آرشیف

2016-10-10

رسول پویان

وحـشـــت خـــونـبـــــار

ز اوضاع جهـان آزرده حال و سخت دلگیرم
به غیرعشق و صلح و مهربانی ازهمه سیرم

صدای جنگ تاکی گوش دل‏ها را کند معیوب
ز ایـام جـوانی تـا کـنـون در چـنـگ آن گیرم

توگویی نیست پایانی دگر در جنگ قـدرت‏ها
ترور و وحشت و بحران جـاری می‏کند پیرم

ز سـوز نـالۀ شام و عـراق آتـش فـتـد در دل
سـرود خونچکان آورده گـویـی زیـر تأثـیـرم

طرابلس و یمن درآتش وخون پاک می‏سوزد
ز هرسو کین افراط و ستم بـر دل زنـد تیرم

به افراط وتعصب طالب وداعش بودمشهور
مقـابـل بـا سـپاه جهـل و کـوه آتــش و قـیـرم

میان خیل افراط و تعصـب نیسـت تـوفـیـری
مده بهر نجـات هـرکـدام صد گـونـه تفسـیرم

سعودی وقطررنگی وایران رنگ خود دارد
کـشـد از جـور اسـتبداد خـونین، چیغ آژیـرم

ندارد رنگ اردوغان فـرقی با دگـر رنگ‏ها
خرامش درشـب تاریک دهشت کرده تنویرم

زپاکستان می‏خیزد مرگ و وحشت و افراط
کند افغانستان را بد تر از سوزیـده کشمیرم

دیگر از خنجر خـونین پاکستان باکی نیست
عـقــاب قــلۀ بـابـا و شــیـر شــاخ پـامـیــرم

دهـد کندوز را با طالبان صد بار گـر خاین
دگرظلم و ستم نتوان کشد هرگز به زنجیرم

ندارد بر کسی تأثیر مکر و وحشت خونبار
کسی دزدیده نتوانـد ز اذهـان عقل و تدبیرم

بــود آگاه خـلـق مـا ز عـمـق نقـشـۀ دشـمـن
مکـن آلوده با زهـر دسایس رنگ تصویرم

شکستم با سرود عشـق دل‏ها خنجر خونین
دیگر تاب ترور خون ندارد چوچه نخجیرم

شراب عشق می‏ریزم اگر در ساغر دل ها
بـه زیـر نـام دیـن از فتنۀ زهـد و ریـا تیرم

9/10/2016