آرشیف

2014-12-31

ن . خوش بین

هـــدیـــــــــــــــه

به ارتباط باز گشت ساقی از خارج

سا قی آمد باز در میخا نه بین
در قدو مش سا غران قر بان کنند
سر زنند پیما نها اندر ضبو ح
خون بر لب شکوه از هجران کنند
شیخ دارد گله از طعن ر قیب
شا هدان این حر فرا پنها ن کنند
مینوازد دست سا قی شیشه را
جا م ها از شو ق او غلیا ن کنند
دختری رز با ز گشته شا دمان
کا عا شقا نش خد متی رندان کنند
هست بر پا جشن استقبا ل او
رقص شا دی اهل علم از جا ن کنند
سا قی داند از همان دوری و غم
کز نبو دش جمع آن یا ران کنند
بی ز سا قی جا مها گر دد تهی
این حقیقت کی توان پنهان کنند
از مَحبت پر بکن سا قی تو جا م
تا که یا ران هد یه نو ش جان کنند