آرشیف
پـنـج ربــاعــــی
استاد غلام حیدر یگانه
(1)
بر مرد، بنرخ روز، خوردن، شرم ست
چون موش ز دست غیر، بردن، شرم ست
مرد ست کسی که رفت و افتاد و خاست
چون مار، به روی گنج، مردن شرم ست
□
ای دوست، نگفتی: «بخدا می مانم»؟
«در جانب حق و فقرا می مانم»؟
من: هیچ نگویم، چه کنی؛ گفتن را:
این بار به وجدان شما می مانم
□
ما مردة یک لقمة نان، کی بودیم؟
یا بسته و باز دیگران، کی بودیم؟
این گونه مشو منقرض ای دایناسور!
از راستة نرم تنان، کی بودیم؟
□
ای دوست، سعادت، رقم مالی نیست
در حکم وزیر و قلم والی نیست
ای چشـم تو لبـریز ز نقـد هستی
با دیدة پُر، دست تهی، خالی نیست
□
هیهات که دریای مرا خس گیرد
خرشید نه شهری ست که هر کس گیرد
ای سرکش سرمست، برو؛ این سر را
آن کس که مرا داده؛ فقط، پس گیرد
حمل 1394
نوشتن دیدگاه
دیدگاهی بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مطالب مرتبط
پر بیننده ترین مقالات
پیوند با کانال جام غور در یوتوب
Reconnect to YouTube to show this feed.
To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.
صفجه جام غور در فیس بوک
Problem displaying Facebook posts.
Type: OAuthException
Subcode: 460
گزارشات و مصاحبه ها
-
قاری رحمت الله بنیان گزار گروه داعش و سرکرده گروه طالبان ولایت غورطی یک عملیات نیروهای امنیتی افغان در ولایت فاریاب کشته شد
-
کارگاه سه روزه آموزش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه برای نیروهای امنیتی و دفاعی در ولایت غور
-
گرامیداشت شانزدهمین سالروز تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در ولایت غور
-
امضاء تفاهمنامه نشر برنامه های حقوق بشری با چهار رادیو در ولایت غور