آرشیف

2015-7-15

فرزاد رمضانی بونش

مهمترین چالش‌هـــــای پیش روی داعش در افغانستان

داعش، گروهی افراط گراست که هدفش را برقراری خلافت «پایدار و وسیع» اعلام کرده است. راهبرد این گروه برای بقا و توسعه دارای مولفه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی است. در این بین هر چند شکاف در رویکرد ائتلاف بین المللی و اختلافات عمیق فرقه ای در عراق و سوریه باعث شده که این گروه همچنان به حیات خود ادامه دهد، اما این گروه تلاش کرده است تا در افغانستان  نفوذ گسترده‌ای یابد. با وجود اینکه قبلا مقام‌های ارشد دولت و افغانستان موجودیت گروه داعش در این کشور را تکذیب می کردند، اما سربازگیری داعش در مرز میان پاکستان و  نمود و حضور بیشتر و پیوستن برخی از نیروهای طالبان این خطر را پر رنگ کرده است. چنانچه داعش در حال تبدیل شدن به یک دغدغه امنیتی است و از برخی مناطق ولایت ننگرهار و کنر سربرآورده است. در این بین  پرسش اینجاست که آیا به راحتی بسترهایی برای حضور داعش در افغانستان فراهم است؟ در پاسخ به این  پرسش می‌توان مهم‌ترین چالش های فراروی حضور داعش در افغانستان را بدین گونه مد نظر قرارداد:

چالش طالبان و نفوذ گسترده

اعلام موجودیت قبلی داعش در ویدئوی تبلیغاتی این گروه به زبان پشتو، نشان می دهد که مهمترین هدف این گروه در قدم نخست، اتحاد با قبایل افغان در دو سوی مرز می باشد. لذا سران قبایل افغان در دو سوی مرز می توانند مهمترین دوستان بالقوه‌ی داعش در افغانستان باشند. در همین راستا از زمان اعلام موجودیت داعش در سوریه و عراق، صدها تن از جنگجویان طالب قبایلی به این دو کشور اعزام شده تا در صف داعش قرار گیرند و حتی برخی از افرادی که خود را مربوط به گروه داعش می دانند، اعضای قبلی گروه طالبان هستند. اما  مساله اینجاست که هر چند شمار زیادی از افراد مهم گروه طالبان زیر فشار قرار گرفته اند تا به داعش بپیوندند و شخصیت هایی چون حکمتیار به طور علنی از داعش  حمایت کرده است اما باید گفت بسیاری از رهبران  طالبان افغانستان نگرشی منفی به وجود داعش در افغانستان دارند. چرا که نگرش های تندرو و روش های وحشیانه داعش و برخوردها و مقررات آنها برای مردم بومی حتی برای طالبان نیز بیش از حد تصور است. در این بین طالبان افغانستان که تا حد زیادی از حملات فرقه ای دور بوده اینک حضور داعش را برنمی‌تابد. در همین راستا وقوع درگیری های گسترده بین داعش و طالبان نشان میدهد که هر چند برخی از فرماندهان ناراضی طالبان به داعش پیوسته اند، اما باید گفت هنوز بدنه اصلی طالبان تن به حضور و رهبری داعش در این کشور نمیدهند. بنابراین چشم اندازی برای تصرف داعش یا حتی حضور چشمگیر این گروه در افغانستان دیده نمی شود.

چالش ترکیب قومی و مذهبی افغانستان

اگرچه داعش قادر به گسترش حضور جغرافیایی خود در عراق و سوریه بوده اما توسعه جغرافیایی آنها محدود بوده است. همچنانکه داعش می داند که گسترش قلمرو و حفظ مناطقی که مقاومت محلی (ازجمله در مناطق شیعه نشین در عراق و یا مناطق کرد در سوریه) در آن وجود دارد، بسیار مشکل است. در این میان هر چند  داعش از روابط ضعیف بین قبایل و دولت مرکزی در عراق و سوریه بهره جسته و برای تقویت کنترل خود بر این مناطق، با آنها وارد معامله شده است و یکی از عوامل مهم کمک کنننده به داعش این است که این قبایل اغلب بخاطر محافظت از خود مجبور به همراهی با قویترین حامی می شوند و یا  بسیاری از قبایل سنی برای انتقام از دولت به پیشروی داعش کمک کرده اند. اما  این رویکرد  هنوز در افغانستان ناممکن است. چرا که از یک سو شیعیان نخستین دشمنان داعش محسوب می شوند. شیعیان در افغانستان نیز محدود به بخش وسیعی از مردم هزاره نمی شوند و به دلیل حضور گسترده شیعیان در بخش های مختلف کشور آنان  دارای  تضاد گوناگونی با داعش هستند. از سوی دیگر گروه های قومی غیر پشتون در نگاه به داعش نیز حساس هستند.  چرا که داعش در عراق و سوریه نه تنها دست به کشتار شیعیان زده، بلکه گروه های مختلف سنی مذهب را نیز قتل عام کرده است.( کردهای سنی مذهب بنا به دلایل قبیله ای مورد  حمله قرار گرفته اند) بنابراین در افغانستان نیز همین معادله می تواند وجود داشته باشد و حتی در صورت همکاری بخش زیادی از پشتون‌ها، اشغال باقی مانده ی سرزمین های غیرپشتون یکی از چالش های اصلی داعش  است. بنابراین بخش گسترده ای از مردم هزاره، تاجیک، ازبک، ترکمن، نورستانی و سایر گروه های قومی در افغانستان داعش را یاری نمی کنند. گذشته از این نیز باید توجه داشت که در چند دهه اخیر افراد و جریان های تجدد طلب در جامعه ی پشتون می توانند شعاع نفوذی خود را داشته و در کار و فعالیت داعش اختلال ایجاد کنند.

چالش خشونت گسترده

راهبردهای اتخاذ شده داعش متنوع بوده و ترکیبی از عملیات های نظامی، رسانه ای و اجتماعی و اقتصادی می باشد. این امر موجب شده که کفه ترازوی داعش در سوریه و عراق در مقایسه با سایر گروه‌های پیکارجو سنگین تر باشد.اما در افغانستان اینگونه نیست. چرا که هر چند داعش خود را یک حکومت اسلامی و مذهب اصلی معرفی می کند ولی برداشت بسیار خشن از شاخه ی اسلام سنی و استفاده از تبلیغ بعنوان تاکتیک نظامی در خارج از افغانستان هر چند موجب  مشهور شدن  داعش شده است و انتشار ویدئوهایی با اعمال خشونت آمیز، انتشار مجله، جزوه و کتابچه های آنلاین و استفاده از رسانه های اجتماعی، توجه زیادی را بخود جلب کرده است اما این رویکرد با توجه به  شرایط فرهنگی و نگاه اسلام سنی و بیشتر حنفی در افغانستان ناهمخوان است. همین امر موجب شده است تا بتوان گفت در حضور داعش در افغانستان بیش از آنکه به متغیر ها و نوع  حضور نیروها و حامیان غیر افغان نقش بیشتری دارند تا عناصر بومی در این کشور.

چالش نگاه حکومت وحدت ملی

هر چند حکومت کنونی در افغانستان بسیار شکننده و دارای مشکلات و چالش های گسترده ای است اما رئیس جمهور و رئیس اجرائی به عنوان رهبران دولت با توجه به نوع تهدیدات داعش در افغانستان می توانند با کمک گیری از نیروهای منطقه ای و خارجی و همچنین سازمانهایی از جمله سازمان همکاری شانگهای، در کنار آن نیز توجه به پتانسیل هایی چون توجه به اختلاف داعش با طالبان و افزایش توجه به مذاکره با طالبان عملا از دامنه تهدید داعش در کشور بکاهند.

نویسنده: فرزاد رمضانی بونش
دیدگاه‌های نویسنده این مقاله لزوماً بیانگر مواضع شبکه پرس‌ تی‌وی نیست.