X

آرشیف

پاییز حاصلخیز

پاییز را فصل غمین دانسته اند
حرارتش را مقصر به انجماد احساسش
بوی باغچه هایش را سپید 
و دلفریبی برگ هایش را به حقارت نگریسته اند
بیخبر از اینکه پاییز مملوست از رازها وشگفتی ها

پاییز برخاست
صبحگاه
تا که دل شاد کند در باغچه ها
لرزه ای در تن و اندام دلش سخت پیچید
با یاد سردی ها

عهد بست
تا رنگ های دل انگیز بهار نقش کند در برگ ها
عهد بست 
که ز آن نور شفق کام بگیرد با صفا

در میان هدف شاد دلش
از فضای تنگ بستان لرزید
با نوای زشت طوفان چمن
که در حضورش با یک خشم غرید

تو ای پاییز
که کرختی چو سنگ 
ز این دامان حَسین رخت بربند 
راهي دشت فنا شو بیباک 
که دیگر از تو نبینم چو کلاغ 

پاییز خندید با یک رمز اصیل 
که تو ای ناسپاس دوست حزین
من که هستم چه حاصلخیز با غرور
در دل راز طبیعت ز سرور 
جزی گردش زمانم
ای دوست 
تو مرا قدر نما، بهره بجوی
چون که هر فصل برازنده ست با عشق
هیچکدامش نه حقیر است و نه زشت

شهلا لطیفی
10-19-2014

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.