آرشیف

2015-2-6

عنايت الله حيدري

وعده هاي نـــــــــا اميدي

داشتن سرپناه، پوشاك و خوراك (كور، كالي و دودي) كه شعار اصلي بلوك شرق را تشكيل ميداد، از نيازمندي هاي اساسي هرانسان است كه بشريت از ابتداي خلقت تاكنون در جستجوي آن ميباشند و براي به دست آوردن آن تلاش ميكنند؛ ولي زندگي انسانها طي قرن هاي اخير تغيرات زيادي كرده است. صنعت و تكنولوژي به حدي رشد كرده است كه امروزه هرچيز ناممكن به نظر انسان ممكن است. زندگي انسان ها زماني به يك تحول مهم رسيد كه در نيمه دوم قرن 19 توماس اديسون برق را كشف كرد. امروزه زندگي انسان ها به حدي ماشيني و برقي شده است كه از وسايل خانه گرفته تا وسايل كار همه وابسته به برق ميباشند. اگر انرژي را از بشر امروزي بگيريم تقريبا زندگي انسان ها فلج ويا حد اقل با مشكل جدي مواجه ميشود. مردم ولايت غور نيز با پيروي از ديگر مردم دنيا و ولايات همجوار خود، هميشه يكي از خواسته هاي خودرا دسترسي به انرژي مطرح كرده اند. حتي در دورترين قريجات ولايت غور كه سفر كنيم، بالاي بام اربابان و ملكان قريه سولر هايي را مي بينيم كه رو به آفتاب مانده است تا در جريان روز از نور آفتاب باطري را چارج كند و در جريان شب يك يا دو ساعت خانه هاي كاه گيلي را روشن نمايد. دير زماني است كه شايعات مختلف در مورد انرژي در شهر فيروز كوه به گوش ميرسد، گاهي از سروي اعمار بند برق در منطقه پوزه ليج يا بند كهنه ميشنوي و گاهي هم از آوردن برق از ولايت هرات.
تقرر فرزند غوري بصفت والي جديد غور اميد هاي زيادي را خلق كرد، مردم غور نيز ميگفتند كه اگر تاكنون در غور كار نشده است از اين ببعد شايد كار هايي انجام شود. والي هم كه خودرا شاهزاده شرق و تحصيل كرده غرب ميداند، مردم را نا اميد نكرده و در اولين روز هاي ماموريتش از  خود ابتكار نشان داد و برق جنراتوري شهر را كه قبلا فقط چند ساعت محدود در جريان شب روشن ميشد، صبح هارا نيز در آن علاوه نمود و بعد از چند مدتي مردم را از برق روزانه نيز بهره مند ساخت. دونر كانفرانس اميد ديگري بود كه به ابتكار والي جديد برگزار گرديد و بازهم يكي از خواسته هاي مردم غور در اين كانفرانس دسترسي به انرژي يا برق بود. چشم ها به دونر كانفرانس دوخته شده بود؛ كانفرانس هم بالاخره با افراشتن پرچم افغانستان در بلوارد هاي نيمه كاره شهر فيروزكوه برگزار گرديد و مردم انتظار داشتند در اين كانفرانس وزير انرژي و آب يا حد اقل معين آن وزارت حضور پيدا كند ولي بعد ديده شد كه نه از وزير خبري است و نه از معين بلكه يكي از رييسان وزارت انرژي و آب به نمايندگي از وزير شركت كرد. وقتي نوبت به نماينده وزارت انرژي و آب رسيد سكوت همه جارا فراگرفته بود و چشم ها به لبان نماينده وزارت انرژي و آب خيره شده بود. ديديم كه اين نماينده كه چيزي براي گفتن نداشت ولي مجبور شد شايعات گذشته را يكبار ديگر تكرار نمايد و گفت   كه وزارت انرژي و آب در نظر دارد تا برق چغچران را از بند سلما تامين كند. نماينده انرژي و آب كه كه خودش هم به حرف ها و وعده هايش باور نداشت مجبور بود يك چيزي بايد بگويد و نوبتش را بگزراند.
مردم شهر فيروزكوه نيز وقتي مي بيند كه وزارت انرژي و آب از سه كيلومتري شهر (منطقه  پوزه ليج) نمي تواند آب آشاميدني را براي مردم تهيه كند، چطور ميتوانند باور كنند كه دولت از فاصله بيش از 300 كيلومتري آنهم از بند سلما كه بيش از سه دهه است مردم ولسوالي هاي چشت شريف، اوبه و پشتون زرغون انتظار برق و آب آن را ميكشند ولي تاكنون برق آن را نديده اند،برايش برق بكشد؟ مردم شهر فيروزكوه هرچند از سابق فكر ميكردند آب شايد از سراب گل آلود باشد ولي وعده هاي نماينده وزارت آب و برق شك مردم را به يقين تبديل كرد و وعده هاي نو، اميد هاي مردم را به نا اميدي مبدل ساخت. تعدادي از بزرگان غور بعد از اين وعده تلخ تصميم گرفتند حالا كه برق به سراغ ما نمي آيد، ما مجبور هستيم به سراغ برق برويم و همراه با فاميل هاي خود به سمت بند سلما و ولايت هرات به حركت افتادند. افسوس، اين افراد كه اكثرا از طبقه روشنفكر، تحصيلكرده و داراي وضعيت مالي نسبتا خوبي ميباشند نه تنها دوباره به ولايت غور برنخواهند گشت بلكه كساني ديگري را نيز به طرف خود خواهند كشانيد؛ چراكه مردم باقي مانده وقتي خبر شوند كه برادرانش در ولايت هرات در مقابل هر كيلو وات برق صرف دو يا سه افغاني ميپردازند، اينها نيز حاضر به پرداخت 30 افغاني در مقابل هركيلووات برق نخواهند شد. به اميد روشن شدن تاريكي هاي شب فيروز كوه.
پايان
7/3/1390
شهر چغچران ولايت غور
يادداشت: دوستان ميتوانند اين مطلب را در شماره 78، صفحه دوم نشريه فيروزكوه نيز بخوانند.