X

آرشیف

مواضع خطاء – دوکتوران و پرفيسوران تقلبى!

 

اخیراً به یک حالت و احساس عمیق درونی و روانی  مواجه  همراه با اندوه  ودرد عمیق ام که میخواهم آنرا با شما شریک سازم.  وآن اینکه مرگ،  قتل و شهادت نخبگان و عوام کشور را تحت نام جهاد مقدس و نام دین و خدمت به خدمت و وطن میبینم، میشنوم و میخوانیم. براین درد و اندوه افزوده میشود زمانیکه عدۀ از هموطنان، تحلیل گران؟!، استعمال کننده های القاب علمی و اکادمیک؟! راست و دروغ، دارنده های منابع میدیایی و صاحبان ملیارد ها دالر نامشروع کسب کرده زیر سایۀ  ب 52  هنوز سیر نه شده و حین تحلیل و ارزیابی وضع ، مواضع و حرکات بدون اینکه طرح، موضع و نسخه را در قبال مسایل کشور و امر صلح و جنگ آن از لحاظ منافع و مصالح کشور، مردم، امر خیر، صلح و برحق بودن و مشروع بودن آن مطرح کنند و مورد موشگافی و تحلیل قرار دهند، به جانب این تکیه و تمرکز دارند که حق خود شان درین بازی، حرکت و موقف ناجایز چقدر مطرح است و دوم اینکه  از دهن کی و توسط کی ارایه شده و مرجع مشروعیت آن از کدام مرجع ( ولوغیر مشروع)  است.  درین امر تعین کننده برای شان زور وقدرت ارایه کننده است و رسالت خود را درین راستا تسلیم شده و عملاً قبول شده به طور میدانند که همان خواهد شد که زور مندان و دیگران ترسیم کرده اند و اگر مصلحت خود را میخواهیم و میخواهیم درین راستا زاغی برشانۀ شان بنشیند و لقمۀ چربی برای شان هم میسر شود، باید مانند اسپ گادی رفتار کرد، مطابق امواج خود را عیار کرد،  استقلالیت فکری و اولویت منافع و مصالح کشورو برحق بودن سخن و موضع را عملاً کنار گذاشته اند. چنین حالت سخت تأسف بار و کشتن ضمیر و عزت داخلی قابل قبول نیست، سبب اندوه عمی درونی، درد و رنج داخلی ما شده که نباید چنین انحطاط فکری و انحطاط تسلیم شده حرکت لشم  صابونی را روا و مجاز دانست، قبول کرد و یا در مورد بی تفاوت ماند. توصیه های  به کس چیزی نه گویید که برای شما ضرر نه رسد؟! و آموختن از ترس و رعب ایجاد شده با ترور و دهشت جاری قابل قبول نیست.  مثال ها و نمونه ها در عرصه های مختلف زیاد اند اما من مستقیم به مطالب چندی مورد نظر وانتخابی میروم وبا شما مشخص شریک میسازم.

تلاش براى انتصاب حاکم جدید (ويسراى؟!) که تابعت سعودى و داماد وزيرسعودى است بدون اينکه در شخصیت،  شايستگى فردى و تخصصى کس بحث و تمرکز کنم، ما را به تعمق و تفکر ديگری واميدارد.

بلى انتصاب شايسته ترين شخص مسلکى مثلاً استاد اقتصاد پوهنتون اکسفورد و يا ازهر شريف برای ریاست جمهوری افغانستان توسط منابع استخباراتی خارجی ویا کدام حلقه و کتله ای در خارج و داخل و با اجماع نوع حلقه ای کنفرانس بن و ترکیه، بدون مراجعه به مردم و بدون گرفتن مشروعیت از مردم و بدون انتخابات شخص مشروع، و گویا یافتن شخص قابل قبول برای همه و شخص قوی، شخص با اتوریته و مطابق ارادۀ ملت، ایجاد حاکمیت قابل قبول برای همه جوانب و …  خدعه وفریب بیش نیست و عملابه طریق که حالا توسط عدۀ بدون مراجعه به یک انتخابات آزاد و شفاف تحت نظر قانون و ملل متحد سفارش میشود. بلی فریب و خدعۀ بیش نیست و نه  خواهد بود؟ آیا درست است که حُکام افغان از جانب کدام مرجع استخباراتى خارجى به عوض کسې تحميل و تعويض شود که مشروعيت نيمچه انتخابات سراسرى افغانى را دارد؟ و آيا تقلب در انتخابات گذشته توجيه و مبرر نفيه انتخابات آينده را دارد؟ جواب کاملاً روشن و واضح است که ندارد و بشريت غير از همين ديموکراسى لنگ و لاش کدام وسيلۀ بهتر دیگر در دست ندارد. کار امروز و ديروز به حد اقل رساندن نارسايى ها در انتخابات با گرفتن تدابير مشخص از جمله نظارت، شفافيت، حاکميت قوانین خوب و داشتن تذکرۀ الکترونيکى و … است. با اين تدابير مشخص منتفى کردن تصميم نهايى و ختم تحريکات ناجايز طيف جان کيرى ها در انتخابات گذشته و آینده ضرورت بود و است. هر راه کوته و دور زدن ملت خطا بود و خطاء است و ما را به حل ممکن اساسی نمی رساند و نه خواهد رسانید.

بلى اين ويسراى در نظر گرفته شده(سفير سابق افغانستان در سعودی – سهم داکتر عبدالله عبدالله ویا سعودی) در ششم  ماه می۲۰۲۱میلادی دراظهارات خود تأکيد دارد که: … مشکلات موجود کشور( منظورش سعودی باشد یا افغانستان) درين است که ۵۰ % پنجاه فیصد خاک کشوردرتصرف طالبان است،…اقای خلیلزاد کوشید تا اجماع منطقوی را درحل مشکل کشورایجاد نماید. ایالات متحدۀ امریکا درحدود دوتریلیون دالر ظرف چند سال گذشته به افغانستان کمک نموده ولی نسبت به موجودیت فساد ونبود امنیت وعدالت اجتماعی، درشهرها وولایات ازان استفادۀ  خوب به عمل نیامد… ما با دو انتخاب مواجه می باشیم، انتخاب صلح ویا انتخاب جنگ،  مادریک حالت انتخاب جدی قرارداریم آنچه طالبان میخواهند یک نظام به زعم خودشان اسلامی است. آقای غـنی طرح انتخابات زود هنگام را ارایه نموده است که باید دراین طرح تغیرایجادشود…و میافزایدکه: ما مناسبات نیک را باهمسایه خواهانیم و تأکید دارند که ملیشه سازی نتیجه نمیدهد، حکومت همه شمول؟! یکی ازضروریات است، وحدت ملی؟! امرضروری براى تأمین عدالت اجتماعی؟! کار کردن میخواهد، ملیشه ها ملغا شوندوتنها نیرو های نظامی دردفاع ازکشور باشند. مبارزه بافساد بایدصورت گیرد. اصلاحات درقانون اساسی وقانون انتخابات صورت گیرد. احزاب سیاسی دربین خود انتخابات؟! انجام دهند و قانون اساسی جدید ازطریق ریفراندوم تصویب شود نه لویه جرگه، مردم افغانستان درتصمیم گیری؟! بیشترباشد. آزادی مذاهب باید وجود داشته باشد، رابطۀ ما با جامعۀ جهانی باید ادامه داشته باشد، همۀ افغانها در داخل و خارج کشور خود را در حکومت ببینند… دولت نباید عقب گرایی داشته باشد….

مقاله خواني خوب اما همه ای این مسایل در عمل یا اجراء شده و یا در اکثریت موارد نصوص مقدس خوانی است بیش که همه با تعابیر وفهم متفاوت  موافق اند اما در عمل گپ گپ گپ است. به یک یک آن واپس میروم.

اینکه ۵۰ فیصد خاک کشور، باغها، تاکستان ها، کوه ها و دره را کی دارد و شهر ها را کی دارد مردم و ملت با کیست و مردمیکه درآن زندگی میکنند چه نوع میاندیشند؟  بحث است قابل تمرکز جدی است. آیا مردم مجبور و در طلسم ایجاد شده قرار نه گرفته اند و آیا ملت خواهان آنچه اند  به گفتۀ ویسرای درنظر گرفته شده در مناطق 50 فیصد تحت حاکمیت؟! طالب قرار دارند. زمین ها را و تاکستانها را حساب کرده اند ویا شهر ها و محلات سکونت مردم را؟  مسلم و روشن است که پاکستان با اردو استخبارات منظم خود درعقب همۀ  این شرارت ها قرار دارد و حکومات بی کفایت نیتجۀ کار مستقیم و ناقص امریکایی و خارجی در بیست سال گذشته بوده است.

اگر پروفیسور و متخصص جهانی حل مشکل میبود یکی از افراد مطرح موجود که حاکمت فعلی ( جناب پروفیسور دکتر محمد اشرف غنی)  قابل مقایسه نیستند. اما گفتیم که تخصص مسلکی در انتخاب شخص اول کشور اساس نیست بلکی مشروعیت از ملت اساس است که این با انتصاب استخباراتی و یا شکلی توسط کمیته و کمیسیون های افراد محدود در قرن بیست ویکم  ناممکن، غیر عملی و نادرست است. اما این بدان معنا نیست که ما ازوضع و حاکمیت موجود افغان راضی هستیم و یا بودیم.  ضرورت فوری به تغیرمثبت با تداوم  وبدون نهاد براندازی است و ما نباید برف کوچ را به حرکت بیاوریم که دیگر برای هیچ کس قابل کنترول نه خواهد بود و نیست.

احصایه های جهانی نشان میدهد که صرف ۲۰ فیصد پول آورده شده به نام  کمک به افغانستان در افغانستان مصرف شده وباقی را خود خارجی ها و همکاران داخلی شان با خود به نام های مختلف پس دزدیده و برده اند ویا به هدر داده اند. معاش یک نفر سرباز سپشل فورس نظامی مساوی به معاش وزیر خارجۀ امریکا است. این همه در مصارف حساب شده اند که امریکا در افغانستان کرده است. تخلفات کمپنی سوپریم امریکایی و کمپنی های سکوریتی خارجی متعلق به خارجی ها وشرکای داخلی جنایت کار شان و رفت و آمد های دهها هزار پرواز خارجی بدون کنترول و نظارت و … وسیاست کدری خارجی در افغانستان همه و همه برمیگردد به حیف و میل پول های مالیه دهندگان خارجی ها درافغانستان که جناب ویسرا از آن بحث دارد.  با میلیونها پوند مکاتب در داخل قطعات عسکری در دشت دور از مردم ساخته شده، عکسها برای مطبوعات کشور مطبوع گرفته شده و به نام مکاتب برای افغانها ساخته شده که صرف پروژه بوده وبرای افغانها مفادش نه رسیده. کابل بانک و اختلاس ۹۰۰ میلیون دالر (بودیجۀ یک سالۀ افغانستان) در حضور همین خارجی ها و توسط عمال و کادر های وارد شدۀ  شان به سیستم حاکمیت افغان  صورت گرفته. مسوول نظارت این بانک یعنی رئیس بانک مرکزی افغانستان  حالا در امریکا مصروف عیش است و کتابهای قطور در بی گناه بودن خود نوشته است. و …

واما آوردن صلح و اجماع منطقوی: ما نه هر صلح میخواهیم و نه هم  هر اجماع جی اچ کیو پاکستان و نه هم از قم.

هر صلح و صلحیکه با کشیدن سرحدات پاکستانی در داخل افغانستان به صورت غیر مشروع منجر شود و عزت افغانستان مورد سوال و تحدید قرار بگیرد و کلیه عزت افغانستان تحت نام اجماع به پاکستان تسلیم شودو … ما چنین صلح نمی خواهیم. چرا استقلال افغانستان را گرامی میداریم. این پل و پلچک را استعمار وقت انگلیس نیز برای افغانستان میساخت و سرکها را هم و خط ریل را هم … اینجا چیزی با ارزشتر مورد بحث است و اجماع پاکستانی برای افغانستان اول اجماع  خیر نیست، دوم تسلیمی است و سوم بی عزتی. پاکستان در ملک غیر اعمار شده و پاکستان میداند که غیر مشروع است. اجماع پاکستان امروز برای عزت افغانستان محال است. ما اجماع را به معنای مانع شدن مداخلۀ دیگران در امور افغانستان میدانیم و جامعهء جهانی باید درین راستا بخاطر امنیت خود ادای رسالت میکرد و کند. به مسئلۀ افغانستان نباید به نوعی ترحمی برمردم افغانستان نگاه کرد. امنیت افغانستان، امنیت جهان است و جهان در جنایات یازدهء سپتامبر یکبار چنین قیمت را پرداخته. نباید باز امتحان کند.

طالب و مفتی طالب همان بود که است. ما در چوکات مصالحۀ  سیاسی نه تسلیمی و نه تغیر ارزش از کس خواهانیم. یک ارزش نباید با عبور باشد وآن اینکه گرفتن و حصول مشروعیت تطبیبق ارزشهای مطروحۀ تمام جوانب به شمول طالب باید از ملت باشد. تحمیل ارزشها بر دیگران مجاز نیست. اعتقاد هرکس در سایر موارد مبارک خود شان. اما حق تطبیق بعد از گرفتن مشروعیت از ملت ممکن باشد. نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر. اگر نظر چنین باشد که الحق لمن غلب و هرکس درجنگ و زور گويی غالب شده، برحق است، درین صورت راه دیگر غیر از جنگ وجود ندارد و انتخاب را دیگران کرده اند. که ضرورت به بسیج کل ملت یک امر ضروری و حتمی است و این وجیبۀ حاکمیت افغان است. لذا باید درین راستا جهان و افغانهای ادای رسالت کنند. ملیشه سازی باید یک بخش از تدابیر موجه  اند. این بدان معنی نیست که مشکلات خود را نه خواهد داشت. تصادفی نیست که در امریکا هر شخص میتواند برای دفاع از خود سلاح داشته میتواند.

هیچ سرباز خارجی به کشور دیگر خوشبختی نه آورده. خروج سربازان خارجی از افغانستان کار حتمی است. اگر ما فشار وارد کنیم که ۵۰ -+ کشور جهان از افغانستان خارج شوند که باید شوند ولی تضمین برای عدم مداخلۀ پاکستان و ایران در امور افغانستان نداشته باشیم. درواقعیت همان کوته فکری میکنیم مانند اینکه جورج بوش در عراق کرد. امریکا صدام حسین را سرنگون کرد و به این ترتیب عراق را مانند هدیه در دست آخوند های ایرانی تسلیم کرد واین خطای استراتیژیک امریکا در منطقه تأریخی  است. عین مشکل و عین سناریو درافغانستان روی دست است. به هر قیمت باید در افغانستان نظام براندازی و حاکمیت داکتر اشرف غنی ختم شده و عساکر خارجی از افغانستان بیرون شوند. بلی تغیرات در نظام موجود و جلوگیری از تخلفات حاکمیت موجود کار ضرورت است. اما این نباید زمینه ساز برای حضور پاکستان و ایران در افغانستان شود. کاریکه دارد صورت میگیرد.

و ها کی با همسایه ها دشمنی کردن میخواهد؟  و خبر نه شدید که به همین خاطر هم آقای محمد اشرف غنی رئیس جمهور کشور ما خلاف تمام پروتوکل ها در ابتدای ریاست جمهوری اش به بارک های نظامیان پاکستان برای گدایی صلح رفت اما الفبای سیاسی چیزی دیگر حکم میکرد و میکند که حق گرفته میشود و حق داده نمی شود. پاکستان برما نه ترحم کرده و نه ترحم خواهد کرد. جنرال های مسلط در ۴۰ سال گذشته همانهای اند که بودند.

طالب به تحریک پاکستان در افغانستان کل قدرت میخواهد و ازدوسال به این طرف یک انچ  ویک میلی متر هم هم از ارزش های خویش نه گذشته و نه هم گذشته میتواند. اول چنین توقع از حزب و سازمان سیاسی که از ارزشهای خود بگذرد خطاء، بگذار همان باشد که هست و ما درین زمینه کدام برنامۀ مرغوب سازی طالب نداریم. اما یک چیز خواهانیم که مشروعیت نسخه های خود را از ملت اخذ وبعد حق تطبیق داشته باشد. دوم اگر طالب گذشت کند با انفجار شدید در داخل حرکت طالب مواجه میشود و شده است. شورای حقانی و حلقات ای اس ای دارند حلقۀ  دیگر از طالبان؟!  را با شورای سه صد نفری آن در مقابل پلو خوران از طالب نشسته در قطر – دوحه آماده کرده اند که دیگر از رهبری خود بحث دارند و به زعامت از قندهار و مذاکرات صلح باور ندارند و مذکرات را به مذاکرات با کفار ؟! را با مذاکرات مؤقت و دایمی تقسیم نموده و توافقات حاصل شده ای بعضی ایشان را با امریکا پایان یافته میدانند و جنگ و جهاد از سر گرفته اند. پاکستان و ای اس ای درین راستا سیاست افغان ضد و افغانستان ضد را با بازی جدید به پیش میبرند. برای معلومات شما جنرال شیخ رشید وزیر داخلۀ  پاکستان، جنرال زید حامد، جنرال اسد درانی رئیس استخبارات نظامی اسبق پاکستان و حال فعال مدنی، جنرال بجوه  و …. جنرالان اند که از مدت ۴۰ سال در افغانستان جنگ وتباهی افروخته اند و شما از ایشان اجماع جناب خلیل زاد را تمجید دارید؟!

و ها حکومت همه شمول یعنی چه؟ چرند بیش نیست. ترامپ و بایدن انتخابات کردند و بایدن برنده شد و حاکمیت تشکیل داد. برنامه دارد و آنرا عملی میکند. این حکومت همه شمول است و یا حکومت حزب دیموکرات است؟  مسلم که حاکمیت حزب برنده است. این همه شمول یعنی چه؟  این همه شمول ها افغانستان را به بحران قومی و سمتی و تجارت زبان و قوم کشاندن واین خطاء بود و است.

دفاع از عزت و شرف و امنیت خود حق هر انسان است. حکومت امنیت  زن و فرزند و مال و دختر من را گرفته نمی تواند و شما دارید سلاح من را با سیاست خلع سلاح عملی کردن میخواهید. باز هم خطاء. سلاح مردم نباید گرفته شود. سلاح متناسب امنیت مردم باید قانونی شود و در قید و قواعد قانون آورده شود.

در مورد تغیر قوانین و قانون اساس و ریفراندم به خیالم شما اصلاً از سیستم قانون وقانون گزاری خبر ندارید. قواعد تغیرات در قوانین در خود قوانین وجود دارند و ریفراندم درین میان طرح خیالی شما قابل قبول وعملی مؤثر نیست. بلی قوانین بایدمدرن واصلاح شوند و این خواست زمان و ضرورت است که با انکشاف جوامع باید قوانین هم مدرن شوند. دیموکراسی بدون وجود قوانین قرن بیست ویکم و بدون لجام، مردود است و درمورد نوشته های عریض و طویل دارم.

نه گرفتم  و نه فهمیدم که منظور شما از تضمین آزادی مذاهب چیست و همه مردم در حکومت باید خود را ببینند چیست؟ حضور مردم بدون انتخابات آزاد وسراسری ومطابق قانون به کدام طریق تأمین شده میتواند؟ وآزادی مذاهب یعنی چه؟ شما از جامعۀ افغانی و اسلام صحبت دارید و یا از نایت کلب ایجاد و باز شده ای اخیر در سعودی؟  این همه تأکیدات فریبنده و گپ و گپ و گپ است.  نباید تأکیدات بی محتوی  داشت.

دولت نباید عقب گرا باشد یعنی چه؟  و افغانهای خارج  خود را در حاکمیت ببینند(  چندی قبل داکتر اشرف غنی نیز به آن تأکید داشت)،  یعنی در عمل چگونه صورت میگیرد؟ در نشست در لندن قبل از رئیس جمهوری شدن شان، این وصل افغانهای خارج را به کشور اصلی شان و به صورت مشخص با دادن حق در انتخابات در نشست رو یا روی دو به دو حین غذا مطرح کردم که ایشان نظر متفاوت داشتند وبه وجود مشکلات تخنیکی تأکید داشتند.  من و ما و صد ها خبره و متخصص فن بارها به چنین ضرورت تأکید داشته ایم و آنرا گفته ایم اما در عمل کاری نه شده. این ودهها مورد است که برای فریب و خدعه ممکن مطرح شوند اما در ساحۀ عملی دارند که تعابیر و مفاهیم مختلف دارند توسط حاکمیت ها و حکام دهها مرتبه قلقله شده اند ولی در عمل کار به جای نه رسیده و عمل نه شده.

ما اگر برای افغانستان و حل بحران موجود به  غیر از کسب ارادۀ ملت برای ایجاد حاکمیت وتوافق بر تطبیق ارزشها به هر وسیله و راه کوتاه آوردن تغیرات متوسل شویم، به خطا های جدی مواجه میشویم و یگانه راه مؤثر عملی بیرون رفت از بحران موجود تبدیل بحران به فرصت و دست به دست هم دادن تمام نیرو های خیر خواه برای بیرون رفتن ازین وضع بحرانی و تبدیل بحران به فرصت است و این ممکن است.

تمام نیرو های ملی و خیر خواه باید باهم دست به دست داده، صدا ها و مساعی را شریک و برای خروج ازین بحران کار مشترک کنند.

توقع کردن که باید شوله  ات بخورد و پرده ات را  بکن و منتظر ماندن که به من چه؟ باید ساکت شد و به هر در و دیوار  خود را زد تا زاغ قدرت بر شانۀ  من هم بنشیند و به هر قیمت به کسب امتیازات رفت کار، روش و  موقف نابخشودنی است، نزد ملت و الله تعالی قابل مواخذه است و نباید به آن متوسل شد. ان بطش ربک لشدید.

و اما بحث دوکتوران و پروفيسوران تقلبى بخاطر طویل شدن بحث ایجاب بحث جدا گانه خواهد داشت.

و ما علینا الا البلاغ المبین

دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغانی

۹/۵/۲۰۲۱ – تیلفون ۰۰۴۴۷۸۸۶۴۷۴۶۳۸

X

به اشتراک بگذارید

Share

نظر تانرا بنویسد

کامنت

نوشتن دیدگاه

دیدگاهی بنویسید

مطالب مرتبط

پیوند با کانال جام غور در یوتوب

This error message is only visible to WordPress admins

Reconnect to YouTube to show this feed.

To create a new feed, first connect to YouTube using the "Connect to YouTube to Create a Feed" button on the settings page and connect any account.