خارجی بدون در نظر داشت ارزش های عقیدتی وفر هنگی افغانها ساخته شده مواد آن با هم در تضاد وتقابل  است باید اصلاح شود.

  2. مردم عقیده دارند که  حکومت وحدت ملی امنیت  وکنترول کشور را از دست داده از امریکا وکشور های عضو ناتو پیروی میکند. اگر ما از دولت اطاعت کنیم در حقیقت از امریکا وکشور های خارجی اطاعت میکنیم.که از دید آنها شرعا جواز ندارد.البته اختلاف بر سر امضای پیمان امنیتی این ذهنیت را تقویت کرده.

  3. ادامه فساد مالی :مردم میگویند این دولت هم دزد است هم فاسد وهم اختلاسگر.چون در هیچ دولتی وزیر چهار صد وپنجصد ملیون دالر اختلاس نکرده.این حکومت خودش اعتراف میکند که وزیر ها ورئیس هایش بشمول قاضی های محکمه غرق در فساد اند نه ایشان را از وظیفه بر طرف میکند ونه هم محاکمه فقط تشویق میکند تا چور کنند.

  4. دولت غرق در فساد اخلاقی است.مثلا در هیچ زمانی ودر هیچ دولتی  بر دختران سه ساله تا شش ساله و12 ساله تجاوز جنسی نشده اما تاریخ این دولت پر ازین جنایت این چنینی است. چون رهبران با فساد اخلاقی آمیخته اند افراد خود سر وقانون گریز هم  به تعرض وتجاوز به نوامیس مردم تشویق شده اند.

  5. نبود عدالت اجتماعی : این دولت با عث بیکاری مردم وایجاد فاصله بین طبقات اجتماع شده ، چنانچه  در توسعه وانکشاف در بین ولایات تبعیض است .در بین افراد وگروه ها تبعیض است. در مشارکت سیاسی هم تبعیض وتفاوت است.این مسئله مردم را به مخالفت با دولت واداشته.

  6.  استفاده از اطفال در سوال گری ساز ماندهی شده وقاچاق مواد مخدر وبرخی مسائل شر آور دیگر رشد روز افزون دارد.

  7. –اختلافات زبانی وگرایش بزبانهای خارجی.مثلا کار مندان دولت بخاطر صحبت با زبانهای پشتو ودری با هم در جنگ وستیز اند واما در نوشتن انگلیسی وتکلم انگلیسی واردو هیچ مشکلی ندارند.در خواستی کار یابی به انگلیسی.بیوگرافی انگلیسی وخرید وفروش های عمده به دالر  محاسبه معاشات کارمندان عالی رتبه به دالر وچلند پول در بازار به کالدار ودالر لذا این حکومت ما هیت افغانهارا عوض کرده دیگر نه فر هنگ نه کلتور ونه هم ارزش های ملی دارند.

هیچ انگیزۀ بخاطر حمایت از حکومت وحدت ملی وجود ندارد.
برنامه ها واجرآت خوب یک حکومت به مردم انگیزۀ دفاع از حکومت را میدهد .همه میدانند احترام به ارزش های اعتقادی وفر هنگی وتا مین عدالت ورفاه  اجتماعی به مردم انگیزه میدهد.در بر نامه های حکومت وحدت ملی نه قانون مداری است ،نه عدالت ورفاه اجتماعی است ونه هم اعتماد وباور لذا مردم به چه دلیل از حکومت دفاع کنند.در مشارکت سیاسی ومقرری ها همه وحدت فامیلی است نه وحدت ملی.یکی را یک رئیس از وابستگان خود مقرر میکند ویکی را دیگری.
درینجا من حیث دولت لازم است از خود بپرسیم ، مردم در مورد ما چه نظری دارند ومارا چگونه میشناسند واین شناخت با عث حمایت شان  از دولت میشود ویا خیر؟ آنچه مردم از یک حکومت  انتظار دارند خصوصا مردم افغانستان چه است؟  ارزش های دینی واعتقادی است عدالت  اجتماعی وحاکمیت قانون است ، مبارزه علیه فساد اخلاقی ،قاپاق ،رشوت واختلاس است؟ چیز ها ئیکه این رهبران اصلا با آن آشنایی ندارند و هرگز علیه همچو پدیده های شوم صادقانه مبارزه نمیکنند. اما چیزیکه برای این رهبران آسان است همه بی کفایتی ها و کم کاری های خویش را به حکومت قبلی حواله میکنند یعنی علاقه دارند برف بام خود را بالای بام دیگران بی اندازند .