آرشیف

2015-2-1

محمداکرام اندیشمند

پرویز مشرف؛ توافق با قبایل وگفتگو در کابل

پرویز مشرف رئیس دولت پاکستان پس از توافق دولتش با جنگجویان قبایل پاکستانی در وزیرستان، روزپانزدهم سنبلۀ 1385 خورشیدی( ششم سپتمبر 2006) وارد کابل شد. او در گفتگو با رئیس جمهور کرزی از تأمین روابط برادرانه با افغانستان و مبارزۀ مشترک با تروریزم وافراط گرایی سخن گفت. سفر مشرف واظهارات او در مبارزه با تروریزم، اولین سفر و نخستین اظهار نظر او در آنچی که مبارزه با تروریزم تلقی میابد،  محسوب نمی شود. اما حضور ژنرال پاکستان با ابراز نظر ها و گفتگو هایش در کابل پس از توافق با جنگجویان طرفدار طالبان و تروریزم القاعده در قبایل پاکستان صورت می گیرد. توافقی که شاید زمام دار پاکستانی آنرا،  تحفه  و سوغات سفر خود به همتای افغان خویش و حامیان بین المللی دو لت افغانستان محسوب کند. و این سوغات را یک پیروزی در مسیر مبارزه با تروریزم تلقی نماید. واگر ژنرال پرویز مشرف با چنین تصور و تلقی از توافق دولت خویش با جنگجویان قبایل به کابل آمده باشد، واقعاً جای شگفتی و تعجب دارد. چون ژنرال مذکور در گذشته، جابجایی هفتاد هزار نیروی ارتش پاکستان را در قبایل و در نواحی مرز با افغانستان به عنوان شاهد وگواه مشارکت جدی خود در مبارزه با تروریزم معرفی میکرد و با شدت در برابر این ادعا ها که مانع نفوذ وعبور جنگجویان طالب و تروریست ها به افغانستان نمی شود، واکنش نشان میداد. شگفتی در این جا است که اکنون چگونه ، توافق نامه ای با جنگجویان طرفدار طالب و القاعده جای هفتاد هزار نیروی پاکستانی را در مبارزه با تروریزم می گیرد؟ و این توافقنامه چگونه می تواند مانع ورود جنگجویان طالب و القاعده از خاک پاکستان شود و جلو ورود داوطلبان پاکستانی این جنگ را از مدارس دینی پاکستان و از میان گروه های افراطی مذهبی آن کشور بگیرد؟ و از همه مهمتر آیا این توافقنامه دست دخالت سازمان استخبارات پاکستان و یا دخالت حلقه ها وعناصری از این سازمان و گروه های افراطی پاکستان را در تقویت طالبان و تروریزم کوتاه خواهد ساخت؟
 به همان حدیکه شکل گیری و وقوع توافقنامۀ دولت پاکستان با جنگجویان طرفدار طالبان و القاعده در قبایل پرسش بر انگیز و قابل بحث است، به همان حد فرآیند توافقات مذکور در مسیر مبارزه با تروریزم مورد شک و تردید قرار می گیرد. اگر انگیزه و اهداف استقرار هفتاد هزار نیروی پاکستانی را در وزیرستان، سرکوبی تروریزم و جلوگیری از ورود جنگجویان طالب و القاعده به افغانستان تشکیل میداد، توافق اخیر با جنگجویان قبایلی طرفدار آنها نمایانگر ضعف و شکست دولت جنرال مشرف در این انگیزه واهداف است. چون این توافق در زمانی صورت می گیرد که طالبان و القاعده در افغانستان پس از یک مرحلۀ مؤقت فروپاشی و شکست دوباره به حیث نیروی سازمان یافته و خطر ساز سر برآوردند. و این واقعیت علی رغم انکار ژنرالان پاکستانی چندان مبهم و پوشیده نیست که ظهور و حضور دوبارۀ طالبان به عنوان یک نیروی جنگجوی مهاجم از خاک پاکستان تحقق یافت. این واقعیت، صداقت ژنرال مشرف و زمام داران پاکستانی را در استقرار نیروی هفتاد هزار نفری ارتش پاکستان در قبایل به عنوان مبارزه با تروریزم نیز زیر سوال میبرد. افزون بر آن،  نقطۀ مهم وقابل بحث در مورد استقرار نیرو های مذکور و جنگ شان تا اکنون در وزیرستان این است که دولت پرویز مشرف چرا چنین نیرویی را در مناطق پشتون نشین ایالت بلو چستان مستقر نساخت و چرا جلو نفوذ طالبان و القاعده را از آن مناطق به افغانستان نگرفت؟
رویهمرفته چشم انداز فرآیند توافقات دولت پاکستان با جنگجویان قبایلی طرفدار طالب و القاعده در افغانستان همچون استقرار و حضور نیروی هفتاد هزار نفری ارتش پاکستان در این مناطق تاریک و بی نتیجه به نظر میرسد. حتی اگر صداقت ژنرالان حاکم پاکستانی در این توافقات مورد توجه قرار بگیرد، هیچگونه تضمین عملی و واقعی در جلو گیری از نفوذ و ورود طالبان و القاعده از این مناطق به افغانستان بر مبنای توافقات مذکور به چشم نمی خورد. این در حالیست که نمی توان به نیات نیک و صداقت دولت پاکستان در تطبیق بخش های مربوط به افغانستان در توافقنامه اعتماد کرد. به نظر میرسد که در پشت سر توافقات ظاهری دولت پاکستان با جنگجویان قبایلی، این توافق بمیان آمده باشد تا جنگ بصورت کامل از پاکستان به افغانستان انتقال یابد. حتی از ظاهر توافق نیز این استنباط بدست می آید. آنگونه که در توافقات گفته می شود افراد مسلح از حمله به تأسیسات دولتی و نیروهای امنیتی و ارتش خود داری می کنند و نیروهای دولتی نیز به سنت های قبایل از جمله حمل اسلحۀ سبک توسط قبایلی ها احترام میگذارند. هر چند در توافقنامه از عدم همکاری قبایل و جنگجویان آنها با طالبان و القاعده سخن زده می شود و به اخراج جنگجویان خارجی از قبایل تعهد صورت می گیرد، اما هیچگونه تضمینی در تطبیق این تعهدات پییش بینی نمیگردد. این در حالیست که اظهارات یکی از رهبران طالبان پاکستانی بنام حاجی عمر در روزهای مذاکره بر سر توافقنامه میان آنها و دولت پاکستان، گوشه های از حقایق پشت سر این توافقات را بر ملا میسازد. حاجی عمر به خبرنگار بخش پشتوی رادیو بی.بی.سی گفت:" آنها با دولت پاکستان قرار داد کرده اند که با حکومت مرکزی این کشور جنگ نکنند، اما به نبرد علیه نیروهای خارجی در افغانستان ادامه دهند."
انتقال کامل جنگ از داخل پاکستان و از قبایل به افغانستان آنگونه که این ملای پاکستانی ادعا می کند، بد ترین و ناگوار ترین پیامد توافقات دولت پاکستان و جنگجویان قبایل است. و تلخ ترین سوغات پرویز مشرف برای همتای افغانی اش رئیس جمهور کرزی و مردم افغانستان در آخرین سفرش به کابل محسوب می شود. اگر تمدید سیم خاردار درامتداد خط دیورند آنگونه که برخی نشریات چاپ کابل گزارش دادند همزمان با سفر مشرف به کابل درست باشد، این دومین سوغات تلخ و ناگوار ژنرال پاکستانی برای افغانستان و رئیس جمهور کرزی است. در حالیکه رئیس جمهور ما بارها تقاضای پرویز مشرف مبنی بر تمدید سیم خاردار را بروی خطوط مرزی دو کشور رد کرد، تمدید بی سرو صدای سیم خاردار در نقاط مرزی یک پیروزی بزرگ برای مشرف وپاکستان شمرده می شود؛ مرزی که بزرگترین اختلاف تاریخی را میان پاکستان و افغانستان میسازد. در این شکی نیست که رفع این اختلاف تاریخی و گذاشتن نقطۀ پایان به آن، یک نیاز اساسی در جهت منافع و مصالح استراتژیک افغانستان به حساب می آید، اما این اختلاف  با ید در یک مذاکرات جدی و همه جانبه و در جهت منافع و مصالح متقابل دو کشورمرفوع گردد.
پرویز مشرف در دیدار و گفتگو با رئیس جمهور کرزی از روابط برادرانه گپ زد اما او نه به این برادری اعتقاد دارد و نه دنیای سیاست و روابط میان دولت ها وحتی کشورها، روابط برادری و عاطفی محسوب می شود. دنیای سیاست و روابط میان دولت ها و کشور ها، دنیای معامله و منافع است. قبل از آنکه دولت ما و رئیس جمهور ما به برادری پرویز مشرف و پاکستان دل ببندد و برادری را مبنا و معیار روابط میان هم قرار دهد، این مناسبات را بر مبنای منافع متقابل تنظیم کند. این نقطۀ مکرر ارزش و ضرورت آنرا دارد که بازهم گفته شود که فرصتی بهتر از این نیست که افغانستان با استفاده از حضور وسیع جامعۀ بین المللی وارد  یک گفتگوی جدی، صریح و نتیجه بخش با پاکستان شود و راه حلی را در رابطه با همه مسایل با پاکستان در یابد. قبل از همه این امر از اهم وظایف وزارت خارجۀ افغانستان است که با جسارت و جرئت در این جهت گام بردارد.