آرشیف

2015-1-14

محمد سالار هاشمي

پارلمان خــــــانــــــــه ملت است، يــــــا خانه زرخريدي اشخاص؟

  
ازبدوپيدايش وتاسيس حكومت انتخابي وپارلمان انتخابي درافغانستان ،اميدها وآرزوهاي ملت نسبت به حكومت به شكل بسيارخوب نگريسته مي شد.برگزاري دوره اول انتخابات رياست جمهوري وشوراي ملي وشوراي هاي ولايتي سال 1384 درافغانستان ،درحقيقت اميد مردم را نسبت به آيندهء درخشان درافغانستان نويدميداد.ومردم احساس يك سلسله مسايل چون؛امنيت ،بازسازي ،ايجادزمينه اشتغال براي مردم ،زمينه رشدعلمي وتحصيلي براي جوانان …رامي نمودند .اگردراين مدت به صورت واقعي وحقيقي به فعاليت هاي حكومت دربعضي عرصه  هاديده شود تااندازهء درخورتوجه  است اما آنچنان كه انتظار ميرفت صورت نگرفته است.فعاليت هاي حكومت روزبروز روبه عقب گراييد ،روزبروز توجه مسوولين نسبت به خدمت به جامعه كم شده رفت .بجاي اينكه وظايف را به اهلش محول سازند ؛وظايف به اشخاص زورگو واسطه دار،وپول دارتسليم داده شد وحتي بعضي ارگانها شكل ميراثي را  برخود اختيارنموده است .آن  لحظه هاي كه جهت بهترشدن امنيت احساس مي شد آن لحظه ها مبدل به جنگجال هاي بي امنيتي ترنسبت به روزگاران قبل شده است.مسوولين حكومت نه سنگ به سايه دوشمن ميزنندونه درمقابلش مبارزه جدي مي نمايند بلكه مركب را ميان هردوآهسته ميرانند.اين همه كشمكش ها درمكان  قوهء اجراييه است ؛بجا خواهدبود كه دراين جا يادي ازخا نه ملت ( ولسي جرگه)نماييم .وچون چرخش بحث ما دراين رابطه وسيع تراست.
پارلما ن خانه ملت است وبايد دراين مجلس افراد شايسته توسط انتخابات آزاد، عادلانه وسري انتخاب شوند ونماينده گي ازيك ملت را نمايند.ويكي ازاهداف اساسي  انتخابات موضوع سري وعادلانه بودن آنست.اگرچه انتخابات سال 1384 به شكل منسجم تر وشفاف تر بود واگرقضاوت واقعي شود مردم بصورت عموم درآن انتخابات به پاي صندوق هاي راي رفته ونماينده مورد نظرخودرا به صورت آزادانه انتخاب نمودند وهياهوي تقلب هاي گسترده دربين جامعه كم بود.بلآخره مردم غورنماينده گان خودرا انتخاب نمودند وبه كرسي ولسي جرگه روان شان كردند اما اينكه نماينده گان چه كردند وچه بايدمي كردند كه اين يك حقيقت مسلم است كه همه گان دراين باره ميدانند.اما دركل نماينده گان غوربعضي فعاليت هاي رابه صورت فردي كردند كه قابل قدراست ،بعضي ها به خواب وخيال خود وتقرري اقارب خويش بوده وفكروحواس خودرا به سوي مسافرت ها وتفريح هاي گوناگون انداخته بي خبرازاينكه من نماينده   يك ملت فقير هستم كه چشم واميد آن مردم بسوي من است.اما بعضي ازنماينده گان ديگربه فكربازسازي سرك وپولچك دريك ولسوالي ود ريك قريه بوده نه متوجه ديگرواحد هاي اداري اين ولايت شده اند.وبعضي ورقه درخواستي من وتو وتداوي مريض من وتوبه دست آن بوده وبه دروازه وزارت تك تك نموده وخواهان حق آن درخواستي شده است وبعضي به فكر مسايل قومي ودامن زدن به تشنج هاي قومي درمنطقه، لحظه هاي خودرا سپري مي نمودند.
بلي خوانندهء عزيز اين همه واقعيت هاي بود كه اندك درنگ بروي آنها شداما ميخواهم درنگ را به خود كه منحث موكلين درغورزندگي مي نموديم انداخته وقضاوت يك  جانبه را نكنيم.
 اگرسوال شود كه شما منحيث موكلين ازوكلاي خود يك خواست معقول را نموديد جواب چه خواهدبود.ما منحيث موكلين واقعا يك طرح قابل قبول را به موكلين خود پيشكش نموديم كه آنها درمجلس نماينده گان مطرح كنند كه اين طرح پيشنهادي ازمردم غوراست.
آيا واقعا ما مردم به وكلاي خود كدام مشوره هاي جهت  بهتر شدن امور داده ايم ؟وآنهاطرح مارا مدنظرنگرفته اند.
درحقيقت اين همه موضوعات است كه درنظرگرفته نشده است.وما هم وظيفه يي واقعي خويش را نتوانستيم اداء نمايم.
 وهچنين بجا خواهدبود كه درقسمت انتخابات ولسي جرگه سال 1389 نيز اندك درنگ را بكنيم .درسال 1389 به تعداد 39نفر خودرا نامزد انتخابات ولسي جرگه ولايت غور نمودند .وخودرا شايسته اين مقام ديدند.دراين جانمي خواهيم  سخن راآغازكنيم  كه اين افراد چه كساني بودندآيا شايسته نماينده بودن راداشتندياخير؟ونيزنمي خواهيم بگويم كه چه كسي شايسته اين مقام است وچه كسي منحيث نماينده مردم خواهد رفت چون سخن قبل ازوقت است.اما ميخواهيم كه موضوع برگزاري انتخابات را درغوربحث كنيم .
بلي هياهوي شعارها واهداف كانديدان درمدت زمان نزديك به انتخابات درشهر،درولسوالي ودرقريه …براه انداخته شد ومبارزات جدي دربين كانديداي ولسي جرگه غورديده مي شد .سوال اين است كه آيا اين مبارزات جنبه اصولي وقانوني مبارزات انتخابات راباخود داشت؟ .آيا مردم به اساس مرام واهداف كانديدا حمايت خويش را ازوي نمودند يا اينكه تحت تاثير يك سلسله مسايل رفته اند .
دركل ميتوان چنين پاسخ داد :
 _مبارزات انتخاباتي سخت جريان داشت اما نه مبارزات اصولي وقانوني ،بلكه مبارزات دالري  قومي ، سمتي ،وزورفشار.
_جانب ديگر اكثركانديداي ولسي جرگه مصارف شان بالاترازآن ميرفت كه بايد به مصرف ميرساندند ،ومردم هم حق امانت دادن خودرا به اهلش فراموش كردند روبه نان چرب و پطرو ل كانديد مي شدند.ومتوجه اهداف كانديداي نگريسته نمي شد هركس به فكرجمع آوري لقمه ءچربي بود .ايا اين مبارزات مسالمت آميز ومبارزات مشروع است ومشروعيت انتخا بات زيرسوال نبرده است؟
نكته ديگركه انتخابات را زيرسوال برده وحتي ازلحاظ قانون انتخابات  غيرقبول است، تقلب هاي گسترده روزانتخابات است.
دراين روزمردم به پاي صندوق هاي راي رفته ونمايندهء خويش را انتخاب مي نمودند .سوال اين جا است كه آيا مردم بطوردلخواهانه توانسته اند به كانديد مورد نظرخودراي بدهند ياخير ؟دوجواب مي توان داشت :
  1_دراكثرولسوالي ها وقريه جات بعد ازشروع انتخابات بعدازيك ساعت راي دهي اوراق راي  دهي خلاص شده ومردم با كار ت هاي خويش روانه منزل مي شدند.دراين موضوع              دونكته عمده وجود دارد اول اينكه محل هاي راي دهي ازطرف كمسيون                            انتخابات كم شده ودوم اين كه صندوق ها بدون كارت راي دهي ازطرف                              افراد مشخص كه قبلا توسطه يك كانديد خريداري شده بود پرشده است .
2-دراكثريت ولسوالي ها وقريه جات مردم حق راي دادن را نداشته اند  چرا ؟اول عدهء ازمردم درتحت تسلط يك عدهء اشخاص زنده گي مي كنند وحق راي دادن را ندارندودوم اينكه عدهء ازاربابان محل ازكانديداي مختلف پول گرفته وآراء مردم را تقسيم نموده ومردم هم به حرف هاي آنها فريب خورده وراي خودررا به فردا نتخاب شدهءارباب داده اند .
 بلي خوانندهءعزيز :
  انتخابات كه باچنين جنجال هاي برگزارگردد ،آيا اين نوع انتخابات را ميتوان انتخابات سالم دانست.؟
كاندايداي محترم كه سرمايه هنگفت رامصرف نموده اند آيا به فكرشان خدمت به اين مردم فقيرتااينكه مفادمصارف خويش رادوچندنسازند خواهدبود؟
آياپارلمان آينده ،آيندهء خوبي را نويد خواهد داد؟
والله اعلم