آرشیف

2015-1-29

عبدالرحيم آرمان

نـــامــــه سركشاد بـــــــــه جوان مسلمان

 
 
بسم الله الرحمن الرحيم
 
حسن بصري گفته است: 
"آنکه همه آموزش تابع هواي نفس و خواهشاتش باشد منافق است". برادر جوان: موقفت را تعيين کن که در کجا ايستاده اي؟ آيا در آستان هواي نفس ايستاده اي و يا در آستان اطاعت و بندگي الله ج ؟. 

برادرم: اگر از کساني هستي که بر آستان هواي نفس ايستاده اند، پس سوگندت مي دهم راستي ات را بگو که چه چيز را در جهان هواي نفس دريافتي؟ 

* آيا آرامش و شادماني را دريافته اي که به ضميرو وجدانت سکون و اطمينان بخشد؟ 

* آيا در قراره نفس خود شوق و رغبت بسوي سراي آخرت و بهشت جاويدان پروردگارت بهشتي که پهنايش به اندازه آسمانها و زمين است. والله ج آنرا براي پارسايان آماده کرده است. احساس نموده اي؟ 

* آيا در ضمير و درون خويش محبت به اطاعت پروردگارت و محو شدن در عبادت او را احساس کرده اي؟ 

برادر جوان: چقدر نيک بخت خواهي بود در آن روزي که شبش را سپري کني و صبح آنرا به انقياد و اطاعت الله تعالي استقبال کني، و هواي نفست را در آنروز بکشي. 
پس بايد برادرم: اين روز را از جمله روزهاي نيکويت بشماري، روزي که فردا (روز قيامت) وقتيکه در پيشگاه الله ج ايستاده شوي و به يک نيکي محتاج باشي – آنوقت برايت مفيد و سودمند واقع مي شود. 

برادرم: نه تنها يک روزت با اينگونه باشد و بس بلکه بکوش همه روزهايت به همينگونه روزهاي سفيد باشند. خداوند چهره من و ترا سفيد کند روزي که در آن بسا چهره ها سفيد و بسا چهره هاي سياه مي شوند. 
ابو درداء رض گفته است: 
" وقتيکه انسان شب را روز مي کند عمل و هواي نفسش با هم جمع مي شوند، اگر عملش تابع هواي نفسش شد پس روزش روز بدي خواهد بود و اگر هواي نفسش تابع عملش شد پس روزش روز نيکو و خوبي خواهد بود. 
برادرم: آيا ترا به اصل مرض و علاج آن رهنمايي نکنم؟ 
ابن سماک گفته است: "اگر مي خواهي ترا به اصل بيماري ات و علاج آن رهنمايي ميکنم". 

بيماري تو هواي نفست است و علاجش ترک آن مي باشد. مردي نزد حسن بصري آمد و گفت: " اي ابوسعيد! کدام جهاد افضل است؟ گفت: جهاد با هواي نفس".
 
بااحترام عبدالرحيم آرمان