X

آرشیف

(هوس انار قندهار و آرزوی جاودانگی امارت )

 

درفرایند نشست ویانای پنجم هوس انار قندهار از طرق جبهه مقاومت ،و آرزوی جاودانگی امارت در اظهارات واکنشی سران طالبان باز تاب یافت.  احمد مسعود در صحبت هایش بجای زمرد پنجشیر هوس انار قندهار را کرد و طالبان هم در واکنش به اعلامیه روند ویانای پنجم با زبان ملا فصیح الدین هم تبار آ قای مسعود آرزوی جاودانگی  امارت را تبارز دادند .فصیح الدین به نما یندگی از امارت طالبان گفت : خواب أفغانستان پسا طالبان را نبینید چون  أفغانستان پسا طالبان  أصلا وجود ندارد  .در این نوشته میخواهم  پیرامون هوسها، آرزو ها وإبراز احساسات اشتراک کنندگان روند ویانای پنجم از جمله احمد مسعود ملقب برهبر جبهه مقاومت و عکس العمل طالبان که آرزوی  جاودانگی امارت طالبان در أفغانستان را دارند تبصرۀ کوتاهی داشته باشم.

اول باید بدا نیم  که روند ویانا چیست وچه أهدافی را دنبال میکنند وچه کسان این روند را أساس گذا شته اند. بخاطر توضیح ماهیت  این روند باید دانست که روند ویانا یک فرآیند سیاسی و دیپلماتیک است که در آن تلاش‌های جهانی برای رسیدن به یک راه حل سیاسی در مورد بحران‌های افغانستان، به ویژه پس از تسلط طالبان بر این کشورصورت می‌گیرد. این روند معمولاً به‌عنوان یک فرآیند بین‌المللی در جهت یافتن توافق‌نامه‌ها، حل اختلافات و ایجاد یک نقشه راه برای صلح و ثبات در افغانستان شناخته می‌شود یعنی محتوائی علمی وصلح آمیز دارد.

شعارتسلط برقندهار وتصرف انارتوسط رهبران جبهه مقاومت وآزادی  با روح وماهیت أهداف روند ویانا  کاملا در تضاد است چون این روند بیشتر به‌عنوان یک تلاش برای یافتن راه‌حل‌های سیاسی ومشارکت ملی بین افغانها از طریق گفتمان  و ایجاد توازن در منافع بین‌المللی و منطقه‌ای در افغانستان شناخته می‌شود.اما صحبت های عاطفی وارتجالی دو شر کت کننده  بنام رهبر جبهه مقاومت وجبهه آزادی آنهم بنام ملی وأفغانستان با ما هیت نظامی گری وخشن ماهیت اجندارا زیر سوال برد.

تعبیر خواب هوس انار قندهار بجای زمرد پنجشیر.

من شاهد بسیاری از مبارزات نظامی در تاریخ أفغانستان بودم و هستم از زمان تحول هفت ثور وتجاوز شوروی سابق  وحتی قبل از آن از زمان شورش های پار تیزانی درمقابل حکومت سردار داود خان همه را بیاد دارم .اینکه چه کسی پیروز بود ویا دست بر تر داشت یک طرف قضیه است  .آنچه قابل تبصره است این است که جنگجویان مسلمان در جنگ وجهاد شان هیچ بر نامه مدون کاری در دوران جنگ و استراتیزی برای بعد از جنگ نداشتند فقط می جنگیدند حتی  مرحوم آمرمسعود فقط می جنگید در أفغانستان در مقابل همه جنگید وبا همه صلح وآشتی داشت هدف جنگ معلوم نبود.

آمر مسعود نتوانست آیا احمد مسعود میتواند؟

آمر مسعود بعد از سقوط حکومت نجیب بخش های از کابل را بطور خاص ارگ ورادیو تلویزیون وادارات دولتی را در کنترول داشت، در آن وقت رهبر نظامی واحد در حکومت استاد ربانی بود،امکانات نظامی کافی از حکومت سابق بدستش افتاده بود، ولی نمیدانست با کی بجنگد وبا چه کسی صلح کند با همه جنگید وبا همه صلح کرد ، اما هیچ وقت شعاع قمرو حاکمیتش  به سمت جنوب از ریشخور تجاوز نکرد.برای مدت کوتاه در چهار آسیاب رفت آن هم از بر کت حضور طالب وفرار حکمتیار از چهار آسیاب بود.به همه حال منظورم ازین نوشته این است که آمر مسعود نتوانست تا چهار آسیاب نفوذ داشته باشد آیا احمد جوان با این ذوق بلند پروازانه میتواند قدمی بسوی قندهار بر دارد؟ جواب بطور قطع منفی است.

تصرف قندهار وچیدن آن شهر و نجات آن از دست طالبان ممکن است به عنوان یک هدف بلندپروازانه و الهام‌بخش مطرح شود، اماعملی بودن آن به به توانائی، استعداد، شرایط و متغیرهای بسیاری بستگی دارد که در وجود احمد مسعود نیست، ازجمله توانایی نظامی جبهه مقاومت، حمایت‌های بین‌المللی، وضعیت اجتماعی و جغرافیایی افغانستان، و تصمیم‌گیری‌های سیاسی در داخل و خارج از کشور. که هیچ کدام وجود ندارد وهیچ قاعده وفورمول جهت چیدن انار قندهار وجود ندارد لذا انار بی انار.این یک خواب بی تعبیر ولی پر تفسیر است.

یدک کشیدن لقب قهرمان ملی وسود جوئی بیهوده از این نام :

لقب قهر مان برای مرحوم احمد شاه مسعود نه واقعی بود، نه منطقی ونه هم عملی ونه هم خواست احمد شاه مسعود بود اگر می بود قطعا قبول نمیکرد . تا جا ئیکه بیاد دارم  احمد شاه مسعود نمیخواست آنرا وزیر دفاع ملی أفغانستان بگویند.پس این لقب از کجا شد وچرا باز ماندگان  ذوق زده شدند واین نام را من حیث برگه پیروزی  با چنگ ودندان گرفتند؟

فلسفه وابتکار خلق لقب قهر مان ملی : جنگ قدرت بین شخصیت های دیسانت شده بی قدرت وقدرتمندان داخلی  بدون  حمایت با عث تولد این لقب شد . لقب قهر مان ملی برای  مرحوم احمد شاه مسعود ابتکار مثلت دیسانت شده  چون خلیل زاد، کرزی، وغنی ویارانش بود  وبخاطر یک هدف استراتیژیک جهت غصب قدرت وحذف جبهه شمال بطور خاص جمعیت از صحنه قدرت  طراحی شده بود ، هدف رام کردن،خواباندن ،فربه کردن وذبح کردن گوسفندان پسا مسعود.

داستان این بود که در أوائل هجوم امریکا وحضور مزدورانش تعداد نیرو های مسلح وعناصر با نفوذ منصوب به احمد شاه مسعود در کابل  خیلی زیاد بود طوری که مثلت را زیر فشار داشتند نه در ریاست جمهوری صلاحیت داشت ونه هم وزارت خانه ها لذا مثلث دیسانت به فکر یک تدبیر شد تا این قوم خود سر، لاغر وگرسنه را که هر طرف حمله میکردند کنترول کنند ویا به دام بیاندازند لذا این لقب بمثابه خیمه دام طراحی شد .

مثلت دیسانت که از حمایت بی دریغ غرب بر خوردار بودند از لحاظ روان شناختی به این نتیجه رسیده بودند که پیروان مسعود مردمام حریض ،  گرسنه، قانون گریز ودر عین حال ذوقی وعاطفی اند پس باید زیر خیمه ذوق وعاطفه بنام قهر مان ملی بخوابند ، به همین دلیل برای شان نام بزرگ ساختند  تا زیر ساحه آن بخوابند وآرام باشند .این مثلث مکر خودرا چوپان تعیین کردند، واز نام امر مسعود یک خیمه بنام قهر مان ملی ساختند  پیروانش با ذوق فزاینده  وخوشحالی  زیر سایه اش آرامش گر فتند وبعد ازینکه چوپانها قابلبیت  مدیریت بزهای گرسنه وشوخ را یافتند آنهارا آهسته آهسته به طبیله، دی دی آر، پی آر آر ببرند ویا زنجیر باتوطئه وترور سر گله هارا بستند وحذف کنند  ورمه سر یله را بجان هم اندا ختند تا خوب شاخ بزنند .همینطور هم شد آنها مست وحمار  زیر خیمه خیالی بنام قهرمان ملی خسپیدند  تا اینکه چوپان های بی رحم ودر کمین نشسته چاق هارا سر بریدند وباقیمانده را  به گرگ ها سپردند این بود فلسفه وحکمت وجودی نام قهر مان ملی که  بعد از مسعود من حیث خیمه  سایه آسایش وآرامش شد، از پولهای باد آورده بی با ک چریدند و لمیدند ویکدیگر را شاخ زدند تا اینکه سر نوشت شان بجای رسید که  حالا هوس انار قندهار را از ویا نا  میکنند

روند ویا نا و آرزوی جاودانگی طالبان:

طالبان در واکنش به اعلامیه روند  ویا نا  پنجم در مقابله با احمد مسعود ملا فصیح الدین بدخشانی را مؤظف به نشان دادن عکس العمل کردند واو با محکومیت اعلامیه نشست پنجم روند ویا نا گفت: اینها خوابهای أفغانستان پسا طالبان را می بینند .باید بدا نند که أفغانستان پسا طالبان وجود ندارد.اینهارا مردم أفغانستان استفراغ کرده است دیگر جای ندارند این قسمت از سخنانش میتواند قابل تا مل باشد  که اینها منفور اند واستفراغ شده اند اما خواب جاودانگی طالبان هم قابل مکث  است.نمیدانم هدف ملا فصیح الدین چه بوده ، در دوام حکومت طالبان نام أفغانستان تغییر میکند که بعد از طالبان کشوری بنام  أفغانستان وجود ندارد ویا طالبان وارثین جاودان سر زمین أفغانستان اند که هیچ وقت آنرا به کسی به ارث نمیگذارند.

به احترام سخنان ملا فصیح الدین باید گفت:  درست است که مخالفین شمارا مردم استفراغ کرده اند اما شما هم لقمه هستیدکه به گلوی مردم أفغانستان بند مانده اگر هضم نشوید همه مردم جان خودرا از دست خواهند داد. در آن وقت مردم أفغانستان شاهد أفغانستان پسا طالبان نخواهند بود .

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.