X

آرشیف

پیام تعزیت و تسلیت به مناسبتِ درگذشتِ حاجی ابوالحسن باشنده روستای قُطُس مربوط مرکز ولایت غور!

 

امروز یکشنبه، 20 جوزا 1403 هجری شمسی نعشِ شخصیت آرام، خیراندیش و نیکنامی را در روستای قطس از توابع چغچران در بطنِ خاک گذاشتیم. مرحوم الحاج ابوالحسن نیمه های شبِ گذشته 19/20 جوزای 1403 هـ.ش. بنابر ناجوری که داشت، جان را به جان آفرین سپرد و روحش ملکوتی شد.

ضمن اینکه ایشان از جمله اقوامِ ما بودند، بنده با ایشان و خانواده محترم شان روابط خیلی خوب و نزدیک دارم. از وی چهار پسرِ زحمتکش، پرتلاش و درس خوان و دو دختر باقیست. محترم محمد هاشم محمودی (هم صنفی دوران مکتبم)، محترم محمد آصف محمودی (دهقانکار)، محترم محمد شریف فرزام محمودی شخصیت فرهنگی و بادانش (فعلا کارمند موسسه راه رهنورد/آرسو) و محترم داکتر محمد حنیف محمودیان داکترِ موظف به درمانگاه / کلینیک جلگه مزار از محالات شهرستان شهرک – پسرانِ درس خوان، خوش برخورد و پرتلاش اند. ازینکه روابط نیکوی باهم داریم همدیگر را بچه خاله صدا میزنیم و حتا این موضوع در بین خانواده های ما کاملا نهادینه شده است، تمام برادران من ایشان را بچه خاله و برعکس اینها همه ما را بچه خاله خطاب میکنند.

صادقانه میگویم که بعد از سیلاب های مدهش در غور، روحا ناآرام هستم و اکثریت اوقات خلق و خوی مشوش به خود گرفته ام. دیشب در خوابم ناراحتی داشتم، یک خواب نامناسب دیدم. وقتیکه از خواب بلند شدم، تشویش برایم پیش شده بود. دقیقا، ساعت پنج بجه بامداد بود که تلفونم زنگ آمد. از بستره ی خواب پریدم، تماس از محمد هاشم محمودی بود، دلم پله زد، چون خبر داشتم که از مدتِ یک سال بدینسو، کاکا ابوالحسن از مریضی توبرکلوز استخوانی (به قول عامیانه مرضِ سِل) رنج میبرد. مکث نمودم که بلکه این خبر نباشد چون این وقتِ صبح زنگ ها حتما نورمال نیستند. همینکه پاسخ دادم، گفت که پدرم وفات نموده و ساعت ده بجه به نماز جنازه خبر هستید. انا لله و انا الیه راجعون گفتم و تسلیت عرض کردم. چون جای سخن نبود، خدا حافظی کردیم.

 

پیام تعزیت و تسلیت به مناسبتِ درگذشتِ حاجی ابوالحسن باشنده روستای قُطُس مربوط مرکز ولایت غور!

محمد شریف فرزام همیشه با من شوخی میکرد که ابوالحسن یعنی بهترین پدرها. درحق که چنین بود. مرحوم کاکا ابوالحسن شخصیت کشاورز و زارع بود. هر وقت که به خانه ی شان میرفتم/میرفتیم تا آخر مجلس با ما بود، انسان کم حرف، خنده روی، مهمان نواز، خوش برخورد و نورانی بود. محاسن و موهای سرش کاملا سفید شده بودند. هیچگاهی در جبینش خستگی را ندیدم، همه را احترام مینمود. امروز که پیکرِ بیجانش را در دلِ خاک سپردیم، همه از نیکویی ها و بی بدیهایش سخن میگفتند و به خوبی یاد میکردند. از انسان به این دنیا دو چیز باقی میماند. یکی نامِ نیک و دیگری نامِ بد. انسان های با ویژگی کاکا ابوالحسن درین شرایط واقعا کم پیدا میشود. زمانیکه محمد شریف فرزام در دانشگاه میسور در هندوستان دوران لیسانسش را میخواند، این پدرِ پیر برایش زحمت میکشید و خیلی خوشحال بود که پسرش به خارج کشور درس میخواند. لهذا، محمد شریف فرزام برحق بود و است که پدرش را “بهترین پدرها” بداند. گرچند این معنی اسم “ابوالحسن” به فارسیست، اما با شخصیت این انسان متوفا خیلی صدق میکند.

برای مرحومی خُلد برین و برای خانواده، اقوام و وابستگان و اصحابش شکیبایی جزیل از بارگاه خداوند بی نیاز متمنی ام. انا لله و انا الیه راجعون.

روزگاری محمد شریفِ فرزام سلسله نسب یا شجره خانوادگی اش را چنین ادامه داده بود که در یادداشت هایم موجود است: محمدشریف فرزام محمودی فرزند ابوالحسن فرزند محمود فرزند رحیمداد فرزند شادی بیک فرزند عبدالخالق بیک فرزند عدیل بیک فرزند خوشی بیک فرزند مراد فرزند خدایار فرزند الله دوست…

خداوند رفتگان را مغفرت و بازماندگان را هدایت نماید.

یادآوری: تصویرِ مرحوم حاجی ابوالحسن با فرزند کهترش دکتر محمد حنیف محمودیان.

بااحترام

غلام رسول مبین

چغچران، غور

20 جوزا 1403 هـ.ش.

X

به اشتراک بگذارید

نظر تانرا بنویسد

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.