آرشیف

2015-2-6

ملک یوسف

ملت را ســـرگــــــــــــردان نکنید!

 

امروزه از برکت تکنالوژی، سایت های اجتماعی، رسانه ها و… هرکس می تواند ایده و افکارخود را بسیار به راحتی به خورد جامعه بدهد و ابراز نظر و عقیده کند.
برخلاف انتظار، امروز نسل جوان ما از بسیاری حقایق دور و بی خبر مانده، قبل ازآگاهی کامل با استفاده از تکنالوژی، نظریات و عقاید شان را به گونه ای ابراز می کنند که باعث تنش بیشتر در جامعه شده ملت برهم و درهم ما را که نیاز مند مرحم گزاری است، بیشتر از پیش پارچه پارچه می سازند. 
آنان بجای اینکه راه های درست و منطیقی را برای حل بحران کنونی پیش گیرند؛ بیشتر توسط افراد و اشخاص با نفوذ سیاسی، این سو و آن سو کشانیده می شوند و اهداف اصلی فراموش شده و به بیراهه می روند.
قضیه فخرالدین شهریار در ولسوالی دولتیار ولایت غور که این روز ها سرو صداهای زیاد را در فضای مجازی و رسانه ها ایجاده کرده، عمل کرد جوانان و مطبوعات ما را نشان میدهند که چگونه شهریار را قهرمان میدان و شهید پاک وطن می خوانند. درحال که شهریار از دریچه ای قومی به بهانه ای (عدم رسیده گی به قضیه ای فرار دختر از قوم زی حسین همراه با پسر از تبار چشتی)، باراه اندازی اخاذی های خود سرانه، اذیت و آزار مسافرین بی دفاع و حمله بر قریه ای شینیه دولتیار با پیکا و راکت، در خواست پول از مردم بی دفاع بزور تفنگ و حتی لت و کوب مسافرین؛ خیال رسیدن به قدرت و چوکی را به سر می پروراند. 
شما خواننده گان گرامی! 
شما این گونه اعمال شهریار تحصیل کرده را چه گونه توجیه می کنید؟ آیا انجام این گونه اعمال با اخاذی های طالبان و القاعده چه تفاوت دارد؟ آیا فریاد و ذجه ای زنان و کودکان را که توسط شهریار و افرادش مورد لت و کوب قرار گرفت و اموال و دارایی های شان به یغما برده، کسی شنید؟ حدود پنج ماه است که این معضل ادامه دارد، طی این مدت چرا مطبوعاتی نشد؟ 
خیر، فریاد مظلومین را کسی نشنید. ما فقط بلدیم قضایا را کور کورانه از دور تحلیل کنیم و به تفسیر آن بپردازیم.
نقطه ای درد اینجاست که شماری از افراد که خود را تحصل کرده و قلم بدست می دانند، نا آگاهانه دست به قلم برده و تمامی مسوولین امور را با چوب بی انصافی، فاسد و خونخوار قلمداد کرده با ادامه ای راه شهریار تهدید و قلم را شرمسار می کنند.
اگر نیکی و بدی، ظلم و عدالت خواهی توسط جوانان قلم بدست مان اینگونه وارونه جلوه داده شوند، سرنوشت این مملکت به کجا خواهد رسید؟ 
به نظر من آب را نا دیده موزه را از پا کشیدن کار اشتباه است و انگونه حرکات نه سنجیده و احساساتی آب ریختن به آسیاب دشمن است.
امیدوارم که فرهنگیان و قلم بدستان غوری و مطبوعات اصالت بی طرفی را حفظ نموده آنچه را می نوسیند و ابراز نظر می کنند برپایه ای حقایق استوار باشند. این بدست نمی آید، مگر این که تحقیق و تفحص شود.